یورو جایگزین دلاردر تکالیف ارزی شد
هزینه مبادله یورو بهخاطر نزدیکی مواضع سیاست خارجی و شراکت تجاری اروپا با ایران، کمتر از دلار است
گروه بانک و بیمه محسن شمشیری
پس از اعلام رییس کل بانک مرکزی در هفتههای اخیر مبنی بر برنامهریزی بانک مرکزی برای انتخاب یورو به جای دلار در تکالیف ارزی و گزارشگری مالی که از بهمن سال 95 نیز در مقاطع مختلف مورد توجه مسوولان اقتصادی قرار گرفته بود و پیش از این در دولت احمدینژاد و بحران ارزی سالهای ابتدای دهه 1390 نیز در دستور کار قرار گرفته بود، سرانجام هیات دولت تصمیم گرفت که یورو جایگزین دلار در تکالیف ارزی شود. به گزارش«تعادل» هیات وزیران در جلسه روز چهارشنبه 29فروردین 97 خود به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی رییسجمهور، کلیه وزارتخانهها، سازمانها و شرکتهای دولتی را موظف کرد، ارز یورو را به عنوان ارز مبنای گزارشگری و انتشار آمار، اطلاعات و دادههای مالی خود مورد استفاده قرار دهند.
براساس این تصمیم، هیات وزیران کلیه وزارتخانهها، سازمانها و شرکتهای دولتی را موظف کرد، ارز یورو را به عنوان ارز مبنای گزارشگری و انتشار آمار، اطلاعات و دادههای مالی خود مورد استفاده قرار دهند.
همچنین بانک مرکزی موظف شد از تاریخ ابلاغ این مصوبه، نرخ برابری ریال در مقابل یورو را به صورت مستمر اعلام و مدیریت کند. در ادامه جلسه تعدادی از پیشنهادات دستگاههای اجرایی پس از بحث و بررسی به تصویب هیات وزیران رسید.
سیف: ارز گزارشگری کشور یورو میشود
پیش از این ولیالله سیف، رییس کل بانک مرکزی در هفتههای اخیر اعلام کرده بود که ارز گزارشگری کشور با تصویب دولت به زودی یورو میشود. این تغییر ارز گزارشگری کشور به یورو بسیار جدی است و مصوبه آن در دولت تصویب و به زودی اعلام میشود. تغییر ارز گزارشگری از دلار به یورو منطقی است چراکه تاثیر اصلی در اقتصاد کشور دارد.
در سالهای قبل ازجمله در بهمن ماه 1395 نیز سیف اعلام کرده بود که «دلار» برای گزارشدهی اقتصاد ایران منطقی نیست و یکی از اقدامهای موثر در این باره را تغییر واحد ارز گزارشگری ایران عنوان کرد.
وی گفت: از آنجا که درآمد ارزی کشور به دلیل تحریمهای دلاری با ارزیهای دیگری ازجمله یورو انجام میشود باید ارزی را مبنای گزارشدهی قرار داد که ثبات بیشتری داشته و در تجارت خارجی ما پرکاربردتر باشد.
اهمیت این کار در سالهای 1390و 1391 بیش از پیش خود را نشان داد زیرا با اوجگیری تحریمها علیه ایران به بروز نوسانهای شدید و لحظهیی در بازار ارز آزاد منجر شد؛ از این رو دولت تدبیر و امید یکی از سیاستهای خود را متناسب کردن سهم دلار از مراودات ارزی کشور با اثر آن بازارها قرار داد.
استقبال مقام معظم رهبری
از سوی دیگر رییس کل بانک مرکزی با اشاره به دیدار اخیر خود با رهبر معظم انقلاب گفت: یکی از برنامههای بانک مرکزی این است که ارز گزارشگری از دلار به یورو تبدیل شود که رهبر انقلاب نیز از این کار استقبال کردند. امروز دلار نقشی در تجارت خارجی ما ندارد و درحال حذف شدن است و یورو در آینده به ارز گزارشگری ایران تبدیل میشود؛ البته مقدماتی دارد که درحال آمادهسازی آن هستیم.
