دولت امید؛ نیازمند امید
فراز جبلی
مشاور سردبیر
درباره ابرچالشهای اقتصاد ایران به دفعات و به شکل گسترده صحبت شده است. کارشناسان اقتصادی مشکلات زیادی را به عنوان ابرچالشهای اقتصاد ایران شناسایی و برای بعضی از آنها راهحل ارائه دادهاند. بعضی شرایط اقلیمی را هم در این ابرچالشها دیدهاند و بعضی از دیدگاه سیاسی-جامعهشناسی به مساله ورود کردهاند. در حالی که اقتصاد ایران چندین دهه با بسیاری از این مشکلات دست و پنجه نرم کرده و برخلاف انتظار به بقا ادامه داده است.
یکی از ضعفهایی که اقتصاددانان ایرانی دارند، این است که به جای بررسی روند اقتصاد ایران در قالب سری زمانی، یک صحنه از اقتصاد را با اقتصادهای دیگر دنیا مقایسه میکنند و به نتایج اشتباهی میرسند. یک غده سرطانی ممکن است در نتایج اولیه زنگ خطری جدی باشد اما اگر مشخص شود در طول زمان روند رشد آن متوقف شده با وجود اینکه باز هم خطرناک است از درجه اهمیت آن کاسته میشود. بعضی از چالشهای فعلی جدید محسوب میشوند اما بسیاری از ابرچالشها در حقیقت سالهاست که در اقتصاد با آن درگیر هستیم.
با وجود این در شروع سال 97 اقتصاد ایران با مشکلی روبهروست که چندین سال است چنین مشکلی را نداشتهایم. شروع سال 96 با امید به روی کار آمدن دولت دوازدهم و بهبود پس از انتخابات ریاستجمهوری بود. چند سال قبل از آن نیز مساله برجام و امید به بهبود شرایط اقتصادی باعث شده بود که مردم به آینده اقتصاد امیدوار باشند. حتی روی کار آمدن دولت حسن روحانی نیز با شعار امید صورت گرفت.
اما امسال بعد از چند سال جو جامعه نسبت به آینده چندان مثبت نیست. انتظاراتی که از روی کار آمدن دولت دوازدهم میرفت، چندان به نتیجه نرسید و نوسان نرخ ارز در پایان سال 96 شیرینی نوروز را به کام مردم تلخ کرد. بسیاری از کارشناسان پیشبینی میکنند به دلیل افزایش نرخ ارز در اوایل سال 97 تورم افزایش خواهد یافت و از هماکنون پیشبینیهایی مبنی بر افزایش نرخ ارز در پایان ماه رمضان آتی به گوش میرسد.
ایران در برهههای زیادی با مشکلات سیاسی و اقتصادی دست و پنجه نرم کرده است. جنگ تحمیلی، تحریم، کمبود منابع و بسیاری از مشکلات سپری شده اما مساله این است که در تمام این مشکلات مردم یا لااقل بخش قابل توجهی از آنها به آینده امیدوار بودند. در بدترین شرایط در صورتی روحیه مردم حفظ شود، راهحل پیدا میشود و بهترین نسخهها در صورتی که جو جامعه به سمت ناامیدی باشد منجر به شکست است.
ایرادات زیادی به سیاستهای اقتصادی دولت (بخوانید بیسیاستی دولت) گرفته میشود و هنوز استراتژی اقتصادی دولت دوازدهم برای کارشناسان هم روشن نیست اما این مساله به اندازه ناامیدی مردم خطرناک نیست. به نظر میرسد، دولت در ابتدای سال 97 باید گفتمان جدیدی را به اقتصاد ایران تزریق کند، گفتمانی که منجر به تحرک در جامعه اقتصادی شود. امروز ما با فعالان اقتصادی به ویژه صنعتی زیادی روبهرو هستیم که معتقدند سرمایهگذاری صنعتی آنها اشتباه بود. سرمایهگذاریها در مسیر کوتاهمدت سوق پیدا کرده است. حتی در چالش ارزی اخیر رد پای خروج ارز به دلیل خرید ملک و املاک در خارج کشور به چشم میخورد که ریشه در بدبینی به سرمایهگذاری در کشور دارد. مسائل بورس به ویژه زیان بانکها شرایط را بسیار پیچیدهتر کرد.
دولت در سال 97 نمیتواند، تمام مشکلات را حل کند. حل بعضی از مشکلات بیش از یک دهه زمان میبرد. اما میتواند با ایجاد موج مثبت در جامعه بسیاری از مشکلات را تعدیل کند. شایسته است که دولت از هماکنون بعضی شوکهای مثبت برای بهبود شرایط را در نظر بگیرد. ترمیم تیم اقتصادی دولت به ویژه تعیین یک سخنگوی اقتصادی توانمند که بتواند نگاه مردم به عملکرد اقتصادی دولت را مثبت کند، طبیعتا میتواند گام اول محکمی برای این مهم باشد.