روایت پیچیدگیهای صادرات گاز ایران
گروه انرژی
«هند تمایل ندارد، پاکستان در تامین گاز این کشور از طریق ایران دخیل باشد». این بخشی از اظهارات مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز است. شرکتی که یک بار منحل شد اما به نظر میرسد اکنون فعالیتهایی در قالب مشاورهیی انجام میدهد. مهران امیرمعینی مدیرعامل این شرکت که از بدنه موسسه مطالعات بینالمللی انرژی رهسپار این سمت دولتی شد، دیروز در گفتوگویی با شانا نکات مهمی را درباره آینده صادراتی گاز ایران مطرح کرده است. نکته مهم در این گفتوگو تفاوت لحن اظهارات امیرمعینی با اغلب مدیران دولتی است. اظهاراتی شفاف و مبسوط که هر یک از پروندههای صادراتی گازی ایران را بهطور جداگانه بررسی کرده است.
اگر بخواهیم از حرفهای تکراری که ایران با وجود داشتن یکی از بزرگترین ذخایر دنیا سهم بسیار اندکی از صادرات گاز دارد، صرفنظر کرده و موضوع را اندکی واقعبینانهتر دنبال کنیم باید گفت که ایران در عمل همواره بخش اعظمی از تولید گاز خود را مصرف کرده است و به همین دلیل جدیتی در کسب بازارهای جهانی نشان نداده و خیلی از این بازارها را برای همیشه از دست داده است. در حال حاضر اما چند گزینه مهمترین و عملیاتیترین مقاصد احتمالی برای گاز ایران به حساب میآیند. «عراق»، «عمان» و «پاکستان» به دلایل مختلفی از دیگر گزینهها جدیتر شدهاند. در هر 3 موارد نیز ایران به تعهدات خود عمل کرده است اما طرف مقابل هنوز با اما و اگر رفتار میکند. مهران امیرمعینی مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز دیروز گفته است که «نحوه تامین مالی پروژه» محل بحث ایران و عمان است و به همین دلیل صادرات گاز به عمان با کندی پیش میرود.
وزارت نفت ایران قبل از این، سال 1395 را سال آغاز صادرات گاز به عمان عنوان کرده بود اما با وجود گذشت 2 سال از این زمان، این اتفاق هنوز رخ نداده است. مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز درباره آخرین وضعیت عنوان کرده است: «تا به حال درباره روشهای تامین مالی بحثهایی شده، اما هنوز به جمعبندی نهایی نرسیدهایم. موضوعی که در مورد آن توافق شده این است که اسناد مناقصه به گونهیی تنظیم شود که به شرکتهای پیمانکاری این اختیار را بدهد تا خودشان بر اساس تمایلشان روش تامین مالی را انتخاب کنند. اگر این اتفاق بیفتد آن وقت در جمعبندی کمیته راهبردی و در نهایت در جلسه وزرا تصمیم گرفته خواهد شد که روش نهایی برای تامین منابع مالی کدام باشد. »
وزیر نفت ایران 21 فروردین ماه امسال راهی عمان شد و مشخص بودن موضوع صادرات گاز به این کشور، انگیزه این سفر است. امیرمعینی که در این برنامه زنگنه را همراهی کرده بود، گفته است که این سفر در راستای توافق پیشین انجام شده میان دو کشور صورت گرفته است. بر اساس این توافق وزرای 2 کشور باید جلسههایی را برای بررسی پیشرفت پروژه برگزار کنند.
