افسردگی پسا داووس

۱۳۹۶/۱۱/۱۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۶۲۹۷
افسردگی پسا داووس

گروه جهان|

جوزف استیگلیتز برنده جایزه نوبل اقتصاد، با اشاره به مشکلاتی که جهان امروز با آن دست به گریبان است از بی‌توجهی نخبگان انتقاد و آنان را متهم کرده که عامدانه تنها به چالش‌هایی می‌پردازند که منافع اقتصادی‌شان را تهدید می‌کند. او در یادداشتی در پراجت سیندیکت با انتقاد از سکوت حاضران در مجمع جهانی اقتصاد (داووس) در برابر اقدامات غیرمسوولانه، اظهارات نژادپرستانه و سیاست‌های علم‌ستیزانه رییس‌جمهوری امریکا، طرح مالیاتی دونالد ترامپ و کمکش به شرکت‌های بزرگ و ثروتمندان را دلیل این سکوت می‌خواند.

جوزف استیگلیتز می‌نویسد: در نشست داووس در سوییس حضور داشتم، جایی که به اصطلاح نخبگان جهان از سال 1995 برای گفت‌وگو درباره مشکلات جهان دور هم جمع می‌شوند، اما باید بگویم که هیچ‌گاه تا بدین اندازه سرخورده و دل‌زده نشدم.

جهان با مشکلات غیرمنتظره‌یی روبه‌رو است. نابرابری به‌ویژه در اقتصادهای پیشرفته در حال افزایش است. انقلاب دیجیتالی با وجود تمام قابلیت‌هایش، خطرات جدی را برای حریم خصوصی اشخاص، امنیت، مشاغل و دموکراسی ایجاد کرده است، چالش‌هایی که ترکیبی از افزایش قدرت انحصاری چند غول بزرگ امریکایی و چینی ازجمله فیس‌بوک و گوگل است. همان‌طور که می‌دانیم تغییرات آب و هوایی نیز به یک تهدید وجودی برای تمام اقتصاد جهان تبدیل شده است.

اما دلهره‌آورتر از این مشکلات، پاسخ به آنهاست. در داووس شرکت‌کنندگان از اقصا نقاط جهان در بیشتر سخنرانی‌های‌شان بر اهمیت ارزش‌ها تاکید کردند. فعالیت‌ها و ادعاهای این افراد همگی با هدف بالا بردن حداکثری سود سهامداران است و البته (آن‌طور که گفته شده) ایجاد آینده‌یی بهتر برای کارگران. آنها حتی درباره خطراتی که از تغییرات آب و هوایی و نابرابری ناشی می‌شود هم داد سخن سر دادند ولی در پایان این سخنرانی‌ها، هرگونه توهم باقی‌مانده درباره ارزش‌هایی که عامل برگزاری چنین نشستی بود نیز از میان رفت. خطر اینجاست که دست‌اندرکاران برگزاری نشست داووس بیش از هر چیز نگران واکنش‌های پوپولیستی نسبت به جهانی شدن هستند؛ امری که برای آنان به‌شدت سودمند بوده است.

غیرمنتظره نیست که نخبگان اقتصادی به سختی می‌توانند این واقعیت را درک کنند که سیستم فعلی در نظر بسیاری از جمعیت بزرگ اروپا و ایالات‌متحده شکست خورده است و درآمد واقعی بسیاری از خانوارها دچار رکود شده و سهم آنان از درآمدها به‌شدت کاهش یافته است. در ایالات‌متحده امید به زندگی برای دومین سال متوالی کاهش یافته است؛ در میان کسانی که تنها تحصیلات دبیرستانی دارند، این کاهش امید به زندگی برای مدت طولانی‌تری است که ادامه دارد.

کسانی که از ایالات‌متحده در نشست داووس شرکت کرده بودند به تعصب، تبعیض‌های جنسیتی یا نژادپرستی دونالد ترامپ رییس‌جمهوری کشورشان هیچ اشاره‌یی نکردند، هیچ‌کس به بیانیه‌ها و اظهارات جاهلانه، دروغ‌های کاملا بی‌رحمانه و اقدامات تحریک‌آمیز ترامپ که موضع رییس‌جمهوری امریکا و درنتیجه ایالات‌متحده‌امریکا را در جهان به‌شدت در موقعیت نازلی قرار داده، اشاره نکرد. در این نشست هیچ اشاره‌یی به نبود یک نظام کارآمد برای شناخت حقیقت نشد.

