بحران‌های مدیریتی و مدیریت بحران

۱۳۹۶/۱۲/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۸۸۵۵
بحران‌های مدیریتی و مدیریت بحران

 منصور بیطرف   

سردبیر

3 روز دیگر سال نو شمسی آغاز می‌شود و سال 1396 را پست سر خواهیم گذاشت. بدون شک ما باید مانند آن فیلی باشیم که «آندره مالرو» در کتاب خود «ضد خاطرات» به این مضمون می‌نویسد که فیل را به این خاطر عاقل‌ترین حیوان می‌دانند که غروب هر روز می‌ایستد و به روزی که گذشت نگاهی می‌اندازد. از این رو اگر نگاهی به سالی که گذشت بیندازیم و آن را وزن کنیم و داشته‌های خود را بیفزاییم و نداشته‌ها را جبران کنیم ‌شاید بتوانیم در سال 1397 کاستی‌های خود را برطرف ‌کنیم.

در سالنامه‌هایی که اخیرا از سوی روزنامه‌ها و نشریات دیگر منتشر شده ‌هر گروه و حوزه‌یی بنا بر وسع خود ارزیابی‌هایی از سال 1396 کرده‌اند اما با وجود همه این ارزیابی‌ها یک نکته مورد تحلیل افراد مورد مصاحبه قرار نگرفته و آن این است که سال 1396 سالی پر از بحران بود آیا توانستیم از این بحران‌ها درس بیاموزیم و آنچه آموختیم، چه درسی بود؟ سال 1396 بیش از سال‌های گذشته مشکلات داشتیم آیا توانستیم از این مشکلات آموخته‌هایی داشته باشیم؟ آیا این مشکلات قابل حل نبودند؟

در سال 1396 به طور متوسط اقتصاد ایران در حوزه سیاسی و اقتصاد کلان خود هر ماه با یک بحران مواجه بوده و اگر بحران‌های ریز استان‌ها را به هم آن اضافه کنیم شاید دیگر این حرف مدیریت بحران کشور درست دربیاید که تمامی بحران‌های گذشته انگار در سال 6931 جمع شده بودند.

در واقع بروز بحران‌ها از این نقطه ناشی می‌شود که مدیریت درست و علمی برای برخورد با یک پدیده وجود ندارد و چون برخورد درست و صحیحی با آنچه پدید آمده است، صورت نمی‌گیرد ‌آن پدیده تبدیل به بحران می‌شود. نمونه‌های بارزی که در این خصوص می‌توان به آنها اشاره کرد، موضوع زلزله یا ریزگردهاست. در نیمه دوم سال 1396 ایران به طور متوسط هر 3 روز با یک زلزله بالای 4 ریشتر مواجه بوده است. اما دو زلزله سهمگین و پرقدرت مدیریت را با بحران مواجه کرد.

اول، ‌زلزله سر پل ذهاب که بالای 7 ریشتر بود و خرابی‌های گسترده‌یی به بار آورد و دوم زلزله 5 ریشتری تهران. زلزله سر پل ذهاب به خاطر ساختن ساختمان‌های مسکن مهر روی گسل‌ها و مهم‌تر از آن « مهندسی‌ساز» نبودن آن باعث بی‌خانمان شدن ساکنان آنها شد و هنوز مدیریت کلان کشور درگیر حل و فصل «جانمایی» و رفع مشکلات آنهاست. زلزله تهران هم در نوع خود یک اتفاق کم نظیر بود. با آنکه زلزله خسارتی به بار نیاورد اما پدیده هجوم مردم به خیابان‌ها، صف‌کشی در مقابل جایگاه‌های بنزین به طوری که طی 6 ساعت به اندازه کل روز بنزین توزیع شد، ترافیک شدید در خروجی‌های تهران و... مدیریت کلان‌شهر تهران را تقریبا قفل کرده بود و اگر کوچک‌ترین اتفاق دیگری می‌افتاد مثل یک تکانه 5 ریشتری دیگر معلوم نبود پیامد آن چه می‌شد.

در اصل باید گفت هر کدام از پدیده‌هایی که در کلان سیاسی و اقتصادی کشور زیر برچسب «بحران» ‌شکل گرفتند، توسعه یافتند و مدیریت کشور را به چالش کشیدند یک دلیل بیشتر نداشتند و آن فقدان برخورد علمی با این پدیده‌ها بوده و متاسفانه باید گفت که در برخی موارد به جای برخورد صحیح و علمی برخورد سیاسی با آن پدیده شده است.

اکنون ما هستیم و انبانی از بحران‌های سال 1396 که همراه خود به سال 1397 می‌بریم. در عین حال که در سال جدید با رویدادهای پیش‌بینی شده و پیش‌بینی نشده دیگری هم مواجه خواهیم شد. رویدادهای قابل پیش‌بینی مثل خروج امریکا از برجام است.

کمتر از دو ماه دیگر امریکا تصمیم خود را درخصوص ماندن در برجام یا رفتن از آن می‌گیرد. با توجه به تغییر وزیر امور خارجه آن کشور و سپردن فرمان سیاست خارجی به پمپئو، رییس سابق سیا، می‌توان از همین حالا حدس زد که امریکا از این معاهده خود را کنار خواهد کشید. سوال این است که آیا ایران گزینه‌یی در قبال این حرکت دارد یا آنکه می‌خواهد صبر پیشه کند تا روز مبادا برسد. پاسخ به بخش اول سوال همان برخورد علمی و صحیح است و پاسخ به بخش دوم سوال همان بروز بحران.