جلوگیری از ورشکستگی صندوقهای بیمه
ایلناز ابراهیمی صاحب نظر پولی و بانکی
دولت به عنوان گام نخست در مسیر حل مشکلات و سر و سامان دادن به مسائل صندوقهای بازنشستگی بزرگ در کوتاهمدت چارهیی جز مداخله مستقیم برای جلوگیری از ورشکستگی آنها ندارد.
چند روز پیش جناب آقای رییسجمهور در جشنوارهیی به مناسبت روز کارگر اعلام کردند، امسال سازمان تامین اجتماعی ۵۲ هزارمیلیارد تومان به مستمریبگیران اختصاص داده است. پول حاصل از فروش نفت کمتر از ۱۰۰هزارمیلیارد تومان بوده و حدود ۵۵ درصد آن به مستمریبگیران پرداخت میشود. این گفته به مفهوم آن است که معضلات و مسائل صندوقهای بازنشستگی کشور که تا پیش از این گاهی از آن یاد میشد، وارد فاز جدیدی شده است. سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری بزرگترین صندوقهای بیمهگر کشور هستند که در مجموع حدود 20میلیون از جمعیت کشور را به عنوان بیمه شده یا مستمریبگیر اصلی تحت پوشش خود دارند که در این بین سهم سازمان تامین اجتماعی با حدود ۱۷میلیون نفر بسیار چشمگیر است. درحال حاضر از این ۱۷میلیون نفر بیش از ۳میلیون نفر بازنشسته شده و به عنوان مستمریبگیر مطرح هستند. به این ترتیب اگر افراد وابسته به این بیمهشدگان و مستمریبگیران اصلی را نیز به این ارقام اضافه کنیم حدود نیمی از جمعیت کشور تحت تاثیر تحولات سازمان تامین اجتماعی قرار دارند. بنابراین سازمان تامین اجتماعی به نوعی تبدیل به ابرسازمانی شده که در علم اقتصاد از اینگونه سازمانها، نهادها و شرکتها به عنوان «بسیار بزرگ برای ورشکستگی»(too big to fail) یاد میشود. اصطلاح «بسیار بزرگ برای ورشکستگی» برای نهادهایی استفاده میشود که به دلیل اندازه بزرگ و گستره وسیعشان در اقتصاد، ورشکسته شدن آنها باعث ایجاد ضربهیی سنگین و شوکی بزرگ به اقتصاد ملی میشود و میتواند کارکرد سایر اجزای اقتصاد اعم از شرکتها، سازمانها و بازارهای مرتبط را کاملا مختل کند. یکی از شاخصهای مهمی که برای ارزیابی وضعیت مالی و نیز چشمانداز کوتاهمدت و میانمدت صندوقهای بازنشستگی مورد توجه قرار میگیرد نسبت یا ضریب پشتیبانی است. ضریب پشتیبانی نسبت تعداد افرادی که حق بیمه میپردازند به تعداد افرادی است که از تامین اجتماعی یا سایر صندوقها مستمری میگیرند. نکته هشداردهنده این است که درحال حاضر سازمان تامین اجتماعی با نسبت پشتیبانی حدود 4.5 و صندوق بازنشستگی کشوری با نسبت پشتیبانی کمتر از یک از نظر نقدینگی در کوتاهمدت دچار بحران هستند. این نسبت در بین سایر صندوقهای بازنشستگی همچون صندوق بازنشستگی فولاد، صنعت نفت، بانکها، صدا و سیما و... که ازجمله صندوقهای بازنشستگی صنفی هستند نیز چندان بهتر نبوده و حول و حوش عدد یک است. این درحالی است که با توجه به حق بیمه پرداختی نسبت پشتیبانی باید بالاتر از ۶ باشد تا بتوان نقدینگی لازم برای جوابگویی به مستمریبگیران را فراهم آورد. به نظر میرسد با تغییرات هرم جمعیتی کشور و گذر جمعیت به سمت میانسالی و سالمندی، افزایش امید به زندگی و نیز طرحهای بازنشستگی پیش از موعد که به ویژه از سال ۱۳۸۹ به بعد اجرا شده و دوره پرداخت حق بیمه را کاهش و در مقابل دوره دریافت مستمری را افزایش داده، امید چندانی به بهبود و افزایش نسبت پشتیبانی در سالهای آینده وجود ندارد. علاوه بر این محدود شدن ورود افراد به این صندوقها بنا به برخی از دلایل اقتصاد کلان نظیر بیکاری، اشتغال ناقص و تن ندادن به طرحهای بیمهیی از سوی برخی از کارفرمایان و شاغلین بر شدت معضل افزوده است.
![](/files/fa/adv/60331_191.gif)