تکرار سیمای اوپک در جوانی
گروه انرژى| نادی صبوری|
به نظر میرسد، اوپک در حال کوچک شدن است. از چند هفته اخیر کشورهای عرب عضو این سازمان تلاشهایی را برای تصمیمگیری در خصوص افزایش تولید نفت خام در نشست آتی این سازمان به خرج دادهاند. در ادامه این تلاشها و پس از آنکه وزیر نفت ایران در روز پنجشنبه در نامهیی به رییس اوپک خواستار موضعگیری این سازمان در مقابل تحریم نفتی ایران شد، رویترز نوشت که سران نفتی 3 کشور عربی امروز در عربستان گردهم میآیند تا سیاستهای خود را در فروش نفت هماهنگ کنند. چنین گردهمایی با وجود سازمان اوپک که هدف آن هماهنگی سیاستهاست، نوعی موازیکاری و در واقع تشکیل اوپکی دیگر در درون اوپک بزرگ به شمار میرود. اوپکی بدون ایران و ونزوئلا که در مورد ایران از همان ابتدا نیز شک و تردید فراوانی برای پیوستن به آن وجود داشت اما ونزوئلا همواره از آن نفع میبرد. کل این جریان یادآور دوران جوانی اوپک و نقش اعراب در شکلگیری آن است. در این گزارش سفری کوتاه به تاریخ شکلگیری اوپک بر اساس کتاب خواندنی «یادداشتهای فواد روحانی نخستین دبیرکل اوپک» داریم و سعی میکنیم به این پرسش پاسخ دهیم که شانس ایران برای همراه کردن اوپک با درخواست خود همزمان با اینکه کشورهای عرب عضو اوپک در حال قدرتگیری بیشتر هستند، چقدر است؟ شاید بتوان کارگران صنعت نفت مکزیک را نخستین افرادی در تاریخ دانست که نشان دادند تولیدکنندگان نفت خام نیازمند اتحاد هستند. کشوری که البته هیچ وقت به اوپک نپیوست. اتحادیه کارگران صنعت نفت این کشور در اواخر سال 1936 از شرکتهای بزرگ نفتی تقاضای افزایش دستمزد کردند، گفتوگوها به نتیجه نرسید و کارگران دست به اعتصاب زدند. کار به دادگاههای مکزیک و دیوان عالی این کشور کشیده شد و در نهایت رای به نفع کارگران صادر شد. این روند در نهایت منجر به ملی شدن صنعت نفت مکزیک در سال 1938 شد که باعث شد تا پیش از جنگ جهانی دوم، عملا این کشور فقط بتواند نفت خود را به آلمان و ایتالیا بفروشد.
مکزیک اما جرقه مطالبات ملیشدن صنایع نفت را زد و راه خود را به صورت مجزا از دیگر کشورها ادامه داد، اما این دیگر کشور امریکای لاتین یعنی ونزوئلا بود که پس از آنکه توانست 50 درصد از حق فروش نفت را از شرکتهای نفتی مطالبه کند، مسیر همراه کردن دیگر کشورها با این روند را دنبال کرد.
در این گیرودار رژیم اشغالگر قدس نیز در سال 1948 اعلام موجودیت کرد تا کشورهای عرب بیشتر از قبل به فکر اتحاد نفتی بیفتند که بتواند علیه دشمن مشترک استفاده شود. 11سال بعد آنها نخستین کنگره نفتی را در قاهره برگزار کردند و از ایران و ونزوئلا نیز به عنوان عضو ناظر دعوت به عمل آوردند. نویسندگان کتاب «یادداشتهای فواد روحانی» در مقدمه این کتاب در این خصوص مینویسند: «اتحادیه عرب از بدو تاسیس در اندیشه ایجاد سازمانی برای حفظ منافع کشورهای عربی صاحب نفت بود و تدریجا این فکر تقویت شد که چنین اتحادی بدون همکاری با دو کشور دیگر تولیدکننده عمده یعنی ایران و ونزوئلا، فاقد قدرت لازم است و نمیتواند اقدام چشمگیری انجام دهد.»
امروز و در حالی که 59 سال از آن روزها میگذرد هر دو این کشورها در معرض تحریم نفتی از سوی ایالات متحده قرار دارند و کشورهای عرب عضو اوپک نیز پالسهایی را در این خصوص که کمبود عرضه از سوی این کشورها را با افزایش تولید خود جبران خواهند کرد ارسال کردهاند، درست عکس چیزی که در ابتدا قرار بود از سوی اوپک اتفاق بیفتد.
