توسعه سایر شهرها؛ بدیل انتقال پایتخت از تهران
گروه راه و شهرسازی آزاده کاری
طرح انتقال پایتخت موضوع جدیدی نیست و سالهاست که در شرایط مختلف انتقال پایتخت اداری کشور مطرح میشود اما تاکنون هیچگاه به شکل جدی دنبال نشده و هیچ اقدام عملی در این خصوص صورت نگرفته است. بسیاری کارشناسان معتقدند انتقال پایتخت نیازمند هزینههای بسیار سنگین است و با وجود هزینههای بالا کمکی به حل مشکلات تهران نیز نخواهد کرد. حسین هاشمی، استاندار وقت تهران در سال 94 گفته بود که این انتقال ۱۰۰میلیارد دلار پول میخواهد.
نخستین زمزمههای انتقال پایتخت، سال ۱۳۶۴و همزمان با دویستمین سال روز پایتخت شدن تهران مطرح شد. بعد از پایان جنگ تحمیلی نیز این موضوع دنبال شد اما راه به جایی نبرد. در اوایل دهه ۷۰ دوباره بحث انتقال پایتخت بر سر زبانها افتاد اما پیگیریها بینتیجه ماند. در اواخر دولت نهم و اوایل دولت دهم نیز زمزمههای تغییر پایتخت و احتمال انتقال آن به دو شهر مرکزی کشور به گوش رسید که طبق معمول باز هم بینتیجه ماند. بحث چند تکه کردن پایتخت و انتقال «پایتخت سیاسی» به شهر دیگر هم ازجمله پیشنهادهای مطرح شده بود که از این موضوع نیز استقبال نشد تا تهران همچنان پایتخت ۲32 ساله کشور بماند. بحث «انتقال پایتخت» از آن بحثهایی است که هر چند وقت یک بار داغ و دوباره سرد میشود.
به تازگی نیز حبیبالله طاهرخانی، معاون وزیر راه و شهرسازی طرح پیشنهاد اداری پایتخت را مطرح کرد. طاهرخانی در نشستی با تاکید براینکه تعادلبخشی و رفع مسائل و مشکلات پایتخت اداری تهران جزو اولویتهای اساسی نظام سیاسی کشور به شمار میرود، با تاکید بر انتقال اداری پایتخت گفت: قطعا ساماندهی و توجه به حل مسائل تهران نیاز به مطالعات بسیار دقیق دارد اما این بدان معنا نیست که موضوع انتقال پایتخت اداری کمرنگ شده یا از دستور کار خارج شود.
این بار اول و آخری نیست که بحث انتقال پایتخت مطرح میشود. به نظر میرسد هر وقت مشکلاتی که پایتختنشینان را تهدید میکند مانند زلزله، آلودگی هوا و ترافیک، این طرح رنگ و بوی جدیتری به خود میگیرد و برخی مسوولان به فکر طرح انتقال پایتخت میافتند.
البته معاون وزیر راه این بار راهحلی برای این موضوع نیز پیشنهاد داد. به گفته او قرار است برای انتقال پایتخت کشور از تجربه کشور کره جنوبی استفاده شود. تجربه اخیر کره جنوبی به عنوان موخرترین تجربه در انتقال پایتخت اداری محسوب شده و حاکی از آن است این موضوع همچنان در سطح جهان برای رفع مشکلات مد نظر قرار گرفته و به عنوان راهحل استفاده میشود.
محمد مهدی برادران، کارشناس شهری در گفتوگو با «تعادل» به بررسی این موضوع پرداخت. او با اشاره به اینکه انجام این کار نیاز به ارادهیی جدی دارد و به غیر از بحثهای انتقال پایتخت، برای این منظور آمایش سرزمین نیز باید مورد توجه قرار بگیرد، تصریح کرد: این موضوع یکی از سختترین تصمیمات دولت محسوب میشود و تا زمانی که همه ارکان به یک انسجام و جمعبندی نرسند، عملی نخواهد شد. همانطور که عنوان کردم ابتدا باید آمایش سرزمین انجام و مشخص شود که چه شهری را میتوان جایگزین تهران کنیم. همچنین ممکن است در ابتدای کار به دلیل تمرکز سیاسی واقتصادی توامان در تهران، مدیریت این شهر دچار چالشهای مختلف شود اما در نهایت به نفع تهران خواهد بود.