حذف کامل دلار از مبادلات
از سوی دیگر وزیر اقتصاد با بیان اینکه درحال حاضر مبادلات کشور با یورو انجام میشود، گفت: حذف کامل دلار از مبادلات خارجی کشور دور از دسترس نیست. مسعود کرباسیان با بیان اینکه مبادلات امروز کشور با یورو انجام میگیرد نه دلار بیان کرد: با استناد به بخشنامههای وزارت اقتصاد امروز مبادلات اقتصادی کشور، گشایش اعتبار و خرید خارجی طبق بخشنامهها با یورو انجام میگیرد بنابراین حذف کامل دلار از مبادلات خارجی دور از دسترس نیست.
تجربه دولت احمدینژاد
البته این نخستین بار نیست که دولت گام به سوی تغییر ارز و جایگزینی یورو به جای دلار امریکا میرود. زیرا در دولت احمدینژاد نیز به دنبال بحران ارزی و تحریمهای دلاری، دولت نهم تصمیم گرفت که نفت با نرخ و قراردادهای یورویی فروخته شود و حتی بخشی از ذخایر ارزی ایران به صورت یورو حفظ شود. اگرچه این تصمیم در آن مقطع تا حدودی اجرایی شد اما به دلیل نوسان نرخ یورو به خاطر بحران مالی در حوزه یورو در سالهای بعد از 2008و در نتیجه سقوط ارزش یورو در برابر دلار، برخی کارشناسان به این ارزیابی رسیدند که ایران از نگه داشتن ذخایر ارزی خود به صورت یورو زیان و عدمالنفع خواهد داشت و بهتر است که در بازارهایی که با دلار کار میکنند ازجمله در بازار نفت همچنان قراردادها به صورت دلار بسته و مبادله شود.
مقایسه تغییرات نرخ دلار و یورو در مدت 5 سال پایانی دولت احمدینژاد نشان میدهد که رشد نرخ دلار در 5 سال از 1388تا 1392 معادل 119درصد بوده درحالی که رشد نرخ یورو 102درصد بوده و دلار معادل 17درصد رشد بیشتر داشته است. بر این اساس برخی کارشناسان در آن مقطع اعلام کردند که نگهداری ذخایر ارزی به صورت یورو در مقایسه به دلار با عدمالنفع یا زیان پنهان مواجه است. البته در شرایط کنونی احتمالا شرایطی متفاوت وجود دارد زیرا در امریکا ترامپ با سیاستهای خود ممکن است که نرخ دلار را نسبت به یورو متزلزل کرده باشد و خروج اروپا از بحران مالی و بهبود شرایط اقتصاد اروپا ممکن است که ثبات ارزش بیشتری را برای یورو نسبت به دلار ایجاد کند.
اروپا شریک تجاری
از سوی دیگر از آنجا که ارتباط و سیاست خارجی ایران با حوزه یورو و اروپا به مراتب بهتر از حوزه دلار است لذا در تجارت ایران همچنین نگهداری ذخایر به صورت یورو میتواند عدمالنفعها یا منافع بیشتری را ایجاد کند.
در هر صورت همواره میزان عددی رشد نرخ دلار و یورو و ذخایر به صورت دلار و یورو مطرح بوده و هست. اما در عین حال باید در نظر داشت که عرضه و تقاضا به صورت دلار میتواند هزینههای دیگری را در تجارت خارجی ایران و حتی مصرف و تولید در داخل کشور به همراه داشته باشد که سرجمع آنها باعث میشود که زیان مبادله با دلار بیش از منافع آن نسبت به یورو باشد و منافع یورو به مراتب بیشتر از دلار خواهد بود.
به عقیده کارشناسان، ایران نباید ارز مسلط بر بازار خود را دلار انتخاب کند و وقتی با امریکا تخاصم در سیاست خارجی دارد باید از ارز دیگری استفاده کند زیرا تحریمهای امریکا میتواند هزینههای مبادله را به زیان ایران بههمراه داشته باشد اما اروپا حداقل بهعنوان شریک تجاری ایران مطرح است و بهدنبال خروج از برجام و تحریمهای بیشتر در مقایسه با امریکا نیست.
رشد دلار و یورو در دولت روحانی
در دولت روحانی و از سال 1392 تا بهمن 1396 که نرخهای بازار را بانک مرکزی اعلام کرده است مشاهده میشود که رشد نرخ دلار 45.6درصد در 5 سال بوده است در حالی که رشد نرخ یورو در این 5 سال معادل 38.6درصد بوده است.