او گفته است: «در دیداری که وزیران نفت ۲ کشور به تازگی داشتند بیشتر روی اصول کمیته راهبردی تاکید شد. مقرر شد که سند چارچوب همکاری اصلاح و سند جدیدی امضا شود که خود موضوع پیچیدهیی است و در مواردی نیازمند استفاده از مشاور بینالمللی است. در هر حال باید بسیاری از موارد پروژه را در این سند بینالمللی بگنجانیم. »
اما برای بسیاری این پرسش مطرح است که چرا روابط بسیار حسنه ایران و عمان در سطح دیپلماتیک نتوانسته است کاتالیزور اجرایی شدن پروژه صادرات گاز باشد؟ توضیحات مدیرعامل شرکت ملی گاز در بخشی از صحبتهایش پاسخی به این پرسش محسوب شده و همچنین میتواند درباره موارد مشابه نیز قابل تعمیم باشد. او در این باره عنوان کرده است: «لزوما علاقه حاکمان در روند مذاکرات منتقل نشده و حتی شاید راهگشا هم نباشد. مثلا ما با کشور چین رابطه خوبی داریم، اما مشکل بانکی با این کشور همچنان پابرجاست، بنابراین ارتباط خوب با کشور عمان لزوما به این معنا نیست، مشکلاتی که در روند مذاکرات دوجانبه میان دو کشور برای صادرات گاز در جریان است، به آسانی حل میشود. »
او در بخش دیگری از صحبتهای خود گفته است: «مذاکرات اولیه صادرات گاز ایران به عمان به سال ۱۳۸۳ بر میگردد، اما از آنجا که آن زمان تراز گاز ایران مثبت نبود، ظرفیت صادرات گاز نداشتیم، بنابراین تمایل کمتری برای مذاکرات جدی وجود داشت. اما با روی کار آمدن دولت یازدهم و با ورود فازهای جدید پارس جنوبی و افزایش تولید گاز ایران، بهطور طبیعی صادرات گاز به دیگر کشورها در دستور کار وزارت نفت قرار گرفت، بنابراین از سال ۹۲ مذاکرات به صورت جدی دنبال و تفاهمنامهیی هم امضا شد. »
اما آنطور که از صحبتهای امیرمعینی به نظر میرسد، چالشهای بروکراتیک ایران از یک سو و دخیل بودن چند نهاد مختلف در تصمیمگیری در هر دو کشور ایران و عمان از سوی دیگر نیز خود عواملی در کند کردن پروژهیی بوده که امروز
14 سال از مذاکرات ابتداییاش مىگذرد. مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز در این خصوص گفته است: «کارخانه الانجی عمان به شکل الانجی تحویل ایران میشود که به نوعی سوآپ گاز است. باید گفت که بازاریابی آن نیز از سوی شرکت ملی نفت ایران انجام میشود. در این زمینه هر کشور دارای قوانین خودش است، بنابراین پروژه پیچیده میشود. در ایران و عمان هم افزون بر وزارت نفت، نهادهای دیگری نیز اثرگذار خواهند بود و هماهنگی بین این نهادها کاری زمانبر است. »
او که مانند دیگر مدیران دولتی به کند بودن فرآیندها و پیچیدگیهای بروکراتیک عادت ندارد در بخش دیگری از صحبتهای خود عنوان کرده است: «متاسفانه ما در کشورمان با ۲ مقوله زمان تصمیمگیری و فرآیند تصمیمگیری روبهرو هستیم. یعنی نخست اینکه باید بهموقع تصمیم بگیریم و بعد هم فرآیند تصمیمگیری درگیر بروکراسیهای اداری نشود و کارها به سرعت انجام شود. طولانی شدن فرآیند خیلی از مواقع سبب از دست رفتن فرصت میشود. باید این موضوع مورد توجه مدیران ارشد کشور قرار گیرد و در راه اصلاح آن تلاش کنیم. متاسفانه در ایران بسیاری از افراد غیرمتخصص و ناآگاه اظهارنظر و دخالت میکنند و همین امر سبب کندی امور میشود که به نظرم این رویه باید اصلاح شود. »
مورد پیچیده صادرات به شرق
اگرچه موضوع «عمان» بخش عمده اظهارات مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز را در بر گرفته است اما او توضیحاتی را نیز در خصوص آینده احتمالی صادرات گاز به پاکستان طرح کرده است. توضیحاتی که در واقع تکمیلکننده پازل اظهارات قبلی وزیر نفت در این خصوص است. بیژن زنگنه وزیر نفت تابستان سال گذشته در پاسخ به این پرسش «تعادل» که چه افقی را برای آینده صادرات گاز به پاکستان میبیند، گفته بود: « من فکر میکنم نه در کوتاهمدت اما در مجموع این اتفاق خواهد افتاد و گاز ایران به پاکستان میرود. اما مهمترین نکته در این میان لزوم ورود عنصری سوم است. طبق تجربه من برای حل این معادله بین ایران و پاکستان، طرف سومی احتیاج است که بدون آن معادله حل شدنی به نظر نمیرسد. »