همچنین هیچ یک از شرکت‌های بزرگ امریکایی به کاهش بودجه دولت ترامپ در زمینه امور تحقیقاتی و علمی اشاره نکردند، امری که برای تقویت مزیت نسبی اقتصادی ایالات‌متحده و حمایت از دستاوردها در زمینه افزایش استانداردهای زندگی ضروری است. هیچ‌کس به این مساله اشاره نکرد که دولت ترامپ ضرورت وجود نهادهای بین‌المللی (همچون سازمان ملل) را تایید نمی‌کند و به رسانه‌های داخلی و سیستم قضایی حمله می‌کند که در واقع حمله به پایه و اساس دموکراسی در امریکاست.

دست‌اندرکاران نشست داووس نه تنها این اقدامات را انجام ندادند بلکه از ترامپ و حزب جمهوری‌خواه خشنود هم بودند که با اجرایی کردن نظام مالیاتی جدید صدها هزار میلیارد دلار به شرکت‌های بزرگ و افراد ثروتمند سود رساندند؛ شرکت‌هایی که همگی مانند افرادی چون ترامپ اداره می‌شوند یا ثروتمندانی که ترامپی دیگر هستند. اینها افرادی هستند که نمی‌توانند این حقیقت را بپذیرند که همین قانون مالیاتی جدید وقتی به‌صورت کامل اجرایی شود، درنهایت منجر به افزایش مالیات برای اکثریت طبقه متوسط می‌شود. طبقه متوسط در 30 سال گذشته به‌طور مرتب در حال از دست دادن ثروت خود است.

حتی در جهان مادی‌گرایانه آنها هم، جایی که رشد اقتصادی بالاتر از هر مساله‌یی دیگر است، نباید از طرح مالیاتی ترامپ استقبال شود چراکه این طرح مالیات‌ها در صنعت املاک و مستغلات را کاهش می‌دهد، امری که هیچ کمکی به ایجاد رفاه پایدار در هیچ جا کمک نمی‌کند اما نابرابری‌ها را در همه جا بیشتر خواهد کرد.

طرح ترامپ همچنین مالیاتی را بر منابع مالی دانشگاه‌هایی چون هاروارد و پرینستون تحمیل می‌کند و هزینه‌های عمومی را در همان بخش‌هایی کم خواهد کرد که خروجی‌اش کمک به افزایش رشد اقتصادی بوده است. دولت ترامپ کاملا واضح تمایل دارد این حقیقت را نادیده بگیرد که در قرن 21 موفقیت نیاز به سرمایه‌گذاری در بخش آموزش دارد.

به نظر می‌رسد برای دست‌اندرکاران نشست داووس و حاضران در این نشست، کاهش مالیات ثروتمندان و شرکت‌های بزرگ در کنار کاستن از مقررات دست و پا گیر نظارتی، پاسخ تمام مشکلات هر کشوری است. آنها مدعی هستند که کمک دولت به شرکت‌های بزرگ (نشت اقتصادی) حتما درنهایت موجب بهره‌مندی اقتصادی طبقات پایین می‌شود. دست‌اندرکاران خوش‌قلب داووس ظاهرا می‌خواهند باور کنند قرار است از محیط‌زیست محافظت شود اگر حتی بدون مقررات لازم برای این کار.

با این حال درس‌هایی که از تاریخ گرفته شده کاملا روشن است. نشت اقتصادی کارآمد نیست و یکی از مهم‌ترین دلایل اینکه چرا محیط‌زیست ما در چنین شرایط اسفناکی قرار دارد این است که شرکت‌های بزرگ به مسوولیت اجتماعی خود به درستی عمل نکرده‌اند. بدون قوانین نظارتی کارآمد و هزینه‌های واقعی که مجرمان و آلوده‌کنندگان محیط‌زیست باید بپردازند، آنها هیچ دلیلی برای تغییر رفتار خود نخواهند داشت.

مدیران اجرایی داووس در نشست امسال از آمار و ارقام بازگشت رشد اقتصادی و سود قوی هیجان‌زده بودند. اقتصاددان‌ها به آنها یادآوری کردند که این رشد اقتصادی باثبات نیست و هرگز هم نبوده است اما در جهانی که حرص همیشه خوب بوده چنین استدلال‌هایی تاثیر کمی دارد.