نیاز به ادغام بنگاههای کوچک
جمال رازقی
رییس اتاق بازرگانی شیراز
یک کسب و کار در ایران با طی مراحل مختلف و پیچ و خمهای فراوان و مراجعه به سازمانها و دستگاههای بسیار و دریافت مجوز آغاز میشود. هر چند این فرآیند ممکن است مدتها به طول بینجامد و برخی قوانین خاص مربوط به صنف مورد نظر مقرراتی را برای آغاز کسب و کار در نظر گرفته باشد، اما در هیچ قانون و مقررهیی، چه به صورت کلان و چه خرد، برای تعداد ورود به یک شغل خاص، اشباع بازار و میزان گستردگی یا کوچکی کسب و کار محدودیتی قائل نمیشود و هر فردی که صلاحیت داشته و مجوزهای لازم را دریافت کند، میتواند فعالیت کند. کسب و کارهای کوچک و متوسط مزایای خاص خود را دارند. به عنوان مثال آنها نسبت به تغییرات انعطافپذیر بوده و هزینه تغییرات نسبتا کمی دارند، ریسک سیاسی پایینی متوجه آنهاست، با سرمایه کم به ثمر میرسند و زمان به بهرهبرداری رسیدن آنها کوتاهتر است. اما به دلایلی که در ادامه میآید، بزرگ و گسترده شدن بنگاهها مطلوبتر است. ادغام بنگاههای کوچک و تشکیل بنگاههای بزرگ، طرحی که برای افزایش کارایی، بالا بردن توان رقابت، ایجاد برند و توسعه صادرات بنگاههای خرد بارها از سوی مسوولان مطرح شده اما تاکنون اقدام موثری در این زمینه صورت نگرفته است.
صرفههای اقتصادی ناشی از مقیاس که در اقتصاد خرد مطرح میشود دلیل اصلی و مهم ادغام بنگاههای کوچک است. صرفههای اقتصادی بدین مفهوم است که با افزایش حجم تولید، هزینه متوسط هر واحد کالا کاهش مییابد. بنگاههای بزرگ بهتر میتوانند در زنجیره تولید اعم از تهیه مواد اولیه، حمل و نقل، بازاریابی و غیره عمل کرده و با هزینه کمتر محصول خود را وارد بازار کنند. بنابراین منطقی است که بنگاهها برای کاهش هزینههای خود و بهرهمندی از این مفهوم اقتصادی به گسترده کردن خود بپردازند.
اکنون و با توجه به تنگناهای اقتصادی و رکود حاکم بر اقتصاد، توسعه بنگاهها و جلوگیری از تعدد و تکثر آنها امری اجتنابناپذیر است. سابقه تاریخی کشورها نشان میدهد کشورهایی که تعداد واحدهای اقتصادی بزرگتری نسبت به سایر کشورها داشتهاند، در مقابل بحرانهای اقتصادی عملکرد بهتری داشتهاند. به عنوان مثال کرهجنوبی تا چند دهه گذشته از کشورهای فقیر جهان به شمار میآمد اما با در پیش گرفتن سیاست ادغام بنگاههای کوچک و متوسط و شکلگیری بنگاههای بزرگ توانست در عرصه بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشد و اکنون یکی از کشورهای در حال توسعه پیشرو محسوب میشود. حضور و رقابت بنگاههای خرد در بازارهای جهانی با وجود شرکتهای عظیم چند ملیتی تقریبا محال است و این بنگاهها حرفی برای گفتن نخواهند داشت. در شرایط کنونی که کشور دچار انواع تحریمهاست باید به سمت حمایت از صنایع بزرگ پیش رود تا بتواند با برندسازی و بازاریابی مناسب خریداران خود را حفظ کند. در صورت افزایش تعداد بنگاهها پراکندگی محصول به وجود آمده و مشتریان بین بنگاههای مختلف پراکنده میشوند. بنابراین بنگاههای کوچکتر یا بنگاههایی که نوآوری ندارند، سودشان کاهش یافته به مرور زمان از صحنه رقابت خارج میشوند و زیان آن متوجه کل اقتصاد کشور خواهد شد. بنگاههای قویتر و با نفوذتر برای ماندن در بازار و کسب سود، قیمتها را افزایش داده که در نهایت موجب افزایش تورم و کاهش رفاه کل جامعه کاهش میشود. در کنار مزایای ادغام بنگاهها، کنترل ادغامهاست که باید مورد نظارت مقامات دولتی قرار گیرد. این موضوع از این جهت مورد توجه است که ادغامها موجب افزایش قدرت بازاری یک بنگاه میشوند، بر این اساس باید مراقب بود که ادغام باعث تسلط بنگاه بزرگ و ایجاد انحصار نشود. زیرا گاهی در مسیر ادغام، رقابت در بازار حذف شده و همانطور که گفته شد با ایجاد انحصار علاوه بر اتلاف منابع، قیمتها افزایش یافته و مصرفکنندگان متضرر میشود. شاید یکی از دلایلی که با ادغام بنگاههای کوچک مخالفت میشود بحث شکاف طبقاتی و توزیع ناعادلانه درآمد باشد. راهحلی که برای این مساله پیشنهاد میشود عرضه سهام این بنگاها در بازار بورس و استفاده از سرمایههای خرد توده مردم است. نکته مهم در ادغام بنگاهها، مدیریت صحیح و کارآمد آنهاست. بنگاههای بزرگ برای رقابت و موفقیت در بازارهای جهانی و بازاریابی نیازمند آموزشها و تکنیکهای مدیریتی روز جهان هستند.