برجام و مساله صلح پایدار
بهاره مهاجری
معاون سردبیر
این روزها و با نزدیک شدن به موعد 12 آوریل (زمان تایید یا عدم تایید تعلیق تحریمها از سوی ترامپ) جنگ لفظی میان ایران و ایالات متحده بر سر موضوع برجام به اوج خود رسیده است. روزی نیست که رییسجمهوری ایران یا مقامات دیگر از برجام دفاع یا امریکا را به پیمانشکنی متهم نکنند یا از آن سو امریکا و متحدش اسراییل، ایران و معاهده برجام را تخطئه نکنند. نگاهی به رسانههای مکتوب و غیرمکتوب خارجی هم نشان میدهد که ردپای برجام در آنها همچنان محکم است. به نظر میرسد مشکل برجام (اگر اینبار هم از سد امریکا گذر بکند)، در ماههای آینده مستمرا ادامه خواهد داشت. چرا این مشکل همچنان بر سر معاهدهیی که 6 قدرت جهانی آن را امضا کردهاند، ادامه دارد؟
حدود 222سال پیش «ایمانوئل کانت» مقالهیی با عنوان «صلح دایمی» نوشت که پس از گذشت بیش از دو قرن میتواند همچنان الهامبخش حل و فصل مخاصمات باشد. اواخر قرن هجدهم (زمانی که کانت این مقاله را مینوشت) اروپا مرکز جنگ بین دولتهای مختلف بود. در سال 1795 ارتش انقلاب فرانسه به فرماندهی ناپلئون بناپارت، کشورها را یکی پس از دیگری میگشود و عملا مسیر امپراتوری خود را هموار میکرد. در آن سال قراردادهای صلحی میان فرانسه، اسپانیا و پروس موسوم به صلح بازل منعقد شد که روح آن ترک مخاصمه بود. کانت یکسال پس از این قرارداد (در حالی که اروپا صحنه نبرد میان ارتش کشورهای مختلف بود) مقاله 37 صفحهیی خود را منتشر میکند که در آن راهکارهای یک صلح دایمی ارائه میشود.
کانت در ابتدای مقاله خود و در بخش اول 6 ماده را برای برقراری صلح دایمی پیشنهاد میدهد. در ماده اول مینویسد که اگر در معاهده صلح، موادی وجود داشته باشد که جنگ آینده را به رسمیت بشناسد، این صلح پایدار نیست. در ماده پنج آن آمده است که هیچ دولتی نباید به زور در قانون اساسی و حکومت دولت دیگری دخالت کند و در ماده 6 نیز تاکید کرده است اگر دولتی با دولت دیگر در جنگ است، مجاز به کنشی نیستند که اعتماد دوجانبه را در صلحی که بعدا ممکن است منعقد شود، خدشهدار کند؛ مثل ترور، مسموم کردن و...
مقایسه این سه ماده با معاهده برجام، نتایج جالبی به دست میدهد. نخست: این معاهده، معاهدهیی نیست که بتوان از آن انتظار صلح پایدار داشت چه آنکه همین تایید چهار ماه به چهار ماه رییسجمهوری امریکا مانند شمشیر داموکلس بر سر معاهده است که میتواند هر لحظه آن را تهدید کند و هر چهار ماه یکبار، باید اعضای اتحادیه اروپا یا دبیرکل سازمان ملل با عجز و لابه از ترامپ بخواهند از این قرارداد خارج نشود. دوم اینکه متاسفانه رفتار دولت امریکا در طول زمان نشان داده که به طرقی در پی عناد با جمهوری اسلامی است که این رفتار عملا بر قرارداد برجام هم سایه افکنده است. سوم، ترور دانشمندان هستهیی توسط اسراییل (که در کتاب تازه انتشار یافتهRise and Kill first به این عملیات موساد اشاره شده است) یا تحریم اشخاص و شرکتها توسط دولت امریکا، با برقراری صلح ناسازگار است.
توافق برجام برای ایران یک فرصت است و یک فرصت هم خواهد بود اما این قرارداد زمانی میتواند پایدار باشد که لااقل در آن موارد بالا به نوعی لحاظ و حق دخالت در یک امور حاکمیتی دولت دیگر منع شده باشد. تعادلی که به دلیل برجام در اقتصاد شکل گرفته است، باید از طرق مختلف تقویت شود تا این نهال بتواند به درخت تنومند صلحی بدل شود که هیچ کس موافق قطع آن نباشد. دولت ایران بهتر است در صورت تداوم یا عدم تداوم اجرای این قرارداد از سوی دولت امریکا به دنبال متممی باشد که حق یک ملت در سایه یک صلح پایدار برای آن محفوظ بماند.