تهران و پکن احیاگران جاده ابریشم
تصمیم برنامهریزی برای روابط ایران و چین با راهبرد مشخص و معین یکی از اهداف مهم دولت دوازدهم است. راهبردی که در آن جایگاه ایران در سازمان همکارهای اقتصادی شانگهای به عنوان عضو اصلی و محوریت در مسیر جاده نوین ابریشم تعریف میشود.
«اسحاق جهانگیری» معاون اول رییسجمهوری با تاکید بر اینکه باید جهتگیری روشن و چارچوبی مشخص برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی با چین داشته باشیم، از وزارت امور خارجه خواست برنامهیی عملیاتی، قابل اجرا و بلندمدت برای توسعه روابط دو کشور تدوین و زمینه افزایش مناسبات اقتصادی فیمابین را فراهم کند.
چین به عنوان قدرت آسیایی نوظهور و دومین قدرت برتر اقتصادی دنیا توانسته روند توسعه اقتصادی را در سالهای گذشته به شکل حیرتآوری طی کند. این کشور از سال 2014 میلادی به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهانی و بزرگترین کشور واردکننده نفت معرفی شده است.
همچنین چین در سال 2013 با بیش از 4 تریلیون دلار توانست امریکا را در زمینه تجارت خارجی پست سر بگذارد. در شرایط کنونی چین با بیش از دویست کشور دنیا ارتباط داشته که در یکصد و 30 مورد، شریک نخست تجاری آن کشورها محسوب میشود؛ یکی از این کشورها ایران است.
ایران و چین به عنوان قدیمیترین تمدنهای غرب و شرق آسیا، از گذشتههای دور تعاملات اقتصادی فراوانی با هم داشته تا جایی که برخی سابقه چنین روابطی را به دوران اساطیری بر میگردانند.
هر چند که این روابط در فراز و نشیبهای تاریخی، درپارهیی از مواقع به سمت سردی در حرکت بوده اما کارشناسان داخلی بر این باورند چین همواره یک شریک تجاری مطمئن برای ایران است.
گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، با بیان این مطلب در گزارشی افزود: در زمان معاصر و براساس بررسیهای تاریخی، رابطه ایران و چین پس از انقلاب این کشور تا دهه 70 میلادی نسبت به دورههای کنونی سرد بوده، اما از نخستین سالهای این دهه، چین روابط دوستانهیی با رژیم شاه داشت. کشور چین رژیم پهلوی را سدی در مقابل توسعهطلبی اتحاد جماهیر شوروی در منطقه حساس غرب آسیا و به ویژه خلیج فارس به شمار میآورد.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران همزمان با تغییر در شیوه تعامل چین با کشورهای جهان بود که بعدها از آن راهبرد به عنوان اصلاح سیاست و روی آوردن به تئوری درهای باز اقتصادی یاد میشد. همچنین در نخستین سالهای انقلاب اسلامی و با شدت گرفتن حملات عراق به ایران، چین به یکی از مهمترین گزینهها برای تامین تسلیحات کشور انتخاب شد که با سفر سال 1985«آیتالله هاشمیرفسنجانی» به این کشور، دورهیی جدیدی از روابط کشور بر مبنای بر محور همکاریهای متعدد شکل گرفت. با پایان یافتن جنگ تحمیلی و آغاز دوران سازندگی چین نیز وارد دورانی از توسعه اقتصادی شد که کارشناسان از آن به عنوان دوره طلایی یاد میکنند؛ در این دوران، همکاریهای اقتصادی جایگزین برخی تعاملات سیاسی و تسلیحاتی شد. پس از این دوران مناسبات ایران و چین در دو دهه گذشته دوستانه ماند و چین به عنوان یک کشور مطمئن در سالهای پایانی دهه 80 و آغازین دهه 90 شمسی به متحدی قابل اطمینان برای ایران تبدیل شد. این روند موجب شد تا در سال 2013 چین بزرگترین واردکننده نفت ایران و نخستین شریک تجاری ایران در دنیا محسوب شود. روند رو به رشد رابطه سیاسی و تجاری ایران و چین در دوران تحریمها و جانبداری این کشور از ایران در برخی از پروندههای بینالمللی موجب شد تا روزنامه «نیویورک تایمز»، اذعان کند، در زمان تحریمهای بینالمللی علیه ایران و پس از آن، چین بزرگترین خریدار نفت خام ایران باقی ماند؛ شرکتهای چینی در سراسر ایران فعال بوده، بزرگراه ساخته، معدن حفر کرده و فولادسازی تولید میکنند و افزون بر این، فروشگاههای ایرانی مملو از کالاهای چینی بوده و بخش اعظمی از ماشینها در این کشور تولید کشور چین هستند.