همین مساله باعث شده است، بیژن زنگنه وزیر نفت دست به نامهنگاری با اوپک بزند. شبکه اطلاعرسانی نفت و انرژی ارگان وزارت نفت اواسط روز پنجشنبه نوشت که بیژن زنگنه وزیر نفت نامهیی به سهیل محمد المرزوعی وزیر انرژی و صنعت امارات و رییس دورهیی کنفرانس سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) ارسال کرد. در ادامه عنوان شده بود که در این نامه با اشاره به تحمیل تحریم یکجانبه و غیرقانونی ایالات متحده امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران که ناقض توافقهای بینالمللی است و همچنین با اشاره به «ماده ۲» اساسنامه اوپک که به حمایت از منافع هر یک یا همه کشورهای عضو تاکید دارد، خواستار گنجاندن دستور کار جداگانهیی در کنفرانس آتی اوپک تحت عنوان «حمایت اجلاس وزرای اوپک از اعضایی که تحت تحریمهای غیرقانونی، یکجانبه و فرامرزی قرار میگیرند» شده است.
به گزارش «تعادل» در ماده 2 اساسنامه اوپک آمده است: «وحدت و هماهنگی در سیاستهای نفتی کشورهای عضو و تعیین راه و چارهیی که منافع کشورها را به صورت جداگانه و جمعی تعیین کند، هدف اصلی سازمان است.» در واقع این بند از اساسنامه اوپک بر این تاکید دارد که منافع کشورهای عضو هم به صورت جمعی و هم به صورت جدا باید در تصمیمگیریها در نظر گرفته شود. ایران اعتقاد دارد، تصمیم برای افزایش تولید از سوی سازمان در واقع در تضاد با منافع ایران قرار میگیرد.
البته گفتنی است، بند 4 این اساسنامه تصریح میکند که اگر تحریم یکی از اعضای این سازمان در نتیجه اعمال یکی از تصمیمهای جمعی از سوی وزرا باشد، هیچ کشور دیگری نباید از فروش نفت در این وضع منتفع شود. وزیر نفت ایران در ادامه نامه خود تاکیده کرده است که چنانچه در نتیجه اعمال تحریمها از سوی امریکا، سهم جمهوری اسلامی ایران از بازار نفت کاهش یابد، پس از رفع محدودیتهای غیرقانونی اعمال شده، ایران در اسرع وقت به سطح تولید عادی خود بازخواهد گشت و هیچگونه محدودیتی را در این باره نخواهد پذیرفت.
قدرتگیری اتحاد عربی
سهیل المرزوعی رییس دورهیی اوپک با فاصله کمی بعد از ارسال نامه وزیر نفت ایران به آن واکنش نشان داده و گفت که درخواست ایران علیه تحریمهای نفتی فراملیتی امریکا در دستور کار اجلاس وزرای این سازمان قرار خواهد گرفت. هر چند مشخص نکرد که این درخواست در اجلاس تیرماه بررسی خواهد شد یا به اجلاس سازمان در زمستان موکول میشود. اما مرزوعی قرار است که نه در کسوت رییس اوپک بلکه در قامت وزیر انرژی امارات، امروز در شهر کویت عربستان شرکت کند تا با خالد الفالح وزیر انرژی عربستان سعودی و بخیتالرشیدی وزیر انرژی کویت دیدار داشته باشد. هدف از این دیدار «هماهنگی سیاستها در زمینه عرضه نفت به بازارهای جهانی» اعلام شده و طبق گزارش بلومبرگ ممکن است «محمد الرومهی» وزیر نفت سلطنت عمان نیز در آن شرکت کند.
3 کشوری که قرار است به صورت قطعی امروز با یکدیگر دیدار کنند یک ویژگى مشترک دارند و آن «ظرفیت شناور تولید نفت خام» است. این ویژگی باعث میشود با اعمال هرگونه دستوری در خصوص افزایش تولید نفت خام، عربستان، کویت و امارات بیشترین نفع را از آن ببرند.
البته هنوز مشخص نیست که این کشورها بتوانند حرف خود را به کرسی بنشانند. وزیر نفت ایران نیز در نامهیی که به رییس دورهیی اوپک ارسال کرده بر این موضوع تاکید داشته و یادآور شده است که هیچ کشوری سخنگوی اوپک نیست و تصمیمهای سازمان تنها با اجماع همه اعضای آن صورت میگیرد. البته وزیر نفت ایران بارها پیش از این اعلام کرده است که در اوپک زور با کشوری است که سطح تولید بالاتری را به خود اختصاص میدهد.
بازگشت به گذشته
این وضعیت یادآور دورانی است که اتحاد نفتی اوپک بیش از هر چیز از خواسته اعراب برای اتحاد نشات میگرفت و حتی در ایران مخالفان بسیار زیادی برای پیوستن به آن وجود داشت. در آن زمان طیف قابل توجهی در ایران بر این باور بودند که همکاری با اوپک با منافع و مصالح درازمدت ایران منافات دارد.