به گفته برادران یکی از مهمترین فواید این کار تمرکز زدایی از تهران است و شهر تهران خلوتتر خواهد شد. همچنان که این شهر میتواند رویکردهای اجتماعی و اقتصادی خودش را داشته باشد اما مباحث مربوط به دولت و سیاست کشور باید جابهجا شود. براساس پدافند غیرعامل نیز این جابهجایی الزامی است. زیرا در این صورت آسیبپذیری کشور کاهش خواهد یافت. علاوه بر این حجم زیادی از درآمد کشور به دلیل وجود سازمانها، نهادها، وزارتخانهها و سفارتخانهها در تهران هزینه میشود و همین امر باعث ایجاد شکاف طبقاتی بین تهران و سایر شهرها شده بنابراین در صورت انتقال پایتخت بحثهایی نظیر شکاف طبقاتی نیز بهبود خواهد یافت.
همهپرسی برای انتقال پایتخت؟
این کارشناس شهری با اشاره به اینکه انتقال پایتخت نیاز به یک تصمیمگیری ملی دارد، اضافه کرد: معتقدم علاوه بر اینکه بخشهای مختلف دولتی باید به یک تصمیم نهایی و مشترک در این مورد برسند نیاز است که یک همه پرسی از شهروندان انجام شود تا آنها نیز نظر خود را در این باره اعلام کنند. این حق مردم تهران و هم شهروندان دیگر شهرهاست که در این باره نظر دهند و نباید با تصمیم یک وزارتخانه یا یک فرد انجام شود.
به گفته وی، تهران مجموعهیی از تضادهاست. ثروتمندترینها و فقیرترینها، با اخلاقترینها و بیاخلاقترینها، با فرهنگترینها و بیفرهنگترینها در کنار هم قرار دارند و این نشاندهنده شکنندگی فرهنگی و اجتماعی این شهر است. در واقع اکنون تهران در محاصره خرده فرهنگها، هویتی ندارد و تنها راه این است که بتوانیم تعادل نسبی در این شهر برقرار کنیم که یکی از راههای آن همین انتقال پایتخت است.
مهاجرت به تهران ادامه دارد
برادران گفت: درصد زیادی از مشکلات تهران به دولتپذیر بودن آن و دستگاههای مختلف اداری و سیاسی برمیگردد. این موضوع باعث شده تا تهران با وجود داشتن جمعیت بالا هر ساله پذیرای جمعیت تازهیی از اقوام مختلف کشور باشد که به دنبال دسترسی به امکانات رفاهی، اداری و تفریحی به این شهر مهاجرت میکنند. بنابراین دستگاههای مسوول باید تمرکززدایی را در اولویت کارهای خود قرار دهند. در واقع میتوان یک مهندسی مهاجرت کرد و دید که چه دستگاههایی میتوانند در کاهش مهاجرت به شهر تهران نقش ایفا کنند و بعد یک برنامه بلندمدت برای آن ارائه کرد.
او با تاکید بر اینکه این تصمیم هنوز قطعی نشده است، اظهار کرد: علاوه بر این اجرای این تصمیم نیاز به منابع مالی بالایی دارد و باید دید از کجا میتوان این منابع را تامین کرد. به نظر میرسد در شرایط کنونی دولت توانایی لازم برای انجام این کار را ندارد. اما در صورت انجام در کاهش مشکلات شهر تهران به خصوص ترافیک و آلودگی هوا موثر است. مشروط بر اینکه قبل از اجرای طرح برنامهریزی ملی، منطقهیی و آمایش سرزمین برای آن انجام شود. به گفته وی، در گذشته نیز در کمیسیون کلانشهرهای ایران مباحثی درخصوص انتقال پایتخت صورت گرفته و این بحث مطرح شده بود.
نیاز به آمایش سرزمین
این کارشناس با بیان اینکه آمایش سرزمین یکی از موضوعات مهمی است که تاکنون به شکل ناقص انجام شده است، ادامه داد: یکی از مهمترین مطالعات در این باره آمایش سرزمین است که در کشور ما به شکل ناقص انجام شده و تا زمانی که این مطالعات انجام نشود مطمئنا ما هزینههای بسیار سنگینی به دلیل اتلاف منابع خواهیم داشت.