بر این اساس چه در 5 سال پایانی دولت احمدینژاد که اقتصاد جهان و حوزه یورو و دلار با نوسان و التهاب و بحران مالی جهانی مواجه شد و حوزه یورو نیز در بحران مالی و مشکلات اقتصادی و رکود قرار گرفت و چه در دولت روحانی که تحریمهای ایران به خاطر برجام متوقف شد و ثبات نرخ ارز را در سالهای 93 تا 95 شاهد بودهایم، همواره نرخ دلار رشد بهتر و با ثباتتری نسبت به یورو داشته است. به عبارت دیگر، از نظر عددی، نگهداری دلار در دوره 5 ساله یا 10 سال اخیر مفیدتر و با منافع اقتصادی و سود بیشتری نسبت به نگهداری یورو مواجه بوده است.
مقایسه 10 ساله از سال 1388 تا بهمن 96 نیز نشان میدهد که نرخ دلار در بازار به میزان 264درصد رشد کرده است در حالی که رشد یورو در این 10 سال معادل 219درصد بوده و رشد عددی نرخ یورو به میزان 45واحد درصد کمتر از رشد عددی نرخ دلار بوده است. اما در عین حال باید سایر هزینههایی که امریکا و دلار میتواند به اقتصاد ایران وارد کند را درنظر گرفت و هزینههای مبادله، عدمالنفعها، کارمزدهای بانکی و ارزی، مشکلات، توقفها، تاخیرها و... را نیز باید درنظر گرفت و همچنین امکان پذیرش یورو در بازار نسبت به دلار نیز باید ارزیابی شود که چه شرکتها و کشورها و تجارتهایی ممکن است سختتر با یورو کنار بیایند و لذا دولت باید چارهاندیشی کند و راه را برای روان کردن بازار ارز و تجارت یورویی فراهم کند تا عرضهکننده و تقاضاکننده ارز تمایل بیشتری به یورو و سایر ارزها نسبت به دلار نشان دهند.
هزینههای مبادله یورو کمتر از دلار
اما صاحبنظران اقتصادی معتقدند که در نگهداری دارایی یک کشور و حفظ منافع ملی تنها نباید به نرخ رشد دارایی در داخل یا جهان توجه داشت بلکه باید هزینههای پنهان و مبادله و فرصت را نیز درنظر گرفت. به عبارت دیگر، در شرایطی که فضای سیاست خارجی و رابطه ایران با اروپا به مراتب بهتر از امریکاست و اروپا بهدنبال تحریمهای بیشتر و خروج از برجام نیست و عملا شریک تجاری ایران است و در مقابل، فشارهای امریکا و تهدیدها و همچنین تحریمهای دلاری با ایران همچنان برقرار است و امریکا شریک تجاری ایران نیست، لذا تا جایی که ممکن است باید تقاضا و عرضه دلار در ایران و دلاری کردن اقتصاد باید کاهش یابد و در مقابل سهم یورو و ارزهای دیگر از سبد تجاری ایران و بازار ارز بیشتر شود.
زیرا با قراردادهای دلاری، عملا تحریمهای امریکا میتواند مشکلاتی در نقل و انتقال دلار و خریدها و صادرات و واردات ایجاد کند و هزینه مبادله و پنهان را برای اقتصاد ایران بالا ببرد اما هزینههای مبادله یورو به مراتب کمتر از دلار خواهد بود.
از این رو، گزارشگری مالی با یورو و حفظ ذخایر یا عرضه و تقاضا با یورو، اگرچه از نظر عددی نسبت به دلار شرایط متفاوتی دارد اما از نظر هزینههای سیاسی، کاهش فشارها، عرضه و تقاضا، هزینههای مبادله و پنهان و... به مراتب بهتر از گزارشگری مالی با دلار است.
به عبارت دیگر، جایگزینی یورو به جای دلار میتواند موجبات شرایط بهتر عرضه و تقاضای ارز و یورو در بازار، روان کردن تجارت، کاهش فشار تحریمها و هزینههای مبادله را فراهم کند. اما شرط موفقیت این تصمیم آن است که عرضه و تقاضا نیز هدایت شود و تا جایی که ممکن است مشوقهایی برای تجارت با یورو، قراردادهای یورویی، فروش نفت با یورو و... فراهم شود. همچنین بخشهای قاچاق کالا و خارج از نظارت بانک مرکزی و دولت نیز باید با سیاستها و برنامههای مختلف، این بخش از تجارت را به سمت یورو و سایر ارزها به جای دلار هدایت کند و از طریق سیاستهای تعرفهیی، نظارت بر بازار و... مبادلات یورویی تشویق شود.
