افزایش نرخ تورم در امریکا و تاثیر آن در بازارهای مالی
گروه جهان بازارهای مالی امریکا اخیرا گرفتار مسالهیی شدهاند که برای اقتصاد و سرمایهگذاران در یک دهه اخیر تازگی دارد و آن هم نگرانی از افزایش ناگهانی و شدید نرخ تورم در این کشور است.
به گزارش رویترز، نگرانیها از افزایش نرخ تورم سبب شد تا ارزش شاخص «اساندپی 500» در معاملات روز چهارشنبه برابر با 10.2درصد سقوط کند. در پی این سقوط شاخ سهام «اساندپی 500» با اختلافی 7درصدی از بالاترین رقمهای ثبت شده در 26ژانویه معامله شد. این در حالی بود که نرخ بهرهوری اوراق قرضه دلاری وزارت خزانهداری امریکا باز هم در پی نگرانی از افزایش نرخ تورم، به بالاترین سطح در چهار سال گذشته افزایش یافت. اما سوال این است که صرفنظر از افزایش قیمت کالاها و خدمات، تورم دقیقا به چه معناست و چرا افزایش آن چنین تاثیر شدیدی بر بازارها میگذارد؟
نهادهای دولتی اساسا نرخ تورم را به شیوههای مختلفی محاسبه میکنند و تا زمانی که اقتصاد روندی رو به رشد داشته باشد، نرخ تورم یکی از موضوعات قابلتوجه برای بازارها خواهد بود. لازم به ذکر است که دولت امریکا گزارش مربوط به نرخ تورم در ماه ژانویه را دیروز چهارشنبه منتشر کرده است.
تورم چیست و چگونه محاسبه میشود؟
تورم در عین اینکه با کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان همراه است، اما سطح خاصی از آن بازتاب قدرت اقتصادی محسوب میشود و تورم سالم است و تاثیر آن بر مصرفکنندگان عملا از طریق افزایش دستمزدها خنثی میشود. دولت امریکا تدابیر و آمارهای مربوط به نرخ تورم را بر مبانی ماه و فصل منتشر میکند. اصلیترین آمارهای تورم مربوط به شاخص قیمت مصرفکننده(سیپیآی) و هزینههای شخصی مصرفکننده(پیسیای) هستند. این دو شاخص جداگانه محاسبه میشوند و عملکرد آنها بایکدیگر تفاوتهایی دارد. شاخص قیمت مصرفکننده ماهانه که از سوی اداره آمار کار وزارت کار منتشر میشود، تغییر در قیمتهایی را ثبت میکند که مصرفکنندگان برای کالا و خدمات میپردازند. اداره آمار کار این آمارها را براسا س الگوهای مخارج مصرفکنندگان و دستمزد بگیران محاسبه میکند؛ اگرچه اطلاعات مربوط به ساکنان روستاها و اعضای نیروهای مسلح در محاسبه این شاخص در نظر گرفته نمیشود. شاخص قیمت مصرفکننده هزینههایی است که مصرفکنندگان برای خرید اقلام متداول میپردازند. اقلام بر مبنای اهمیت نسبی آنها در نظر گرفته میشوند و احتمال نوسان قیمت در برخی اقلام در سبد شاخص قیمت مصرفکننده همچون مواد غذایی و انرژی، نوسان دارد. با حذف مواد غذایی و انرژی، هسته شاخص قیمت مصرفکننده بهدست میآید که نشاندهنده تغییرات در تورم است. هزینههای شخصی مصرفکننده قیمتها را از دیدگاه فروشندگان بررسی میکند.
فدرال رزرو (بانک مرکزی امریکا) که از جمله تعهداتش ایجاد ثبات در قیمتها همراستا با حداکثر اشتغالزایی است، محاسبه شاخص هزینههای شخصی مصرفکننده(پیسیای) را توسط اداره تحلیلهای اقتصادی وزارت بازرگانی به عنوان ملاک تورم، ترجیح میدهد. این شاخص عملا جامعتر است به این دلیل که برخی از اجزای حذف شده از شاخص قیمت مصرفکننده را نیز در برمیگیرد. این شاخص، قیمت موارد مصرفی هر خانوار را نشان میدهد. هزینه خانوار در شاخص قیمت مصرفکننده نقش بیشتری دارد تا شاخص هزینههای شخصی مصرفکننده. اما در پیسیای هزینه خدمات درمانی نیز در نظر گرفته میشود. در پیسیای نیز هزینه غذا و انرژی نوسان دارد و حذف آنها از محاسبات هسته شاخص هزینههای شخصی مصرفکننده را میدهد که سطح 2درصدی آن سطح تورج ترجیحی فدرال رزرو محسوب میشود.
عامل افزایش اخیر نرخ تورم چه بود؟
گزارش ماهیانه دولت امریکا که روز دوم فوریه منتشر شد نشان داد که میزان دستمزدها در این کشور بیشترین رشد سالانه طی 8 سال و نیم اخیر را داشته و در شرایطی که آمارهای اشتغالزایی از نزدیک شدن اقتصاد امریکا به نرخ اشتغال کامل حکایت دارد، طبیعی است که نرخ تورم در آستانه افزایش قرار بگیرد.
اگر اقتصاد امریکا روند رو به رشد خود را ادامه دهد، نرخ تورم احتمالا افزایش بیشتری خواهد داشت و به نرخ 2درصدی هدفگذاری شده از سوی فدرال رزرو خواهد رسید. اما این نگرانی وجود دارد که قانون کاهش مالیاتهای ترامپ که موجب کاهش مالیات بر درآمد شرکتها و اشخاص شده، اقتصاد امریکا را پیش از انتظار به ظرفیت کامل آن نزدیک سازد و فدرال رزرو مجبور شود در تلاش برای جلوگیری از افزایش ناگهانی نرخ تورم، سریعتر از برنامهریزیها نرخ بهره را بالا ببرد. این درحالی است که افزایش نرخ بهره هزینه وامگیری را برای شرکتهای امریکایی و خانوارها بالا میبرد که این مساله خود میتواند به تضعیف رشد اقتصادی بیانجامد.
در چنین شرایطی، سرمایهگذاران بازار با انتخابی دشوار میان سرمایهگذاری بر سهام یا اوراق قرضه مواجه شدهاند. آمارها و گزارشها از رشد اقتصادی، نرخ بیکاری و افزایش دستمزدها هفته گذشته والاستریت را با بیشترین کاهش ارزش سهامها در بیش از یک سال گذشته مواجه ساخت که این مساله مخاطرات سرمایهگذاری بر بازار سهام را افزایش داده است. همچنین اگرچه میزان بهرهوری اوراق قرضه به بالاترین سطح در چهار سال گذشته افزایش یافته، اما این اوراق هم سرمایهگذاری درستی به نظر نمیرسند؛ چراکه در شرایطی که افزایش نرخ تورم در نتیجه عملکرد مثبت و سالم اقتصاد صورت میگیرد، دیر یا زود بهرهوری اوراق قرضه کاهش مییابد.