بیعملی در عسرت؛ شتابزدگی در فترت
مجید اعزازی
دبیر گروه مسکن و شهرسازی
بارش شدید برف مردم و مسوولان را غافلگیر کرد. تعدادی از شهروندان شنبه شب را در آزادراه تهران- کرج و تهران- قم به صبح رساندند. نشست و برخاست هواپیماها نیز تا دیروز بعدازظهر متوقف شد.
وضعیت داخلی شهر تهران هم چندان رضایتبخش نبود. اگر چه بزرگراهها و خیابانها به همت تلاش کارگران شهرداری باز بود و رفت و آمد در آنها جریان داشت، اما خیابانهای فرعی و کوچهها وضعیت چندان رضایتبخشی نداشتند تا جایی که صدای محمدرضا عارف رییس مجمع نمایندگان تهران نیز در اعتراض به این وضعیت دیروز از تریبون مجلس شنیده شد.
همزمان با شادی عدهیی از مردم از بارش برف و تلاش عدهیی دیگر برای رهایی از مصایب ناشی از آن، کلیات طرح جدید ترافیک تهران نیز با شتابزدگی در شورای شهر تهران تصویب شد. طرحی که منتقدان جدی در داخل و خارج شورای شهر دارد. منتقدانی که انتقادات قابل توجه و تاملی را از جمله احتمال افزایش بار ترافیکی تهران، جوابگو نبودن ظرفیت کنونی سیستم حمل و نقل عمومی برای پذیرش مسافران جدید شهری، افزایش آلودگی هوا، تبعیضآمیز بودن طرح جدید و... بیان میکنند.
ایجاد بحران با بارش برفی شدید و در عین حال توجه نکردن و وقت لازم را صرف نکردن برای بررسی طرحی که ممکن است در آینده بر مشکلات شهر تهران بیفزاید، دو روی سکه مدیریت سالهای اخیر در کشور به شمار میرود. مدیریتی که هنگام سختی و عسرت از ارائه خدمات و حمایتهای لازم از شهروندان ناتوان است و هنگام فترت و راحتی که فرصت برای اندیشیدن و ممانعت از بحرانهای جدید وجود دارد، شتابزده عمل میکند.
برای مثال در همین روزها شاهد افزایش ناگهانی نرخ دلار بودیم، مسالهیی که میرفت تا به بحران تبدیل شود. کلیات لایحه بودجه 97 نیز دیروز در مجلس رای نیاورد که یکی از دلایل رد آن افزایش قیمت بنزین بود. این دو مساله نمونههایی دیگر از ناکارآمدی مدیریت اقتصادی کشور را نشان میدهند. یا نمونه دیگر آن را میتوان در افزایش قیمت حاملهای انرژی دید. بر اساس برنامه چهارم توسعه قرار بود، نرخ حاملهای انرژی بهتدریج و طی چند سال تعدیل شود تا به نرخ فوب خلیجفارس برسد. همچنین مقرر شده بود که منابع حاصل از این افزایش تدریجی بهطور هدفمند به گروههای آسیبپذیر تخصیص یابد. اما دولت نهم و دهم بهطور کامل برنامهریزی صورت گرفته را کنار گذاشت و طرحی را ارائه کرد که به یک باره قیمت بنزین از 100 تومان به 400 تومان سهمیهیی و 700 تومان آزاد افزایش یافت و به همه افراد اعم از فقیر و غنی یارانهیی معادل 45 هزار و 500 تومان تخصیص داده شد. این طرح هم اینک از سویی منجر به افزایش هزینههای دولت به قیمت عدم گرهگشایی از مشکلات اقشار مستضعف و آسیبپذیر و از سوی دیگر، فاصله معنادار قیمت بنزین از قیمت فوب خلیجفارس و افزایش هزینههای اجتماعی تعدیل نرخ کنونی آن شده است.
نرخ دلار نیز که به تدریج و متناسب با نرخ تورم داخلی و جهانی تعدیل نشده، تبعات ناگواری را بر تولید و اقتصاد تحمیل کرده است و بیگمان در پی کمرنگ شدن سرکوب قیمتی در ماههای آینده، دوباره دچار نوسان شدید شده و به اقتصاد و همه بازارها شوک وارد خواهد کرد. نمونه دیگری از مدیریت در «عسرت» را میتوان در شورای شهر تهران دید. دیروز شورای شهر تهران به گونهیی مدیریت شد که از سوی اعضای منتقدان این شورا شیوه مدیریت جلسه «شتابزده» خوانده شد.
دلیل این شتابزدگی در تصمیمها معلوم نیست. اما راههایی برای گریز از این شتابزدگی میتوان یافت و به آنها عمل کرد. سادهترین کار این است که مثلا طرح ترافیک کنونی یک یا چند ماه در سال آینده تمدید شود تا نهادهای تصمیمگیر درباره طرح جدید ترافیکی تهران با فراغ بال بیشتر و تامل افزونتر آن را بررسی کنند.
تمام این اتفاقات نشان میدهد که در کشور ما با وجود آنکه ستاد مدیریت بحران داریم فاقد مدیریت است. زلزله میآید همه دچار بحران میشوند، گرد و غبار میآید همه منفعل میمانند، سیل میآید همه از تخریب آن حیرتزده میشوند، برف میآید با توجه به آنکه همه میدانستند که برف میآید و برودت هوا هم افزایش مییابد باز همه غافلگیر میشوند. از اینرو به نظر میرسد، تنها چاره کار شهروندان به انتظار نشستن و مشاهده نتیجه عملی تصمیم نهادهای قانونگذاری همچون شورای شهر تهران باشند. البته به قیمت از دست رفتن فرصتی مناسب برای اندیشیدن درباره مهمترین تغییر در مناسبات اداری شهری و کشوری!