وی در پاسخ به اینکه کدام یک از شهرهای کشور میتواند جایگزین خوبی برای تهران باشد، گفت: رسیدن به یک گزینه مناسب قطعا نیاز به مطالعات بیشتر دارد و مهم این است که از اتلاف منابع در تهران جلوگیری کنیم و به سمت چابکسازی تهران برویم. میتوان با بهرهگیری از نظام چابکسازی دولت و نیز دولت هوشمند برای چابکسازی شهر تهران استفاده کرد. نمونههای خوبی در دنیا وجود دارد که با استفاده از هوشمندسازی توانستهاند بر مشکلات ناشی از پایتخت بودن شهر غلبه کنند.
به گفته وی، تجربه کره و سایر کشورهایی که این راه را طی کردهاند، نشان میدهد که چنانچه عزم و ارادهیی در دولت و مردم وجود داشته باشد میتوان این کار را انجام داد و غیرممکن نیست. البته نباید انتظار داشت که به دنبال یک جابهجایی فوری و ناگهانی باشیم و حداقل باید یک برنامه 8 ساله برای آن تدوین شود.
انتقال پایتخت کمکی نمیکند
برخلاف نظر برادران که معتقد است؛ انتقال پایتخت به حل مشکلات شهر تهران کمک میکند اما کامبیز مصطفیپور از دیگر کارشناسان شهری نظر متفاوتی در این باره دارد و به «تعادل» گفت: زمانی که بحث انتقال پایتخت مطرح میشود، ابتدا باید به سراغ چرایی آن رفت. قطعا شهر تهران با مشکلات عدیدهیی دست و پنجه نرم میکند و تاکنون اراده محکمی برای حل این مشکلات وجود نداشته و به نظر میرسد مدیران شهری در دورههای گذشته چندان به دنبال حل این مشکلات نبودهاند. ریشه بسیاری از مشکلات تهران به تمرکز سیستمهای اداری، تجاری، اقتصادی و سیاسی در این شهر برمیگردد که این موضوع منجر به تمرکز جمعیتی در این شهر شده است.
ایجاد توسعه در شهرهای دیگر
مصطفیپور با بیان اینکه انتقال پایتخت گرهیی از مشکلات تهران باز نمیکند، عنوان کرد: اصولا انتقال پایتخت موضوعی نیست که به آسانی اتفاق بیفتد و سالهاست که دولتها دنبال این موضوع بودهاند اما همانطور که شاهد بودیم عملا اتفاقی در این خصوص نیفتاد. فقط در دولتهای نهم و دهم بخشی از ادارات ازجمله میراث فرهنگی به شهرستانها منتقل شد اما هیچ تاثیری در بهبود شرایط شهر نداشت. به عقیده من بهترین راهکار این است که شرایط توسعه در شهرستانهای کوچک و دیگر شهرهای کشور فراهم شود تا جلوی مهاجرت ساکنان این شهرها به تهران گرفته شود. تعداد زیادی از ساکنان کنونی پایتخت به دنبال پیدا کردن شغل به این شهر آمدهاند. از سوی دیگر امکانات و فرصتهای بیشتری که تهران دارد برای ساکنان دیگر شهرها جذایبت ایجاد میکند و آنها را به سمت مهاجرت به این کلانشهر سوق میدهد.
شهر تهران اکنون با مشکلات عدیدهیی روبهروست. مشکلاتی که شرایط را برای ادامه زندگی ساکنان آن دشوار کرده و بسیاری از ساکنان این شهر به اجبار و به دلیل کارشان، شرایط زندگی در تهران را تحمل میکنند. با وجود همه این مشکلات باز هم شاهدیم که روند مهاجرت به تهران همچنان ادامه دارد و هر سال جمعیت جدیدی به تهران و شهرهای حاشیه آن مانند کرج و اسلامشهر اضافه میشود. مصطفیپور مهمترین دلیل این موضوع را اشتغال میداند. به گفته او جمع کثیری از مهاجران به امید پیدا کردن شغل مناسب وارد این شهر میشوند و غالبا نیز به شغلهای کاذب روی میآوردند. تعدادی نیز به دلیل فرصتهای بیشتر در زمینههای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، فرصتهای درمانی و بهداشتی یا ادامه تحصیل روانه پایتخت میشوند، شهری که دیگر جایی برای ساکنان خود ندارد.
