موانعی برای دادرسی کودکآزاری
حادثه مدرسه غرب تهران و انتشار اخبار تعرض به چند نوجوان بار دیگر موجی از نگرانی را روانه جامعه کرد و این پرسش را به وجود آورد که چه خلأهایی باعث شده در سالهای اخیر بارها و بارها این اخبار به گوش برسد و بعد از مدتی هم به فراموشی سپرده شود؟
دوشنبه گذشته خبری در رسانهها دست به دست شد که نشان میداد، یکی از مسوولان مدرسهیی در غرب تهران به چند دانشآموز تعرض کرده است. اگرچه مدیرکل مدارس غیردولتی وزارت آموزش و پرورش از اعلام ابعاد این پرونده ظرف هفته آینده خبر داده است اما متخصصان، روانشناسان و فعالان حوزه کودک به خلأهایی اشاره میکنند که در صورت ادامه یافتن، تکرار چنین حوادثی را ناممکن نمیکند. در گزارش پیشرو به بررسی ابعاد این اتفاق و خلأهای ایجادکننده آن پرداخته شده است.
شیوا دولتآبادی روانشناس و مدیرعامل پیشین انجمن حمایت از حقوق کودکان با تاکید بر نقش دانش، مهارت و درک حریم خصوصی در کودکان و نوجوانان به ایسنا گفت: خلأ نبود آگاهی در کودکان و نوجوانان، حفظ حریم خصوصی و کنترل رفتارهای خود یکی از عوامل ایجاد چنین حوادثی است. در این موارد نباید گناهی گردن کودکان و نوجوانان بیفتد، چراکه آنها محصول آموزشهایی هستند که ما به آنها میدهیم. در صورتی که آنها دغدغه حفاظت از خود را در قالب آموزشهای متناسب دریافت نکرده باشند، این تقصیر متوجه آنها نیست. او با انتقاد از به کارگیری افراد فاقد صلاحیت اخلاقی یا دارای مشکلات روانی در ارتباط با کودکان نیز افزود: این افراد ممکن است همه جا حضور داشته باشند اما اینکه چگونه مخاطب در برابر آنها مقاومت کند و در صورت بروز مشکل به بزرگترها اطلاع دهد، نیازمند فرآیند آموزش بهموقع است که در حال حاضر جای خالی آن در جامعه دیده میشود. این روانشناس با بیان اینکه میتوان بدون آسیب روحی به کودک او را درباره بدنش آگاه کرد، اظهار کرد: در همه جای دنیا روی این مسائل کار شده است اما شاید استفاده از تجربیات کشورهای شرقی به دلیل نزدیکی بیشتر فرهنگی برای ما راهگشاتر باشد. نکته قابل تامل این است که در هر زمانی به هر کودکی میتوان با زبان متناسبی بدون ایجاد هتک حرمت، آموزشهای لازم را انتقال دهیم. همچنین این آموزشها میتواند بدون ایجاد بیعلاقگی به روابط اجتماعی ارائه شود. لازم نیست محتوای جنسی در قالب این آموزشها وجود داشته باشد بلکه تنها لازم است محتوایی نظیر مراقبت از خود، به ویژه درباره اندامهای خصوصی و حساستر را به آنها آموزش دهیم.
مدیرعامل پیشین انجمن حمایت از حقوق کودکان خلأ ارتباطی و راحت نبودن کودکان با والدین را یکی دیگر از عوامل ایجادکننده چنین حوادثی دانست و گفت: برخی کودکان با والدین خود رودربایستی دارند و نمیتوانند مسائلشان را با آنها در میان بگذارند. اگر والدین فرصت کافی ندارند نیز این مدرسه است که میتواند به این کودکان و نوجوانان کمک کند؛ چراکه ۹۶ تا ۹۸درصد بچهها زمانی را در مدرسه گذراندهاند و این ظرفیت میتواند به آموزش درست کودکان کمک کند. دولتآبادی با بیان اینکه در سالهای گذار از کودکی به جوانانی، نوجوانان از دوستان، همسالان و گروههای بیرونی بیش از خانواده خود الگو میگیرند، اظهار کرد: خلأ بعدی در مورد نبود نظارت مدرسه بر رفتار کسانی است که با بچهها در ارتباط هستند. باید بر رفتار این افراد مانند بحثها، شوخیها و... آنها نظارت کرد. مهم این نیست که کودکان فقط حافظه خوبی داشته باشند یا ریاضیات و... را یاد بگیرند، بلکه بچهها در مدرسه باید به شکل همهجانبه آموزش ببینند. حتی خلأهای خانوادگی آنها میتواند در مدرسه شناسایی شود و مورد بررسی قرار بگیرد. افراد فاقد سلامت روانی کافی ممکن است در همه جای دنیا دیده شوند اما مساله مهم اینجاست که ما چه قدر در برابر آنها مجهز شدهایم؟
ضرورت آگاهیبخشی به جامعه
حسام فیروزی روان درمانگر کودک، نوجوان و خانواده نیز با بیان اینکه متجاوزان امروز به نوعی خودشان قربانیان دیروز هستند، گفت: باید به سمت آگاهی دادن به جامعه حرکت کنیم تا این افراد در امنیت روانی به سمت درمان سوق پیدا کنند. زمانی که جامعه آموزش نبیند، تعداد قربانیان و متجاوزان بیشتر میشود. او با تاکید بر اینکه این فرد ممکن است، بیمار نباشد اما شخصیت وی تا حدی به بلوغ نرسیده باشد که نداند چه آسیبی به دیگران وارد کرده است، افزود: امکان شناسایی این افراد با استفاده از پروتکلها و تستهای روانشناسی وجود دارد اما این تشخیص به شکل ۱۰۰درصدی نیست. با انجام مصاحبه میشود، تشخیص داد که فرد دچار مشکلات روانی هست یا نه؟ اما باید فرد بیمار روانی را از کسی که به بلوغ روانی نرسیده است، تفکیک کرد.
این روان درمانگر با تاکید بر اینکه بیماریهای روانی قابل تشخیص هستند اما تشخیص بلوغ شخصیتی و روانی به آسانی انجام نمیشود، اظهار کرد: یکی از شاخصهای بلوغ شخصیتی، مسوولیتپذیری است. فردی که مسوولیتپذیر نباشد هر کاری که بخواهد و با هر شیوهیی انجام میدهد بدون اینکه عواقب آن را بپذیرد. با وجود این استفاده از تستهای روانشناسی برای شناسایی این افراد میتواند، کمککننده باشد.
فیروزی با اشاره به اینکه در صورتی که این افراد دچار بیماری و انحراف جنسی باشند، ممکن است رفتارها و ویژگیهای مشترکی در آنها دیده شود، تاکید کرد: با این وجود فردی که به چنین اعمالی دست میزند، الزاما بیمار نیست.
وی با اشاره به ابعاد غریزه جنسی در نوجوانان نیز توضیح داد: زمانی که نوجوانان به سن بلوغ جسمی میرسند تا زمانی که به فردی بالغ تبدیل میشوند زمان نسبتا طولانی را در بر میگیرد. دوران مدرن باعث شده است تا دوره نوجوانی طولانیتر شود. در نسلهای قبل همزمان با بلوغ جسمی در ۱۳ یا ۱۴ سالگی فرد میتوانست، ازدواج کند و وارد زندگی شود اما نوجوان امروز ممکن است تا ۲۰ سالگی نیز این شرایط را نداشته باشد. نمیشود غریزه نوجوان را سرکوب کرد اما باید آن را به مسیر درستی هدایت کرد.