موج قحطی و گرسنگی در تبریز
سوم اردیبهشت 1288 منابع خبری اعلام کردند: بر اثر مسدود شدن سهماهه دروازههای ورودی شهر تبریز و نرسیدن مواد غذایی به شهر، موج قحطی و گرسنگی جان مردم را تهدید میکند.
در پی به توپ بستن مجلس شورای ملی به دستور محمدعلیشاه و آغاز دوران استبداد صغیر، تلگرافهایی به شهرهای مختلف ارسال شد که خبر از براندازی مشروطه داده و همگان را به پیروی از حکومت مرکزی و شاه دعوت میکرد. با این وجود مشروطهخواهان تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان با درخواست تسلیم در برابر شاه مخالفت کردند. شاه نیز در مقابل ۳۵ تا ۴۰هزار نفر نیروی نظامی به فرماندهی عبدالمجید عینالدوله برای سرکوب مشروطهخواهان به تبریز اعزام کرد. در پی آن میان نیروهای وابسته به محمدعلیشاه و مشروطهطلبان درگیری به وجود آمد که مشروطهخواهان شهر را به تصرف خود درآورده، عینالدوله و سپاهیانش را به عقب راندند. سپس نیروهای وابسته به دولت با محاصره تبریز مانع از رسیدن آذوقه و دارو به شهر شدند.
بر اثر این محاصره قحطی شدیدی شهر را فرا گرفت؛ آنچنان که مردم شهر برای رفع گرسنگی مجبور به خوردن برگ درختان و علفهای بیابان شده و بسیاری از ساکنان تبریز بر اثر شدت گرسنگی جان باختند. احمد کسروی درباره آن روزها چنین نوشته است: «از دهه نخست فروردین ۱۲۸۸ نشان گرسنگی در میان مردم پدیدار شد. کسانی با رخسارههای کبود، پژمرده و چشمهای فرورفته دیده میشدند. هوا امسال به خوشی میگذشت و در همین هنگام سبزهها سر افراشته بود. کمکم گرسنگان به سبزهخواری پرداختند.» با وجود این مشروطهطلبان به مدت ۱۱ماه مقاومت کرده و چندین بار درصدد شکستن محاصره برآمدند.
پس از وساطت کنسولهای روسیه و انگلستان و مذاکرات بین این دو دولت در اوایل اردیبهشت ۱۲۸۸خورشیدی قرار بر این شد که عدهیی از نیروهای روس به بهانه حفظ جان اتباع این دو کشور در تبریز وارد شهر شوند. با ورود سپاهیان روسیه در ۹اردیبهشت ۱۲۸۸ به تبریز، راه جلفا برای ورود آذوقه باز شده و در نتیجه محاصره تبریز پس از ۱۱ ماه به پایان رسیده و سربازان وابسته به محمدعلیشاه از اطراف شهر پراکنده شدند.