تکیه بر تجربیات بومی
او ادامه داد: معمولا زمانی که مدیران کشور در توزیع امکانات مناسب دچار مشکل میشوند، پایتختهای آنها بزرگ و حجیم شده و مشکلات به سرعت شروع به رشد میکند. من بعید میدانم که این موضوع با یک دستور انجام شدنی باشد و بتوان به راحتی پایتخت را انتقال داد. در صورت انتقال هم مشکلات برطرف نخواهد شد. همانطور که گفتم باید فرصتهای توسعه را در شهرستانهای دیگر ایجاد کرد، چنانچه مردم در شهرستان خود شغل و امکانات داشته باشند به شهر خود بازگشته و کم کم مشکلات نیز کاهش خواهد یافت. در واقع انتقال پایتخت به معنای انتقال مشکلات از یک شهر به شهر دیگر است.
این کارشناس افزود: شناسایی اینکه کدام شهر میتواند جایگزین خوبی برای تهران باشد نیاز به تحقیقات علمی و دقیقی دارد. فرصتها و امکانات باید دیده شوند و این کاری است که طی چند ماه نمیتوان به آن رسید. همانطور که گفتم چنانچه در شهرهای دیگر نیز فرصتهای برای ایجاد شود، فکر نمیکنم در آن صورت مردم تمایلی برای مهاجرت به تهران داشته باشند.
این کارشناس معتقد است در صورت انتقال پایتخت نباید به تجربه کشورهای دیگر تکیه کرد و این کار باید با توجه به فرهنگ بومی خودمان انجام شود. ما تا حدودی این تجربه را در سالهای گذشته داشتهایم و بخشی از ادارههای ما به شهرستان منتقل شد. باید بررسی کرد، علل شکست این موضوع چه بوده است و با عدم تکرار آنها برای انتقال پایتخت برنامهریزی کنیم.
محمد سالاری، رییس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران نیز در گفتوگو با «تعادل» در این باره گفت: موضوع انتقال پایتخت در ادوار مختلف از سوی مسوولان کشور، نمایندگان مجلس و شوراهای شهر مطرح بوده است. کلانشهر تهران دچار یک سری ابرچالشها مانند آلودگی هوا، ترافیک، معضلات بافتهای فرسوده و ناایمنی است. بارگذاریهای قابل توجهی در تهران شکل گرفته و سطح کیفیت زندگی را کاهش داده است بنابراین این نیاز احساس شد که پایتخت باید تغییر کند.
انتقال پایتخت موضوعیت ندارد
سالاری ادامه داد: اما در ادامه و با گذشت زمان برخی مسوولان به این نتیجه رسیدند که راهکار حل مشکلات شهر تهران انتقال پایتخت نیست. اینکه شهر دیگری مانند تهران بسازیم اما مشکلات تهران حل نشود یک جور دوباره کاری است بنابراین معتقدم انتقال پایتخت چندان موضوعیت ندارد. اکنون شاهد آن هستیم که در دنیا شهرهایی با گستردگی و جمعیت بیشتر از تهران وجود دارند که مشکلات این شهر را ندارند و اگر مشکلی بوده آن را حل کردهاند بنابراین باید با استفاده از تجربیات دنیا، فناوریهای نوین و اصول شهرسازی جدید، برای حل این ابرچالشها برنامهریزی کنیم.
انتقال پایتخت منوط به انجام تحقیقات
زهرا صدر اعظم نوری، رییس کمیسیون سلامت و خدمات شهری شورای شهر نیز در گفتوگو با تعادل انتقال پایتخت را منوط به انجام مطالعات دقیق دانست و گفت: به دلیل پایتخت بودن تهران یکسری عارضهها و مشکلات به آن تحمیل میشود. وزارتخانهها، دانشگاهها و موسسات فرهنگی، سینماها، کتابخانهها، سالنهای تئاتر، سفارتخانهها، پارلمان شهری و دیگر ارگانهای دولتی بار سنگینی را بر شهر تحمیل میکنند و چنانچه سازوکارهای لازم برای این شهری بااین شرایط دیده نشود طبیعتا شهر تاب آوریاش را از دست میدهد و آثار منفی آن نمایان خواهد شد. انتقال اداری پایتخت قطعا نیاز به انجام مطالعات منسجم دارد.
