ارزش آفرینی در بحران کمآبی
امیرمحمد خطیبی
کارشناس اشتغال
با توجه به بحران آب در سراسر دنیا، سیاستهای اقتصادی کشورهای درحال توسعه همچنین توسعه یافته در بخش کشاورزی به سمت بالا بردن ارزش افزوده جهت گرفته است. به عبارتی اساس و پایه این سیاستها اینگونه است که به جای افزایش سطح زیر کشت با فرآوری آنها برای بالا بردن ارزش افزوده مصرف آب را نیز مدیریت کنند. یکی از روشهای فرآوری محصولات باغی که اخیرا توجه زیادی به خود جلب کرده، خشک کردن آنهاست. لذا با نظر بر ویژگیهای منحصر به فرد این مدل از فراوری همچون ارزش افزوده بالا، ارزش غذایی بالا، هزینه تولید کم و مصرف کمتر آب میتوان درخصوص این صنعت نوپا تامل کرد. از طرفی با بررسی نمونههای موفق(کشورهایی همچون ترکیه، تایلند آلمان، هلند و هند) در دنیا در مقایسه به حالت سنتی(یعنی تولید و فروش میوهجات و توسعه آن از طریق بالا بردن سطح زیرکشت) و حجم مبادله آنها اهمیت موضع بیشتر نمایان میشود. اروپا یکی از مهمترین بازیکنان در تجارت جهانی برای میوهها و سبزیجات فرآوری شده(PFV) به ویژه میوه خشک است. سیاستی که آنها پیش گرفتهاند بدین شکل است که محصولات را از کشورهای درحال توسعه و جهان سوم وارد و سپس آن را فرآوری میکنند و در نهایت به آنها صادر میکنند.
این درحالی است که ارزش معاملات میوه خشک در سال 2017، 2میلیارد و سیصد میلیون دلار بوده است. بررسیها نشان دادهاند که این صنعت با حاشیه سود حداقل 50 درصدی میتواند علاوه بر تامین نیاز داخل، ارزآوری نیز به همراه داشته باشد. کشورهای حاشیه خلیج فارس و همسایههای شمالی ایران به دلیل اقلیم خاص و کمبود میوه به دلیل شرایط آب و هوایی بازار بسیار خوبی را پیش روی این صنعت قرار میدهند.
میوهجات خشک شده مورد بررسی چیپس میوهجات است که به شکل اسلایس، خلال، حبه یا دانه کامل خشک در دسته خشکبار و آجیل قرار گرفته و به عنوان تنقلات مصرف میشوند. قرار گرفتن تنقلات آنها در برنامه غذایی مردم، استفاده از میوهجات خشک را که به لحاظ ارزش غذایی در سطح بالاتری قرار دارند تحت تاثیر قرار میدهد. درحالی که جایگزین شدن تنقلاتی که از نظر ارزش تغذیهیی چندان غنی نیستند و باعث تغییر ذائقه افراد نیز میشوند به جای فرآوردههایی با ارزش غذایی قابل توجه مانند انواع میوهجات خشک میتواند اثرات سوئی بر سلامت افراد جامعه داشته باشد. از این رو فراهم آوردن زمینه برای شناساندن ارزش غذایی و تشویق مردم به استفاده از این دسته تنقلات میتواند در سلامت جامعه نقش موثری داشته باشد. از دیگر سو خشک کردن مواد غذایی یکی از روشهای جلوگیری از فساد میکروبی آنهاست. در این روش در اثر کاهش میزان رطوبت ماده غذایی، امکان فساد میکروبی بسیار کم میشود و سرعت دیگر واکنشهای مضر نیز به مقدار قابل توجهی کم میشود. خشک کردن ضمن اینکه روی محصول اثر حفاظتی دارد، وزن و حجم آن را نیز به میزان چشمگیری کاهش میدهد و در نتیجه از هزینههای حمل و نقل و ذخیرهسازی میکاهد. برای پیادهسازی این صنعت در کشور نیاز است با برخی از محدودیتهای موجود اشاره کرد. عواملی همچون تلفات بالا پس از برداشت محصول یا در طول حمل و نقل، عدم وجود خشک کن مناسب، الگوهای آب و هوایی غیرقابل پیشبینی، زیرساختهای ضعیف، هزینههای بالای تولید، ایجاد صدور گواهینامه ارگانیک، سیستم اطلاعات بازار ضعیف و دانش و مهارت ضعیف، مشکلات در تعرفههای گمرکی از مهمترین مشکلات این صنعت هستند. همچنین پارامترهای مختلفی همچون قیمت مواد اولیه مصرفی، منطقه جغرافیایی احداث واحد، نوع تکنولوژی مورد استفاده، هزینههای نیروی انسانی، ظرفیت تولید برقیمت تمام شده محصولات تاثیر میگذارد. با بررسی متغیرها میتوان به این نتیجه رسید که تولید میوه خشک در کشور میتواند مزیت رقابتی در منطقه به همراه داشته باشد.