یکی از مهمترین عواملی که باعث میشد، طیف قابل توجهی از جمله مدیران ارشد وقت شرکت ملی نفت ایران با پیوستن به اوپک مخالف باشند، رفتار مشابه تولیدکنندگان نفت خام در روزهای فعلی در زمان ملی شدن صنعت نفت ایران بود. طبق آمار موجود عربستانسعودی، کویت و عراق در آن زمان اجازه دادند، تولید نفت کشورشان به سرعت افزایش یابد و خلأ توقف تولید نفت خام ایران پر شود. اما در نهایت ایران به این دلیل که خود وزنهیی بسیار قابل توجه در معاملات نفتی به شمار میرفت به اوپک پیوست.
طبق آمار موجود در اواخر سال 1959میلادی و مطرح شدن بحث شکلگیری اوپک، دوسوم ذخایر نفتی جهان، 38درصد تولید نفت دنیا و 90درصد نفت خام مورد معامله در بازار را 5 کشور ونزوئلا، عربستانسعودی، ایران، کویت و عراق تامین میکردند. این در حالی است که ایران اکنون با فاصلهیی بسیار زیاد با عربستان و پس از عراق سومین تولیدکننده نفت خام در اوپک است و سهمش از معاملات جهانی نفت خام به نسبت زمان شکلگیری اوپک افت بسیار زیادی را تجربه کرده است.
اوپک در مقابل دشمن مشترک
اما اوپک در پیشینه خود اقدامات جمعی در مقابل دشمن مشترک را داشته است. در طول کشمکش نظامی میان کشورهای عربی و اسراییل در سال 1973، اعضای عرب سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک (به اضافه کشورهای سوریه و مصر) در واکنش به کمک امریکا و برخی کشورهای غربی به اسراییل در جریان جنگ یومکیپور، تحریمهای نفتی را علیه این کشورها که شامل کانادا، ژاپن، هلند، پرتغال، آفریقایجنوبی، انگلستان و امریکا بودند، وضع کرد. این تحریمهای هم ممنوعیتهایی را بر صادرات نفت و هم محدودیتهایی را بر تولید نفت اعمال میکرد.
نهایتا در پاسخ به حمایتهای امریکا از اسراییل، اوپک قیمت نفت را 20درصد افزایش داد و به 5 دلار و 11سنت در هر بشکه رساند. روز بعد وزرای نفت اوپک با تحریم همهجانبه، کاهش 5درصد تولید نسبت به تولید ماه سپتامبر و ادامه کاهش ماهانه 5 درصدی عرضه تا زمانی که خواستههای سیاسی و اقتصاد آنها محقق نشده باشد، موافقت کردند.
در همان سال، تحریم نفتی اقتصاد امریکا را که به شدت به نفت وارداتی وابسته بود به ستوه آورد. به نوشته سایت دولتی تاریخ امریکا، تلاشهای نیکسون رییسجمهور وقت این کشور برای پایان دادن به بحران نشاندهنده تغییر موازنه قدرت مالی در جهان به سود کشورهای تولیدکننده نفت و آغازگر طرحهای متفاوت در دولتهای امریکا برای کاهش وابستگی درازمدت به نفت وارداتی بود. در ماه آوریل دولت نیکسون استراتژی جدید این کشور برای تولید بیشتر نفت را اعلام کرد.
با شروع تحریم سیر افزایشی قیمت نفت آغاز شد؛ ابتدا قیمت هر بشکه نفت 2برابر، سپس 3برابر و 4 برابر شد و از این طریق فشار بسیار زیادی را بر مصرفکنندگان سوخت وارد آورد و چالشهای ساختاری را پیش روی ثبات اقتصادی در کشورهای غربی قرار داد. همزمانی تحریمها با کاهش ارزش دلار باعث افزایش مصرف نفت و گاز در کشورهای صنعتی شد و سبب شد تا اقتصاد جهانی در آستانه رکود قرار گیرد.
بحران تاثیر مهمی روی روابط بینالملل گذاشت و باعث شد برخی کشورها اروپایی و ژاپن راه خود را از سیاستهای خارجی امریکا در خاورمیانه جدا کنند. شرایط دشوار اقصادی امریکا را مجبور کرد تا به میز مذاکره با اعراب بیاید و مقدمات پیمان صلح میان اسراییل و همسایگان عربی آن را فراهم کند. در انتها در ۱۸ ژانویه سال ۱۹۷۴ وزیر امور خارجه امریکا، هنری کسینجر با فرماندهان ارتش اسراییل مذاکراتی را مبنی بر صرفنظر کردن از بخشهایی از شبه جزیره سینا را به انجام رساند. تفاهمنامه و توافق بین اسراییل و سوریه برای تولیدکنندههای عرب نفت کافی بود تا در ماه مارس ۱۹۷۴ نقطه پایان تحریمهای نفتی را اعلام کنند.
تاثیرات تحریم بسیار آنی و فوری بروز یافت. اوپک شرکتهای نفتی را مجبور کرد تا شدیدا پرداختها را افزایش دهند. قیمت نفت در سال ۱۹۷۴، ۴برابر شد و به بشکهیی ۱۲دلار رسید و تولید سرانجام تا ۲۵ درصد کاهش یافت.