او در ادامه عنوان کرده بود: «پاکستان میگوید پول نداریم لوله را بکشیم و ما از این طرف نگرانیم که حتی اگر بتوانند لوله را احداث کنند، پول گاز ما را پرداخت نکنند. در نتیجه طرف سومی باید وارد شود که بتواند عملیات تجاری را عهدهدار شود.» وزیر نفت در پاسخ به این پرسش که این طرف سوم کشور یا شرکت به خصوصی خواهد بود، عنوان کرد: «اکنون تعدادی از شرکتها برای این منظور ابراز علاقه کردهاند، اما هنوز در واقع به نتیجهیی که بتوانیم سه طرفه عملی کنیم، نرسیدهایم.» زنگنه در پاسخ به پرسش «تعادل» که آیا این شرکتها از کمپانیهای بزرگ نفتی و گازی موسوم به IOC و IGCها به شمار میروند، گفته بود: «هم نفتیها و هم گازیها در این بین وجود دارند.» او در پایان در پاسخ به پرسش دیگر «تعادل» که آیا در میان کمپانیهای گازی روسها قرار دارند، اظهار داشته بود: «بله، اگر این گزینه از شرکتهای گازی باشد روسها هستند.»
اما زنگنه در آن زمان توضیح بیشتری را درباره انگیزه ورود گازپروم به این پروژه مطرح نکرد تا باز شدن بخشی از این گره به دست امیرمعینی مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز بیفتد. او نیز البته موضوع را چندان باز نکرده و صرفا گفته است: «اخیرا گازپروم اظهار تمایل کرده که گاز ایران را از طریق چابهار به پاکستان و هند منتقل کند و در این زمینه مذاکراتی نیز با این دو کشور انجام داده است. »
اما امیرمعینی عنوان کرده است که ایران برای صادرات به هند هم با یک شرکت در حال مذاکره است، آنها به دریافت گاز از ایران خیلی علاقه دارند، منتها تمایلی ندارند که پاکستانیها در این پروژه دخیل باشند.
بازار هند بدون در نظر گرفتن فاکتور پاکستان نیز برای ایران سهلالوصول نیست. مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز در این باره عنوان کرده است: «یکی از مشکلاتی که در بازار هند داریم بحث قیمت است؛ قیمت انرژی در هند یارانهیی است، به همین دلیل آنها قیمتهای بالا را نمیپذیرند. اتفاقا هماکنون در حال تهیه گزارشی برای مسوولان درباره صادرات گاز به هند هستیم، اینکه آیا باید به صورت جدی این سیاست را دنبال کنیم یا خیر.»
او در نهایت در اهمیت مذاکرات فعلی با طرف هندی برای آینده بازار گازی ایران عنوان داشته است: «در هر حال اگر امروز به دنبال بازار هند نباشیم قطعا در پنج سال آینده دسترسی به این بازار بسیار سخت یا حتی غیرممکن خواهد بود. در هر حال اگر این کار را امروز انجام ندهیم، شاید فردا متهم به کمکاری بشویم. نکته مهم این است که حتی امروز هم ورود به این بازار خیلی راحت نخواهد بود و دستیابی به بازار یک کشور یک فرآیند طولانیمدت است.»
وضعیت صادرات به عراق
دیروز همزمان با انتشار اظهارات امیرمعینی درباره چند بازار صادراتی گاز ایران، مدیرعامل شرکت ملی گاز نیز در خبری جدا آخرین وضعیت صادرات گاز به عراق را تشریح کرد. به گزارش شانا عراقی گفته است که بصره برای دریافت گاز از ایران اعلام آمادگی کرده، اما هنوز گازی به بصره صادر نشده است.
به نظر میرسد با وجود احداث خط لوله در خاک بصره که در ابتدای 97 به نتیجه رسید، موضوع نحوه انجام تعهدات مالی این پروژه از سوی عراق همچنان حل نشده باقی مانده است. عراقی در نهایت تحقق صادرات را منوط به «پرداخت پول» از سوی عراق دانسته اما آن را عملیاتی دانسته است.