صادرات گاز به پاکستان از معبر دیپلماسی
گروه انرژی
15سال از تعلل پاکستان در تکمیل خط لوله گازی موسوم به آیپی میگذرد تا همچنان صادرات گاز ایران به این کشور در حد رویا باقی مانده باشد. با این حال به نظر میرسد که اکنون ایران بیش از هر زمانی مصمم است تا دولت اسلامآباد را وادار به تکمیل این خط لوله بکند؛ تکاپوهایی که در چند ماه اخیر بین مسوولان ایرانی مشاهده میشود و سخن گفتن از راهکارهای مختلف موید این موضوع است. البته نمیتوان این موضوع را هم انکار کرد که احتمالا پیشرفت پروژه انتقال گاز ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و سرانجام هند از طریق خط لوله تاپی در 6 ماه گذشته رویکرد ایران را تعجیل کرده است. سفر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در روز دوشنبه به پاکستان جدیدترین ابزاری است که ایران برای رسیدن به هدف خود استفاده کرده است.
ریشه تعلل پاکستان در تکمیل خط لوله آیپی را شاید باید در تحریمها و فشارهای امریکا جستوجو کرد. این خط لوله که بیش از 15سال از توافق آن میگذرد، قرار بود به مدت 25سال گاز ایران را برای پاکستان بفرستد. در امتداد این خط لوله هم هند قرار داشت و بنا بر آن بود که گاز ایران به هند هم صادر شود و نیازهای روزافزون انرژی این کشورها را تامین کند. اما هند به بهانه تحریمهای ایران از شراکت در این خط لوله انصراف داد. پاکستان نیز با آنکه بهطور کامل از این قرارداد خارج نشد، اما در طول تحریمها هیچ کاری برای تکمیل خط لوله انجام نداد. انتظار میرفت که دستکم پس از رفع تحریمها این پروژه تکمیل شود اما باز هم پاکستان تعلل کرد؛ تعللی که بسیاری از کارشناسان و حتی روزنامههای پاکستانی ریشه آن را در فشارهای عربستان سعودی و دولت امریکا میدانند.
اما اکنون صبر ایران به سر آمده و تلاش میکند تا بالاخره تکلیف این پروژه را روشن کند. نشانههای پایان یافتن صبر ایران را میشد در ماههای اخیر و در تغییر ادبیات وزیر نفت مشاهده کرد. 13 شهریور بود که زنگنه دست از گلایه نسبت به بیتفاوتی دولت پاکستان برداشت و از اقدامات عملی برای شروع صادرات گاز به همسایه شرقی کشور سخن گفت. او در پاسخ به پرسش خبرنگار تعادل که چه افقی را برای این خط لوله میبیند، عنوان کرد: «من فکر میکنم نه در کوتاهمدت اما در مجموع این اتفاق خواهد افتاد و گاز ایران به پاکستان میرود. اما مهمترین نکته در این میان لزوم ورود عنصری سوم است. طبق تجربه من برای حل این معادله بین ایران و پاکستان، طرف سومی احتیاج است که بدون آن معادله حل شدنی به نظر نمیرسد.»
او در ادامه عنوان کرد: «پاکستان میگوید پول نداریم لوله را بکشیم و ما از این طرف نگرانیم که حتی اگر بتوانند لوله را احداث کنند، پول گاز ما را پرداخت نکنند. در نتیجه طرف سومی باید وارد شود که بتواند عملیات تجاری را عهدهدار شود.» این سخنان متفاوت وزیر همزمان با اعلام خبر پیشرفت پروژه تاپی بود؛ پروژهیی که رقیب اصلی خط لوله آیپی به حساب میآید و پیشرفت آن تلنگری به مسوولان ایران است.
البته پیش از سخن گفتن درباره ورود یک عنصر سوم به معادله گازی تهران-اسلامآباد، زنگنه کوشیده بود تا با نامهنگاری این گره را باز کند. زنگنه در 30 مردادماه و یک روز پس از دریافت رای اعتماد از نمایندگان مردم در مجلس در تلویزیون حاضر شد و از این موضوع خبر داد که 2 روز پیش از برکناری نوازشریف به شاهد خاقان عباسی وزیر نفت پاکستان نامهیی را درخصوص خط لوله صلح نوشته است. عباسی اما در ادامه به جای نوازشریف که متهم به رسوایی مالی شده است، نخستوزیر پاکستان شده و نامه وزیر نفت ایران بیپاسخ ماند. 11 مهر ماه امسال روزنامه انگلیسی زبان چاپ اسلامآباد نوشت که این کشور به دنبال پاسخ به نامه وزیر نفت ایران است. اما خبری از دریافت چنین جوابی منتشر نشد و حمیدرضا عراقی معاون گازی وزیر از این موضوع سخن گفت که زنگنه به دنبال ارسال نامه دیگری به اسلامآباد و تقاضای «تعیین تکلیف» خط لوله آیپی است. اما اکنون که 4 ماه از نامه دوم زنگنه میگذرد و به نظر میرسد که نامهنگاری هم کارساز نبوده است.