هدایت عرضه و تقاضا و اصلاح اشتباهات
برخی صاحبنظران در این زمینه معتقدند که جایگزینی یورو به جای دلار، هر چند که با ثبات نسبی سیاست خارجی اروپا نسبت به دولت امریکا و ترامپ، موثرتر خواهد بود و منافع اقتصادی ایران را حفظ خواهد کرد اما واقعیت این است که طرف عرضه و تقاضا در بازار ارز باید بهگونهیی اصلاح شود که بهصورت عملی نیز عرضه و تقاضا و مخارج ارزی کشور به سمت یورو حرکت کند، زیرا برخی شرکتها و کشورها حاضر به معاملات غیردلاری نیستند و برخی سیاستها نیز در گذشته باعث رشد تقاضا و عرضه دلار شده است لذا باید اشتباهات گذشته ازجمله حذف ارزهای مبادلهیی و افزایش تقاضا برای دلار اصلاح شود.
سیاستهای بانک مرکزی در یکی، دو سال اخیر که با حذف ارز مبادلهیی و ردیفهای واردات کالا بهصورت ارزهای غیردلاری همراه بود، باعث شد که با آزاد شدن نرخها، واردکنندگان به سمت خرید و تقاضای بیشتر دلار تمایل داشته باشند و به جای روپیه، روبل، لیر، درهم، یورو، یوان، ین و... به سمت دلار رفتند و همین موضوع تقاضای بیشتر برای دلار را به همراه داشت و این موضوع برخلاف برنامه جایگزینی ارزهای غیردلاری در مبادلات تجاری و گزارشگری مالی است. از سوی دیگر، بسیاری از بازارها مانند بازار نفت، پالایشگاهها، شرکتهای نفتی و... حاضر نیستند که خرید و فروش خود را بهصورت غیردلاری انجام دهند و در نتیجه این محدودیت باعث شده که عملا طرف عرضه ارز نیز با معاملات دلاری انجام شود. موضوع سهم 63درصدی دلار از ذخایر ارزی دنیا و تمایل کشورها و شرکتهای مختلف به معامله دلاری و همچنین تعیین نرخ سایر ارزها براساس دلار نیز باعث شده که عملا بسیاری از بازارها با دلار کار کنند و بازرگان ایرانی و شرکتهای دولتی و غیردولتی نیز تمایل دارند که قراردادهای خود را به صورت دلاری داشته باشند.
در این راستا، دولت و بانک مرکزی در کنار این تصمیم و جایگزین شدن یورو به جای دلار، باید در طرف عرضه و تقاضا نیز سیاستهای خود را به سمت افزایش تقاضا و عرضه یورو حرکت دهد. به عبارت دیگر، در فروش نفت و درآمدهای ارزی و صادرات غیرنفتی و رشد منابع ارزی و طرف عرضه ارز و همچنین در تقاضای ارزی و واردات و تامین ارز برای واردات از اروپا و آسیا، باید بازرگانان و شرکتها را تشویق کند که از یورو به جای دلار استفاده کنند.
اما از آنجا که شرایط بازارهای داخلی و منطقهیی و بینالمللی بهگونهیی است که بخشی از عرضه و تقاضا همواره به صورت دلاری خواهد بود، باید شرایط صرافیها و بازار ارز بهگونهیی باشد که در صورت عرضه و تقاضای دلاری، امکان مبادله وجود داشته باشد تا باعث رکود واردات و صادرات، حمل و نقل و... نشود زیرا به سرعت نمیتوان انتظار داشت که همه شرکتهای داخلی و بینالمللی، به این تصمیم تمکین کنند و لذا باید فرصت لازم به آنها داده شود تا بدون تاخیر و رکود در فعالیتها، امکان جایگزینی یورو به جای دلار را داشته باشند.
پیمانهای منطقهای
همچنین از آنجا که بخش عمدهیی از تجارت ایران با کشورهای همسایه و منطقه غرب آسیاست، لذا باید کشورهای منطقه دعوت شوند که در گزارش تجاری خود با ایران از ارزهای غیردلاری استفاده کنند تا این کار باعث کاهش هزینه واردات و صادرات و رونق تجارت ایران با منطقه شده و استقبال از گزارشهای مالی غیردلاری را افزایش داد.