یک سال التهاب
فراز جبلی
مشاور سردبیر
تنها 365 روز از انتخاب مجدد حسن روحانی به ریاستجمهوری میگذرد اما در این مدت کشور با انواع التهابات روبهرو شد. بعد از فشارهایی که بهدلیل انتخابات به روحانی و دولتش وارد شد، انتظار بر این بود که شرایط اندکی آرام شود اما وضعیت در مسیر عکس حرکت کرد تا روحانی یکی از سختترین سالهای زندگی مدیریتیاش را بگذراند. در ابتدای دولت دوازدهم برای بسیاری از کارشناسان قابل پیشبینی بود که شرایط اقتصادی بهگونهیی در حرکت است که حفظ دستاوردهای دولت قبل روحانی دیگر امکانپذیر نیست اما با انتخاب کابینه بهویژه تیم اقتصادی هشدارها درباره نداشتن استراتژی اقتصادی مشخص شدت گرفت بهگونهیی که اقتصاددانان نهادگرا به دولت دوازدهم لقب دولت بدون اقتصاددان را دادند.
تصمیمات دولت نیز در ایام آرامش قبل از توفان، فضا را برای التهاب بیشتر آماده کرد. کاهش نرخ بهره هر چند روی کاغذ صحیح مینمود اما فاقد دوراندیشی لازم بود. مسائل سیاسی نیز در این میان دست به دست هم دادند که دولت با چالشهای جدی روبهرو شود. اتفاقات دی ماه و اعتراضات در شهرهای مختلف به تنهایی برای تلخ کردن کام دولت کافی بود اما این موضوع با التهابات ارزی همراه شد. برخلاف انتظار دولت برای نخستینبار در سالهای اخیر که در بهمن ماه ارز افزایش مییابد و در اسفند کاهش پیدا میکند، این مساله رخ نداد. دولت به تعطیلات نوروز دلخوش کرده بود اما روند صعودی طلا و ارز پس از تعطیلات لجام گسیختهتر به افزایش ادامه داد.
ورود دولت به مساله ارز نیز چالشهای جدیدی ایجاد نمود. مشکل ارز عملا به مشکل تجارت خارجی بدل شد و در آیندهیی نه چندان دور اثرات این تصمیمات خود را نشان خواهد داد. در چنین شرایطی تنها بحث تحریمهای خارجی، سیاستهای ترامپ و مشکل در مراودات تجاری با سایر کشورها بود. از سوی دیگر مسائل مدنی بهویژه موضوع شبکههای اجتماعی و تلگرام، بحث فیلترینگ و مباحث اجتماعی دیگر همگی روحانی را آماج انتقادات افرادی قرار داد که یک سال قبل به وی رای داده بودند.
روند سریع این اتفاقات عملا فضایی را در کشور ایجاد کرده است که اکثر مردم نسبت به آینده بیمناک هستند. واقعیت این است که بسیاری از این اتفاقات فارغ از نتیجه انتخابات سال قبل رخ میداد و مساله رییسجمهور سال اخیر نبود. اما انتظاری که از روحانی میرود بازگرداندن آرامش به جامعه است. نگاهی به مطبوعات یک سال گذشته نشان میدهد که تقریبا کمتر هفتهیی را میتوان یافت که در آن یک مساله جدی و بحرانی رخ نداده باشد. چنین فضایی باعث نااطمینانی شدید در جامعه میشود. بخش قابلتوجهی از خروج سرمایه در انتهای سال گذشته بهدلیل شرایط نااطمینانی در دی ماه بود و این خروج سرمایه ممکن است در سال 97 شدت گیرد. این حالت در سالهای 90 و 91 نیز کاملا در اقتصاد کشور احساس میشد و اتفاقا به همین دلیل شعار امید روحانی موفقیت بزرگی را در سال 92 برای وی به همراه آورد.
روند کلی به خوبی نشان میدهد که امسال به هیچوجه سال آسانی نخواهد بود و روحانی در ادامه کار با مشکلات زیادی روبهرو است. شرایط امروز کشور به روحانی سال 1392 نیاز دارد که موفق شد در سینه مردم بذر امید را بکارد. اتفاقات اخیر کشور بهخوبی با شرایط دوره دوم احمدینژاد چه در زمینه اقتصادی و چه در زمینه سیاسی قابل مقایسه است و فراموش نکنیم روحانی با یک تفکر جدید موفق شد احزاب اصلاحطلب منشعب را دور یکدیگر جمع کند. امروز نیز این نقش باید بار دیگر توسط وی ایفا شود وگرنه نمیتوان آینده روشنی را برای 3 سال آینده درنظر گرفت.