در همین مدت بارها از زنگنه درباره شکایت از پاکستان و پیگیری وضعیت پروژه از طریق حقوقی پرسیده شد. اما وزیر نفت هر بار تاکید کرد که ایران به دنبال دریافت غرامت نیست و تمایل دارد که گاز صادر کند. با این وجود تعلل پاکستان کار را به جایی رساند که 15 بهمنماه ادبیات و موضع وزیر نفت بهطور کامل تغییر کرد. زنگنه در این روز با بیان اینکه پاکستان به تعهدات خود در مورد واردات گاز از ایران عمل نکرد، گفت: «ما خرج عظیمی کردیم و لوله را به مرز رساندیم، اما پاکستان به تعهدات خود عمل نکرد. در این باره باید وارد پیگیری حقوقی شویم.»
در این زمان پروژه رقیب یعنی خط لوله تاپی به مرحله اجرایی رسید و دیدار سران کشورهای ترکمنستان، افغانستان و پاکستان حکایت از آن داشت که اسلامآباد ترجیح میدهد تا گاز خود را از ترکمنستان خریداری کند. 4 اسفند هم بهطور رسمی، عملیات اجرایی تکمیل خط لوله تاپی در خاک افغانستان شروع شد تا شانس ایران برای صادرات گاز به پاکستان به کمترین سطح خود برسد. اما به نظر میرسد که موضع جدید زنگنه باعث تکاپو و هراسی بزرگ در رسانههای مستقل پاکستانی شده و افکار عمومی این کشور خواهان صادرات گاز از ایران هستند.
روزنامه «نوای وقت» پاکستان در روزهای ابتدایی اسفند با انتقاد از رویکرد دولت اسلامآباد نوشت: ایران، پاکستان را به همکاری نکردن در تکمیل طرح خط لوله گاز متهم کرده و در این خصوص اختلافات دو کشور افزایش یافته است. این روزنامه اردوزبان سرمقالهیی با عنوان «خط لوله و اختلافات ایران و پاکستان» نوشت: منابع دیپلماتیک میگویند که پاکستان برای منصرف کردن ایران در مراجعه به دادگاه عالی تلاش میکند، در حالی که ایران میتواند برای دریافت غرامت بیش از یک میلیارد دلاری از پاکستان به دادگاه بینالمللی شکایت کند.
در ادامه این سرمقاله عنوان شد: «پس از لغو تحریمهای ایران بهطور اصولی نباید مانعی در مسیر اجرای قراردادهای همکاری میان ایران و پاکستان پیش میآمد، ولی طرح خط لوله همچنان در وضعیت قبلی خود قرار دارد. ایران حتی پیشنهاد مشارکت برای ساخت خط لوله در خاک پاکستان را نیز ارائه کرده است، اما حاکمانی که در پاکستان ادعای استقلال و عدم حرف شنوی از امریکا دارند، سکوت کردهاند.»
نوای وقت نوشت: جمعیت پاکستان در حال افزایش است و همزمان نیاز به انرژی نیز در کشور رو به افزایش است، خط لوله گاز تاپی قرار است تا سال 2029 تکمیل شود که حضور هند در این طرح، آینده آن را نیز مبهم کرده که همین موضوع نیز اثبات میکند، تکمیل طرح تاپی نیز نمیتواند از اهمیت و نیاز به خط لوله گاز ایران بکاهد.
این روزنامه نوشت: مسوولانی که در خصوص طرح خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان سهلانگاری و عدم مسوولیت نشان دادهاند همان افرادی هستند که اصلا به فکر مردم و کشور نیستند.