همانطور که در دولتهای نهم و دهم شاهد بودیم برخی ادارات به شهرهای دیگر منتقل شداما عملا مشکلی برطرف نشد و فقط هزینهیی بر شهر و دولت تحمیل کرد.
نوری با بیان اینکه انتقال پایتخت اداری تهران همواره جزو دغدغههای مسوولان بوده است، تصریح کرد: باید با انجام مطالعات و تحقیقات مزایا و معایب این طرح دیده شده وگزینههای مختلف پیشنهاد شود و براساس آن برنامهریزیهای لازم انجام و در نهایت به مرحله اجرا برسد.
رییس کمیسیون سلامت و خدمات شهری با بیان اینکه با این موضوع نه موافق و نه مخالفم تاکید کرد: باید دید آیا انتقال یک سری مراکز به خارج از تهران عملی است یا خیر. البته انجام یکسری اقدامها نیز ممکن است. براساس طرح جامع توسعه شهری تهران قرار بود تا افق 1400 جمعیتپذیری شهر تهران متوقف شود. همچنین نباید دانشگاههای جدید درتهران تاسیس شود به خصوص در مقطع کارشناسی از پذیرش دانشجویان جدید دراین شهر جلوگیری شود. درحال حاضر 225دانشگاه کوچک و بزرگ در این شهر وجود دارند که این دانشگاهها به مرکزی برای جذب جمعیت از تمام ایران به تهران شده است همچنین خروج دانشگاهها، پادگانها و کارخانههای بزرگ باید اجرایی شود.
وی افزود: کارهایی از این دست را میتوان انجام داد. این موضوع باید به عنوان یک طرح جامع مطرح و در دولت و مجلس مصوب شود تا برای همه لازمالاجرا باشد. اگر بخواهیم به صورت محدود و پراکنده به آن بپردازیم جز اینکه هزینه ایجاد کند و برای مردم تشویش ایجاد کند نکته مثبت دیگری نخواهد داشت.
تجربه دیگر کشورها
تجربههای صورت گرفته در جهان نشان میدهد که با وجود موفقیت این طرح در برخی کشورها، حتی موفقترین آنها هیچگاه نتوانسته به پایتخت جدید متکی باشد. بطور مثال کوالالامپور همچنان به عنوان پایتخت سیاسی و مرکز کشور مالزی شناخته میشود.
اما ایده تاسیس پایتخت اداری جدید به عنوان جایگزین کوالالامپور اواخر سال ۱۹۸۰و در زمان حاکمیت ماهاتیر محمد شکل گرفت و شهر پوتراجایا در ۱۹ اکتبر ۱۹۹۵ به عنوان پایتخت اداری مالزی معرفی شد. بسیاری از نمونههای موفق انتقال پایتخت که در جهان وجود دارند مانند برزیل، استرالیا، آلمان و ترکیه که عموما به پیش از دهه ۵۰ میلادی بازمیگردند و با توجه به هزینههای آن دوران و شرایط خاص کشورها قابل مقایسه با شرایط کنونی نیستند.
بررسی تجربه کره جنوبی
شهر سجونگ که برای احداث آن ۱۰۰میلیارد دلار هزینه شده هماکنون به روزترین شهر کره جنوبی و پایتخت اداری این کشور است. سجونگ با سئول ۱۲۰ کیلومتر فاصله دارد و در سال ۲۰۱۲ ورود جمعیت به این شهر آغاز شده است. با این حال انتقال جمعیت چندانی از سئول به این شهر انجام نشده و غالب جمعیت سجونگ از شهرهای اطراف به آنجا آمدهاند. زمان اجرای پروژه سجونگ از ۲۰۰۵ تا ۲۰۳۰ تعریف شده و 72.9کیلومتر مربع مساحت دارد. جمعیت پیشبینی شده برای آن ۵۰۰ هزار نفر است.