چین به عنوان نخستین و مهمترین شریک تجاری ایران میتواند نقش مهمی در تجارت خارجی و معادلات سیاسی داشته باشد که در آن ایران ذینفع محسوب میشود. این کشور طی چند سال گذشته با دکترین «جاده نوین ابریشم» به دنبال ایجاد بزرگترین خط ترانزیتی دنیا از پکن به برلینِ آلمان است.
چین با این ایده دنبال اجرای راهبرد درهای باز در اقتصاد است که در آن کشورهای آسیای میانه، غرب آسیا و مسیر جاده ابریشم از اولویت خاصی برخوردارند. چین قصد دارد با ایجاد این کریدور هم تکنولوژی ملی و هم میزانی از سرمایههای خود را به خارج از کشور انتقال دهد. با فراملی شدن جاده ابریشم و اتصال خط ریلی و زمینی کشور به خطوط ترانزیتی راه ابریشم نوین حجم مبادلات اقتصادی افزایش مییابد زیرا ایران از یک سو شرقیترین کشور خاورمیانه محسوب میشود و در سوی دیگر هم مرز بودن این کشور با کشورهای آسیای مرکزی و اروپا زمینه را برای همکاریهای منطقه فراهم میکند. اهمیت ارتباط هدفمند و تعریف شده با چین تنها در پروژه راه ابریشم نوین نیست بلکه این کشور میزبان یکی از سازمانهای بزرگ اقتصادی دنیاست. این کشور با همراهی روسیه و برخی متحدان، سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای را در بخشهای امنیتی، اقتصادی و فرهنگی ایجاد کردهاند. این سازمان از سال 2001 فعال بوده و ایران در چند سال گذشته همواره به عنوان ناظر در آن حضور داشت.
برای نقشآفرینی در مسیر جاده ابریشم یکی از راهبردهای ایران تلاش برای عضویت دایم در سازمان همکاریهای شانگهای است، زیرا این سازمان با توجه به سازوکارهایی که دارد، میتواند اقتصاد ایران در مقابل تصمیمهای سیاسی غرب مصون نگه دارد. یکی از ویژگیهای این سازمان عضویت چند کشور بزرگ است که در حال تبدیل شدن به قطب اقتصادی محسوب میشوند. عضویت هند، چین و روسیه، این سازمان را به رقیبی قدرتمند برای نهادهای بینالمللی غرب تبدیل کرده است. در این رقابت سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای میزبان کشورهایی است که در حال تبدیل شدن به قدرتهای اقتصادی جهان هستند و از نظر بازار نیز بیش از یک سوم جمعیت جهان را در خود جای دادهاند. میل به پویایی و توسعه در اقتصاد کشورهایی مانند چین، هند و روسیه میتواند نقطهیی قابل اتکا برای اقتصاد ایران باشد زیرا این کشورها با توجه به قدرت سیاسی واقتصادی کمتر خود را ملزم به رعایت تحریمهای غربی- امریکایی میدانند. این توانایی سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای میتواند به خوبی بهعنوان یک آنتی تحریم برای تصمیمهای یکجانبه غرب تبدیل شود.
دیگر دستورکار سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای تشکیل یک بانک مشترک با همکاری چین و روسیه است. این ایده میتواند به راهکار مناسبی برای حل مشکلات بانکی کشور تبدیل شد زیرا ایران در یک دهه گذشته در زمینه معاملات بانکی دچار مشکلات فراوانی بوده و تحریمهای سنگینی علیه سیستم بانکی کشور اعمال شده است.
با عضویت ایران در سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای و اجرای ایده بانک مشترک، کشورهای عضو از قید و بندهای بانک جهانی رهایی خواهند یافت و جایگاه دلار امریکا به عنوان ارز بینالمللی تضعیف خواهد شد.
با این شرایط اگر رابطه ایران و چین در شرایط کنونی هدفمند و بر مبنای استراتژی برد – برد تعریف شود به یقین تحولات گستردهیی در منطقه و اقتصاد جهانی رخ خواهد داد، زیرا از یک سو ایران از نظر چین، عنصر مرکزی در کمربند اقتصادی جاده ابریشم است که میتواند نقش مهمی در پیوند آسیای میانه و اروپا داشته باشد و در سوی دیگر ایران میتواند به عنوان پلی باشد که زمینه دسترسی همپیمانان آسیا مرکزی چین را به آبهای آزاد خلیجفارس و دریای عمان را فراهم کند.
در سوی دیگر ایران با عضویت در سازمان اقتصادی شانگهای و ارتباط مستمر با کشورهای عضو این سازمان میتواند بازاری مطمئن برای فروش نفت خام و دیگر محصولات صادراتی پیدا کند. ایران در چند دهه گذشته به دلیل تحریمهای غربی برای فروش نفت با مشکلات فراوانی مواجه بوده است.