برای تبیین هدف ایجاد اشتغال پایدار با هدف توسعه روستا همچنین اهمیت صنعت میوه خشک میتوان طرح خوشهیی را برای این صنعت متصور شد. به عبارتی استانهایی که قابلیت بالایی برای میوه خشک دارند به عنوان استانهای پایلوت انتخاب شوند. در ابتدا نیاز نیست واحدی تاسیس شود؛ بهتر است در طرف تقاضا با مذاکره با واحدهای پیشرو و موفق کشور مذاکره شود تا محصولات روستایی را خرید کنند همچنین در طرف عرضه با توانمندسازی و متخصص کردن روستاییان برای تولید محصول با استاندارد مطلوب سعی در ایجاد چرخه زنجیره تامین پایدار کرد. تا به این مرحله هیچ نوع سرمایهگذاری کلانی اتفاق نمیافتد بلکه فقط کار هماهنگسازی و تسهیلگری صرف میتواند شکلی به این صنعت نوپا بدهد. لذا گلوگاههای مهم در این چرخه به ترتیب نگرش سنتی تولید، عدم تخصص و دانش، عدم وجود زنجیره تامین است. لذا با برطرف کردن این معضلات میتوان ارزش افزوده را بالا و در عین حال مصرف آب کمتری داشت. این روند نیز در ایالت «اودیشا» هند نیز دیده میشود. درخصوص محصولاتی همچون انبه، موز و نارگیل ابتدا محصولات را به صورت خام و بدون هیچ گونه ارزشآفرینی غیر از تولید به کشورهای توسعه یافته صادرات میکردند. اما درحال حاضر هند خود به عنوان قطبی درخصوص میوههای خشک استوایی شناخته میشود. آنها ابتدا با شناسایی زنجیره ارزش هر یک از محصولات ذکر شده و شناسایی گلوگاهها و ارزشآفرینی به این دستاورد رسیدهاند. با توجه به فراوانی مواد اولیه و کیفیت بسیار مطلوب مواد اولیه موجود در ایران و جلوگیری از صادرات آب مجازی در مقایسه با سایر کشورها به دلیل شرایط مناسب اقلیمی و عدم پیچیدگی تکنولوژی مورد نیاز در فرآوری، امکان توسعه صادرات و روابط بین عرضه و تقاضا از طریق تحلیل اطلاعات موجود در زمینه واحدهای فعال و در دست احداث و آمار صادرات و واردات اجرای این طرح منطقی و توجیهپذیر است. از طرف دیگر اعمال سیاستهای تشویق صادرات از سوی دولت مانند ایجاد صندوق پشتیبانی ارزی، اعطای تسهیلات به صادرکنندگان، معافیت از سپردن تعهد ارزی و پیمان سپاری، پرداخت جوایز متناسب با ارزش افزوده کالاها به عنوان سیاستهای مستقیم تشویق صادرات میتواند منجر به توسعه صادرات شود.