تولید و سودآوری با سلامت روان کارگری
سیدامیرمحمد خطیبی
کارشناس اشتغال و مدرس دانشگاه
نیروی انسانی امروزه یکی از با ارزشترین سرمایههای هر سازمان است که به عنوان داراییهای نامشهود محسوب میشود. این سرمایهها نقش بسزایی در ارزشآفرینی شرکتها دارند که با آموزش آنها نقش پررنگتری میگیرند. با این حال اهمیت دادن به حق و حقوق آنها یکی از پیچیدهترین مسائل هر سازمانی است. زیرا این حق و حقوق کارگران صرفا مادی نیست. در گذشته حقوق کارگر در جوامع غربی بیشتر به مباحث مادی محدود میشد اما درحال حاضر هر روز مفاهیم اجتماعی- فرهنگی جدید در علوم مدیریت سازمانی مطرح میشود. این مباحث در جوامع اسلامی نیز از قدیم اهمیت داشته تا جایی که اسلام، کارگر را مجاهد فیسبیلالله میداند و برای کار و تلاش او علاوه بر ارزش مادی، پاداش الهی نیز قائل است. مفهوم حقوق کارگر از قرن 18 توسط تیلور با مطرح کردن مدیریت علمی برای کارا کردن صنایع آغاز شد که نگاه صرفا ابزاری به کارگران داشت. اندکی بعد با انقلاب صنعتی سوم و مطرح شدن مکانیزاسیون، نگاهها بیشتر به سمت اتوماسیونها رفت. سپس در قرن 21 نیروهای انسانی را به مثابه سرمایههای سازمانی در نظر گرفتند که بررسیها نشان میدهد درحال حاضر ارزش سرمایه انسانی سازمان بیشتر از سرمایههای فیزیکی سازمان است.
با توجه به اهمیت نیروی کار علاوه بر برطرف کردن نیاز مادی، سلامت جسم و سلامت روان آنها بسیار حائز اهمیت است. نگاههای مربوط به حق و حقوق کارگران صرفا به نیاز مادی و سلامت جسم خلاصه نمیشود. لذا این مفهوم را میتوان با سوال اینکه که آیا کارگران ما از شرایط موجود راضی هستند؟ بیشتر بررسی کرد. مشکلات بسیاری ازجمله مشکلات اقتصادی سبب این نارضایتیها شده اما تمام این مشکلات مربوط به حوزه مالی است؟ با توجه به تعریف سازمان(به گروهی از افراد که دارای هدف مشترکند) این نکته استخراج میشود که سازمان، محیطی اجتماعی- اقتصادی است و برای تفهیم آن نیازمند علوم بین رشتهیی است. بنابراین علاوه بر توجه به مسائل اقتصادی، توجه به مسائل اجتماعی نیز مهم است. یکی از شاخههای مربوط به روابط اجتماعی، سلامت روان افراد است. کارگران حدود یکسوم از روز خود را در محیط کار سپری میکنند و این روند تا بازنشستگی و گاهی پس از آن نیز ادامه دارد. محیط کار و نوع شغل یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در سلامت روان فرد است. بهداشت روان، محیط کار و تدابیر کارفرمایان در جهت افزایش آرامش و سلامت روان کارگران نه تنها محیط سالم و پرشوری فراهم میآورد؛ بلکه در افزایش کارایی و بهرهوری موثر است. محیط کار مسموم و منفی نه تنها منجر به اتلاف هزینه و انرژی شده؛ بلکه افراد را به سمت تنبلی، سستی و مشکلات روحی سوق میدهد. براساس تخمین سازمان بینالمللی کار، سالانه 34/2میلیون نفر جان خود را در اثر حوادث و بیماریهای ناشی از کار از دست میدهند و 314میلیون نفر نیز از صدمات شغلی رنج میبرند. هزینههای ناشی از این مشکلات نیز حدود 4درصد تولید ناخالص داخلی است. در این بررسیها استرس شغلی در کنار خطرات فیزیکی، شیمیایی، آرگونومیک و بیولوژیکی محیط کار یکی از 5 خطر در محیط کار است که تاثیر بسزایی بر سلامت روان کارگران دارد. بدین ترتیب بهتر است به همان اندازه که به حقوق و دستمزد کارگان توجه میشود، توجه بسیاری نیز به سلامت روان و مشکلات اجتماعی آنها شود.
متاسفانه در کشور بسیاری از مدیران بحث حقوق و مزایا کارگران را امری کمی تلقی میکنند و توجه زیادی به امور اجتماعی- فرهنگی کارگران ندارند. لذا بهتر است سیاستگذاریها به دنبال ایجاد سازمانهای سالم-کارا باشند. از مشخصات یک سازمان سالم و کارا آن است که در آن سازمان، سلامت جسمی و روانی کارکنان به اندازه تولید و سودآوری مورد توجه و علاقه مدیریت سازمان قرار گرفته باشد. در این راستا 3راهبرد کلی درون سازمانی پیشگیرانه برای جلوگیری از اعمال آسیبهای جدی به کارگران توصیه میشود. نخستین راهبرد، انتخاب کارگران مناسب برای مشاغل است هر چند در این خصوص و تاثیر آن روی بروز حوادث و بیماریها، مستندات علمی کافی وجود ندارد. آموزش برای مدیریت شرایط پرتنش، راهبرد دیگری است که معمولا در محیطهای شغلی استفاده میشود به عنوان راهکار آخر نیز مداخله به موقع برای کمک به کارگران درگیر در شرایط نامناسب شغلی توصیه میشود.
از طرف دیگر عوامل برونسازمانی نیز میتواند بر این مفاهیم تاثیرگذار باشد. یکی از مهمترین عناصر دستیابی به بهداشت روان در محیط کار، قوانین تصویب شده و استراتژی و سیاستهای دولتی است. ایجاد محل کار سالم و پویا میتواند با حمایت و حفظ سلامت، ایمنی و رفاه همه کارمندان و مدیران با افزایش بهرهوری به کار خود ادامه دهد. همچنین فعالتر شدن نقش تشکلهای کارگری در جهت حفظ منافع کارگران و کمک به افزایش بهرهوری کار و مشارکت در کنترل امور(از قبیل اتحادیههای کارگری، اصناف و...) همچنین نقش نمایندگان کارگری که باعث بالا رفتن میزان رضایتمندی کارگران میشود. تشکیل کلاسهای آموزشی برای کارگران و کارفرمایان درخصوص مقررات قانون کار به ویژه در بحث مطالبات، شرایط کار، قراردادها و اختلافات ناشی از کار و ایجاد زمینه مناسب جهت مشارکت دادن کارگران یا نمایندگان آنان در امور مربوط به تصمیمگیری و برنامهریزی برای آینده کارگاه به خصوص در امور فنی و کارگری میتواند اثرساز باشد.