ریشهها و راهکارهای مدیریتی
پرویز آقایی
در این پژوهش سعی بر آن بوده تا مهمترین آسیبها با توجه به وضعیت کنونی کلانشهر تهران ارزیابی شود. در مرحله دوم، ریشه این آسیبها از دیدگاه برنامهریزی استراتژیک مورد اشاره قرار گرفته سپس راهکارهای مورد نظر تشریح شده است.
مقدمه
کلانشهر تهران به دلیل مسائل و مشکلات متعدد اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی و زیستمحیطی و ازجمله سازمان فضایی به مرحلهیی از بحران رسیده است که به نظر میرسد آنچه بیش از هر چیز این بحرانها را تشدید میکند، نظام مدیریت حاکم بر این شهر و عدم کنترل و هدایت آن به خصوص بیتوجهی به رهیافت مدیریت یکپارچه است(امانپور و سجادیان، 1395:87) که هر بخشی از اجزای این سیستم شهری به صورت بیمارگونه به حیات خود ادامه میدهند. آسیبهای مربوط به کلانشهر تهران همزمان با رشد جمعیت و توسعه کالبدی آن چنان فراگیر شده که در اغلب اسناد فرادستی به وضوح به نمایش درآمده است(اطلس کلانشهر تهران، 1384؛ طرح ساختاری- راهبردی شهر تهران، 1386؛ طرح جایکا، 1379، طرح تفصیلی مناطق 22گانه شهرداری تهران، 1384) در این میان تلاشهای مدیریت شهری با تکیه بر راهکارهای ارائه شده در اسناد فرادستی گویای آن است که کلیت نظام شهری در تهران با وجود تلاشهای صورت گرفته با چالش اساسی روبهروست و علاوه بر وضع موجود چشمانداز نگرانکنندهای را نیز در بخشهای مختلف ترسیم میکند(عزیزپور، 1390؛ عطایی آشتیانی، 1391؛ ملاحسنی، 1391؛ نداییطوسی و دیگران، 1394؛ زمانی، 1393، رضویان و دیگران، 1393؛ پیشگاهی فرد و دیگران، 1392). در این وضعیت میتوان ابعاد مختلفی از آسیبها را شناسایی کرد که مستخرج از اسناد فرادستی و نتایج تحقیقات مختلف است ضمن آنکه این آسیبها نیز به عنوان معلول دارای عللی هستند که برخی از آنها به دلیل نبود قوانین مدون یا ضعف قانونی و برخی نیز به دلیل اجرایی نکردن قوانین همواره بار افزایشی خود را گسترانیده است. در این راستا راهکارهای اصلاح این آسیبها با تکیه بر اصلاح قوانین در ساختار مدیریت شهری در کنار اجرایی کردن آن از اولویت پاسخگویی به این آسیبها شناخته میشود.
روش پژوهش
ماهیت پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی- عملی میباشد. اطلاعاتی که تحت عنوان آسیب از آن یاد شده با تکیه بر منابع مختلف تحقیقاتی و اسناد فرادستی استخراج شده سپس ریشهها و راهکارهای اصلاح ساختار مدیریت شهری در برابر این آسیبها با بهرهگیری از منطق علمی برنامهریزی شهری و راهکارهای عملی و از دیدگاه پژوهشگر برگرفته شده است.
در بررسیهای مربوط به این موضوع؛ ابتدا انواع آسیبها به تفکیک در جدول فوق با استفاده از منابع مطالعاتی گوناگون مشخص شده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده تا مهمترین آنها با توجه به وضعیت کنونی کلانشهر تهران ارزیابی شود. در مرحله دوم ریشه این آسیبها از دیدگاه برنامهریزی استراتژیک مورد اشاره قرار گرفته سپس راهکارهای مورد نظر تشریح شده است.
بحث اصلی
آسیبهایی که در جداول پیش رو مورد بررسی قرار گرفته است لزوما دارای اولویت و اهمیت یکسانی نیستند و در این پژوهش نیز هدف اصلی از ارائه آنها صرفا لیست کردن این آسیبها با تکیه بر ابعاد مختلف آنان بوده و نه وزنبندی و اولویتبندی کردن آنان. این آسیبها برگرفته از بحرانهایی است که در سالهای گذشته به کرات در اسناد فرادستی، گفتار مدیران شهری و مشاهدات میدانی تبلور عینی یافته است ضمن اینکه جهت تفهیم این مساله به ارائه منبع برای برخی از آسیبها که قابل ملموس نیست، پرداخته شده است. همچنین راهکارها و ریشه آسیبها نیز با استفاده از دیدگاه پژوهشگر استخراج شده زیرا در هیچ پژوهشی تاکنون کلیتی جامع از آسیبهای کلانشهر تهران ذکر نشده است که در نهایت به راهکار بپردازد از همین رو سعی شده با استفاده از رویکرد برنامهریزی راهبردی و با تکیه بر روشهای قانونی و اجرایی کردن این قوانین به ارائه برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت جهت خنثیسازی این راهبردها پرداخته شود.
نتیجهگیری
با مطالعه جداول فوق به چند نتیجه کلی میتوان دست یافت. ابتدا باید اشاره کرد که حل مشکلات عدیده کلانشهر تهران در گرو تلاش تمامی سازمانها و نهادهای دولتی در کنار حضور جامعه مدنی و نهادهای مردممحور و غیررسمی است به عنوان مثال؛ حتی نهادهایی که کمتر درگیر امور شهری هستند باید در راستای حل مشکلات کلانشهر تهران گامهای محکمی بردارند. مشکلات اقتصادی جامعه یکی از آسیبهای بزرگ شهری است که علاوه بر مدیریت شهری باید در ابعاد کلانتر و در وزارتخانههای مربوطه این آسیب مورد بررسی و راهکارهای اجرایی آن در شهر مشخص شود. با نگریستن در جدول شماره 5 چند کلیدواژه در اغلب جملات به صورت مستقیم و غیرمستقیم مورد اشاره قرار گرفتهاند. واژگان، «قوانین شهری»، «تداخل وظایف»، «درآمد ناپایدار شهرداریها»، «مشارکت نهادهای مردمی» و «برنامهریزی آمرانه و از بالا به پایین» شاید بیش از سایر کلمات مورد کنکاش قرار گرفتهاند. تفکر در این کلمات میتواند بسیاری از مشکلات کلانشهر تهران در عرصه مدیریت شهری را آشکار کند ازجمله؛ نداشتن منبع درآمد پایدار برای شهرداریها و ورود شهرداری به تراکمفروشی برای جبران کسری بودجه، برنامهریزی خشک و بیروح که به صورت متمرکز از بالا به پایین و آمرانه عرضه میشود که نتیجهیی جز در حاشیه قرار دادن قشر عظیمی از شهروندان نخواهد داشت، عدم مشارکت کنشگران توسعه در فرآیند برنامهریزی توسعه شهری و در نهایت قوانین غیرشفاف و تخطی از قوانین شهری برای به حداکثر رساندن نفع شخصی و تقویت باندها و لابیهای سرمایهگذاری در سطح شهر. تخطی از قوانین نشاندهنده فعالیت سایههای قدرت در برنامهریزی شهری ایران است که شهر را به گفته دیوید هاروی برای سرمایهگذاری انتخاب کردهاند نه برای زندگی کردن.
منبع: شمس