به گفته یک مقام کره جنوبی بودجه دولتی اجرای این پروژه ۲۰ میلیارد دلار است. بودجه خرید زمین ۵ میلیارد و هزینه زیرساخت ۹ میلیارد دلار است. 8.5میلیارد دلار را دولت تامین کرد. اگر به این مبلغ هزینه ساخت و ساز بخش خصوصی را اضافه کنیم به ۱۰۰ میلیارد دلار میرسد.
نکته جالب این شهر اینکه میزان منطقه مسکونی آن تنها 18.8درصد است زیرا 52.4 درصد آن به فضای سبز اختصاص یافته است. سجونگ از 6 منطقه تشکیل شده که عبارتند از سازمانها و ادارات دولتی، منطقه تجاری، منطقه استانداری و شهرداری، منطقه آموزش و پرورش، منطقه سلامتی و رفاه و منطقه صنعتی.
در سال ۱۹۷۲ دولت کره تلاش داشت، ادارات دولتی را از پایتخت به شهرهای دیگر منتقل کند؛ درست زمانی که کره شمالی و جنوبی درگیر جنگ بودند و کره جنوبی همواره تحت بمباران همسایه شمالی خود قرار داشت. به همین دلیل رییسجمهور آن زمان دستور ایجاد یک پایتخت موقت را صادر کرد که در مرکز کره جنوبی قرار داشته باشد و از حملات در امان بماند. با این حال به دلیل مخالفت بسیاری از مردم با انتقال پایتخت از سئول که برای آنها ارزشهای تاریخی و فرهنگی داشت، قانع کردن مردم و برنامهریزی برای ایجاد یک شهر جدید به عنوان پایتخت اداری حدود ۴۰سال طول کشید تا اینکه در سال ۲۰۰۵ تصمیم نهایی برای انجام این اقدام گرفته شد.
در مرحله اول ادارات دولتی وارد شهر میشوند در مرحله دوم تاسیسات و زیرساختها ساخته میشوند و در مرحله سوم پروژه به پایان میرسد. الگوی این شهر ساختار خطی است. همچنین هر منطقه کاربرد خاصی دارد که مردم میتوانند از تمهای مختلف لذت ببرند.
به گفته زبردست، عضو هیات علمی دانشگاه تهران اگر قرار باشد در ایران نسبت به انتقال پایتخت اداری اقدام کنیم این تصمیم باید ظرف دو سه سال آینده اتخاذ شود.
در اردیبهشت ۱۳۹۴ به وزارت راه و شهرسازی دو سال زمان داده شد تا امکان انتقال پایتخت را بررسی کند. پس از دو سال این وزارتخانه اعلام کرد که ضرورتی به انتقال مرکز سیاسی اداری نیست و ساختار فعلی تهران کفایت میکند.
وی با بیان اینکه تجربه ترکیه، تانزانیا، قزاقستان، پاکستان و دیگر کشور در انتقال پایتخت نشان میدهد رشد جمعیت پایتخت قبلی متوقف نشده است، گفت: در عین حال اگر نسبت به انتقال پایتخت اداری اقدام نکنیم، جمعیتی که در شهر دوم مستقر خواهد شد به پایتخت اولیه اضافه میشود همچنین تجربه نشان داده در صورت انتقال پایتخت، سرعت رشد جمعیت پایتخت قبلی کاهش مییابد.
همچنین زهره داودپور، عضو هیاتمدیره شهرهای جدید معتقد است درحال حاضر دو بحث سبکسازی تهران و نقشهای موجود در تهران مطرح است. یکی از جاذبههای شهر تهران تمرکز موقعیتهای اقتصادی و تجاری در این شهر است بنابراین ما باید یک بازبینی در نظام توزیع فعالیت و جمعیت داشته باشیم.
البته همانطور که عنوان شد، معاون وزیر راه کماکان به دنبال انتقال پایتخت اداری کشور است و اعتقاد دارد، استقرار دستگاههای اداری در تهران تمام طرحهای تمرکززدایی را دچار مشکل میکند. باید دید آیا این طرح در نهایت اجرایی میشود یا مانند بسیار از طرحهای دیگر در حد اظهارنظر باقی میماند.