این روزنامه به مسوولان پاکستانی توصیه کرد: «بهتر است بدون اتلاف وقت مذاکره با ایران را آغاز کنند و همزمان عملیات احداث خط لوله و تکمیل طرح گاز نیز شروع شود. باید ایران را راضی کرد، چرا که برای منافع ملی و جلوگیری از پرداخت غرامت این روش بهتر است و باید به فکر مردم و کشور پاکستان باشیم.» چنین دیدگاههایی در پاکستان، رواج بسیاری یافته و مسوولان این کشور را زیر فشار افکار عمومی گذاشته است. چندی پیش نیز جاوید حسین سفیر سابق پاکستان در ایران در انتقاد به سیاستهای پاکستان و حرفشنوی محض آنها از امریکا عنوان کرده بود که همکاری نکردن با ایران هزینههای بسیاری برای پاکستان داشته و خواهد داشت. علاوه بر آن، افزایش ناامنیها و تیره شدن روابط اسلامآباد و تهران را هم باید بخشی از نتایج بیتفاوتی پاکستان برای تکمیل خط لوله انتقال گاز از ایران دانست.
در نهایت سفر روز دوشنبه محمدجواد ظریف به اسلامآباد دقیقا با وضعیتی در خط لوله آیپی همزمان شده است که به نظر میرسد دیپلماسی تنها راه پیشبرد آن است.
ظریف در سفر خود به پاکستان با شاهد خاقان عباسی، نخستوزیر پاکستان و همچنین ژنرال ناصرخان جنجوعه، مشاور امنیت ملی نخستوزیر این کشور دیدار کرد و در هر دو دیدار، تاکید بسیاری بر لزوم تکمیل خط لوله آیپی داشت تا به این صورت، یکی از آخرین ابزارهای ایران پیش از توسل به دادگاههای بینالمللی به کار گرفته شود. هر چند بسیاری بر این باور هستند که تا زمانی که دولت فعلی در پاکستان بر راس کار است، گره این خط لوله باز نخواهد شد.
تلنگر «تاپی» به ایران
محمدصادق جوکار کارشناس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی، چندی پیش در یادداشتی برای «تعادل» نوشت:
آغاز عملیات اجرایی خط لوله تاپی در افغانستان را باید «هشداری» در این زمینه دانست که رقبای گازی ایران درحال فعالیت و پیشروی هستند و ما باید هر چه سریعتر با پاکستان به توافق و نتیجه برسیم. هر چند در این میان عوامل بازدارندهیی برای پیشرفت تاپی وجود دارد اما در چند وقت اخیر مسائلی رخ داده که عملیاتی شدن این پروژه را بیش از پیش محتمل کرده است. یکی از این موارد اجلاس سهجانبهیی است که هفته گذشته میان افغانستان، چین و پاکستان برگزار شد. بهدنبال الحاق کابل به کریدور اقتصادی پکن و اسلامآباد و دیگر مسائل طرح شده در این اجلاس ، چین تلاش میکند همکاریهای افغانستان و پاکستان را توسعه ببخشد. به این ترتیب مشارکت پاکستان در خط لوله تاپی جدیتر خواهد شد. اهمیت این همکاری در این است که سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان نفوذ قابلتوجهی در میان گروههای فعال نزدیک به طالبان در افغانستان دارد. گروههایی که میتوانند امنیت خطوط لوله را در گذر از مناطقی همچون هلمند و قندهار تهدید کنند. اما با جدی شدن همکاری پاکستان احتمال اینکه این گروهها اختلالات امنیتی بر سر راه این پروژه ایجاد کنند، کاهش مییابد. البته باید به این نکته توجه کرد که الزاما تمام گروههای شبهنظامی فعال در افغانستان فرمانبردار پاکستان نیستند و به همین دلیل اغلب اندیشکدههای تحقیقاتی انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان را تا قبل از 2021 نامحتمل میدانند اما با اتفاقات اخیر عامل عدم امنیت را باید کمرنگتر از قبل برشمرد. ازسوی دیگر مساله آشتی ملی در افغانستان نیز جدی شده و به دلیل قدرتگیری «داعش» بهعنوان دشمن مشترک حکومت مرکزی و طالبان احتمال توافق میان این دو بیش از گذشته است. ترکمنستان نیز به دلیل حجم بالای ترانزیتی که باید برای صادرات گاز به چین بپردازد، تمایل زیادی به جایگزینی بازار چین با بازار جنوب آسیا دارد. عواملی که در کنار یکدیگر سبب میشود، نگاهها به عملیاتی شدن تاپی در کنار خبری که از آغاز عملیات اجرایی آن در افغانستان تا 40 روز دیگر حکایت دارد، جدیتر شود.