درس‌هایی از زمستان 96

۱۳۹۶/۱۲/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۷۵۸۷
درس‌هایی از زمستان 96

 فراز جبلی   

مشاور سردبیر

فضای ملتهب اقتصاد چند روزی است که نسبتا آرام شده است. پس از نوسان شدید نرخ ارز و شوکی که دولت با نرخ بهره به اقتصاد داد تا شرایط را مهار کند عملا چند روزی است که اقتصاد کمی آرام گرفته است. دولت منتظر است پس از مهلت دو هفته‌یی افزایش نرخ بهره با آغاز تعطیلات نوروزی فشار تقاضای ارز به ویژه تقاضای سفته‌بازی نیز کاهش پیدا کند تا عملا مدیریت این بازار ممکن باشد. اما مساله اساسی این است که از اتفاقاتی که در زمستان 96 برای اقتصاد ایران رخ داد چه درسی گرفتیم و چگونه می‌خواهیم مانع از تبدیل شدن یک مشکل به بحران در دوره‌های آتی شویم.

مساله اول درک صحیح از وضعیت اقتصادی دولت تدبیر و امید بود. آمارها در چهار سال گذشته شرایط مساعدی را توصیف می‌کند، رشد اقتصادی و کاهش تورم مهم‌ترین دستاوردهای دولت یازدهم بود. اما این رشد براساس بخش‌هایی از اقتصاد تعریف شده است که چندان بر بقیه بخش‌های اقتصاد اثر ندارد. رشدی که بر پایه نفت یا حمایت از خودروسازها باشد بدون ساز و کار منطقی صرفا آمار رشد اقتصادی را بهبود می‌بخشد ولی باعث حرکت بقیه بخش‌ها نخواهد شد. همین موضوع باعث شد که پس از کاهش نرخ بهره براساس کاهش تورم به جای آنکه نقدینگی به سمت تولید حرکت کند به شکل اتاقی پر از گاز آماده انفجار باشد. این‌بار قرعه فال به نام نرخ ارز افتاد اما ریشه مشکل به قدری جدی بود که می‌توانست به شکل‌های دیگری بروز پیدا کند. اقتصاد ایران عمق ندارد و به همین دلیل به سادگی و با هر اتفاقی ملتهب خواهد شد.

درس دوم آماده شدن برای بحران بود. پس از اتفاقاتی که در بازار ارز رخ داد دولت شدیدترین واکنش که طبیعتا تبعات زیادی به دنبال خواهد داشت یعنی افزایش نرخ بهره را در دستور کار قرار داد. درباره نرخ بهره بهینه در اقتصاد ایران بحث‌های زیادی وجود دارد اما مساله این است که افزایش چند درصدی نرخ بهره در یک روز می‌تواند اثری جدی بر اقتصاد بگذارد که تا ماه‌ها شاهد آثار آن هستیم. سوال این است که آیا راه‌حل دیگری وجود نداشت؟ در جواب باید گفت مطمئنا راه‌حل‌های دیگری وجود داشت اما عدم دوراندیشی و پیش‌بینی شرایط عملا باعث شد که به جای مداوای بیمار با دارو در مرحله آخر با شوک الکتریکی بیمار را احیا کنیم. دولت با این شانس روبه‌رو است که تعلیقFATF  4ماه دیگر تمدید شد وگرنه احتمالا برای این شوک دولت هیچ راه‌حل دیگری نداشت. باید این واقعیت را پذیرفت که دولت‌های ما برای شرایط بحرانی نه در اقتصاد و نه در سایر بخش‌ها چندان آماده نیستند. یک مساله ساده با عدم مدیریت صحیح تبدیل به بحران می‌شود و به خاطر نداشتن برنامه مدیریت بحران در مرحله آخر به شدیدترین شکل آن را مدیریت می‌کنیم.

درس سوم این است که عدم مدیریت صحیح بیشتر از مشکلات خارجی به اقتصاد ایران آسیب وارد می‌کند. هرچند در دوره نوسان نرخ ارز دولت تلاش‌هایی برای پیدا کردن دشمن فرضی انجام داد و حتی دلالانی در این میان بازداشت شدند اما واقعیت این بود که اتفاقات زمستان 96 از نظر اقتصادی کاملا قابل توجیه و حتی پیش‌بینی بود. این اتفاقات نتیجه مستقیم سیاست‌های دولت بود و باید بپذیریم که سیاست اشتباه دولت بیشتر از مسائلی مانند تحریم و دشمنی‌ کشورهای دیگر می‌تواند فضای اقتصادی را به چالش بکشد. اخیرا مسعود نیلی مشاور اقتصادی رییس‌جمهور در مصاحبه‌ با روزنامه اعتماد اعلام کرده است که نقش وی در دولت تدبیر و امید دروازه‌بانی است. حال با پذیرش این واقعیت که حداقل در 3ماهه اخیر دولت گل‌های زیادی دریافت کرده است باید از خودمان بپرسیم مشکل از کجاست؟ تا چه اندازه سیستم دفاعی تیم مشکل داشته است و چه تعدادی از این گل‌ها، گل به خودی محسوب می‌شده است؟

در ابتدای کار دولت دوازدهم امیدهای زیادی به اقتصاد در سال 97 بسته شده بود اما تجربه سال 96 بسیاری از کارشناسان را به سال آتی بدبین کرده است. این بدبینی با توجه به بودجه 97 به ویژه برداشت‌ها از صندوق توسعه ملی و احتمال کمبود دسترسی به ارز در زمستان سال آینده بسیار بیشتر می‌شود اما اگر دولت با اتفاقات صورت گرفته مساله ترمیم تیم اقتصادی را در دستور کار قرار دهد و از مشکلات امسال برای شناسایی و حل نقاط ضعف استفاده کند، می‌توان باز هم به سال 97 امیدوار بود.