والدین بیمار و بیکار 55 درصد کودکان کار
کودکان کار هم از مردم شهر جدا مانده و گسسته هستند و هم هر روز درست جلو چشمانشان حضور دارند؛ کار میکنند تا گاهی کمک خرج خانواده باشند یا حتی هزینه اعتیاد والدینشان را پرداخت کنند؛ گاهی مورد آماج خشونت قرار میگیرند و گاهی هم در معرض نگاههای ترحمآمیز شهروندان شانههایشان خم میشود.
بر اساس گزارشهای سازمان جهانی کار در سپتامبر ۲۰۱۷، ۱۵۲میلیون کودک در سنین ۵ تا ۱۷سال یا تقریبا از هر ۱۰ کودک یکی از آنها ناگزیر به تحمل کار اجباری هستند. اگر چه آمارهای این سازمان حاکی از کاهش کار اجباری کودکان از سال ۲۰۰۰ است، اما روند کاهش این پدیده بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ میلادی با کندی همراه بوده است اگر چه ۱۲۱ میلیون کودک تا سال ۲۰۲۵ میلادی همچنان درگیر کار اجباری خواهند بود.
رضا جعفری رییس اورژانس اجتماعی و مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور معتقد است که کودکان کار خیابان، کودکانی هستند که بدون حضور موثر سرپرست یا مراقب در خیابان به مشاغل رده پایین اشتغال دارند و انگیزه آنها کسب درآمد است. به گفته او بررسیها نشان میدهد نخستین عاملی که باعث گرایش کودکان کار به خیابان میشود این است که آنها دچار فقر معیشتی هستند و این کودکان به نوعی منبع کسب درآمد خانواده محسوب میشوند. جعفری با بیان اینکه عمدتا دو گروه کودکان کار خیابان وجود دارند که شامل «کودکان خیابان» و «کودکان خیابانی» هستند، به ایسنا گفت: کودکان خیابانی کسانی هستند که خیابان را به عنوان محل کارشان انتخاب میکنند اما معمولا ارتباطشان با خانواده قطع نیست و حتی اگر به شکل مستمر و منظم به خانه رجوع نکنند اما با این حال معمولا پس از مدتی به خانهشان میروند اما کودکان خیابان، کودکانی هستند که محل کار و زندگیشان خیابان است. او افزود: پژوهشها نشان میدهد ۲۳ درصد از این کودکان تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند. ۲۴ درصد از والدین این کودکان به لحاظ جسمانی دچار بیماریهای مزمن هستند که یکی از دلایل آنکه کودکان مجبور هستند کمک هزینه خانوادهشان شوند مساله بیماری جسمی والدین است. ۶۷ درصد از والدین این کودکان بیسواد هستند هر چه تحصیلات آنها پایینتر باشد به همان نسبت نمیتوانند مشاغل خوب و آبرومند داشته باشند و درآمد آنها کاهش پیدا میکند.
95درصد کودکان کار به خانههایشان برمیگردند
مدیرکل دفتر امور اسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه بررسیها و پژوهشها نشان میدهد که در استان تهران 95.4درصد از کودکان بعد از کار در خیابان به خانه خودشان بر میگردند، تصریح کرد: این مساله نکته مثبتی است چرا که وقتی این کودکان به خانه بر میگردند یعنی هنوز ارتباط عاطفیشان با خانواده برقرار است و نظارتی هر چند نیم بند روی این کودکان وجود دارد. این مساله باعث کنترل نسبی و کاهش انحرافات و آسیبهای اجتماعی در این گروه میشود. جعفری درباره خدماتی که از سوی بهزیستی به این افراد ارائه میشود، گفت: دو نوع خدمت از سوی سازمان بهزیستی به این کودکان ارائه میشود؛ نخستین مورد مربوط به مراکز شبانهروزی است که محل نگهداری کودکان خیابانی است و تقریبا در همه استانهای کشور این مرکز وجود دارد. مدت زمان نگهداری موقت این کودکان ۲۱ روز با مدت زمان تمدید ۴۵ روزه است که در این مراکز اقدامات مددکاری برای این کودکان انجام میشود. همچنین در صورت وجود مشکلاتی در خانواده مانند اعتیاد یا نیاز مالی تلاش میشود تا به رفع آنها زمینه بازگشت کودکان به خانواده فراهم شود اما اگر به هر دلیلی امکان بازگشت این کودکان به خانواده وجود نداشت در مراکز اقامتی میان مدت و بلندمدت نگهداری میشوند. مدل دیگر ارائه خدمات به جامعه هدف، مراکز روزانه آموزشی حمایتی کودک و خانواده است این مراکز که به تازگی آغاز به کار کردهاند شامل ۴۷ مرکز در تعداد زیادی از استانهاست. به گفته او بررسیها نشان میدهد که بسیاری از کودکان نیازمند نگهداری شبانهروزی نیستند و به دلیل فقر معیشتی خانوادهشان مجبور به کار کردن در خیابانها هستند. هادی شریعتی، حقوقدان و نائب ریس هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز با اشاره به اقدامات انجام شده برای کودکان کار و خیابان در یکسال گذشته اظهار کرد: آنچه که از خرداد ۹۶ تا خرداد ۹۷ بر کودکان کار گذشته نشان میدهد نه تنها مساله کار کودک حل نشده، بلکه اقدامات و اظهارنظرهای صورت گرفته توسط مسوولان وضعیت را پیچیدهتر کرده است.
او ادامه داد: طرح سلب حضانت از والدین که توسط مسوولان بهزیستی مطرح شده، دستگیری بیش از ۳۰۰ کودک کار در طرح ضربتی شهریور ماه که با هماهنگی فرمانداری، شهرداری و بهزیستی و در راستای حذف کودک کار از چهره شهر صورت گرفت، اقدام ناشیانه شهرداری بروجرد در انتشار عکسهای کودکان کار دستگیر شده و... نشان میدهد اغلب اقدامات صورت گرفته یک عقب گرد کامل بوده است.
به گفته او در این بین وضعیت کودکان کار مهاجر افغانستانی به مراتب ناگوارتر گزارش میشود چرا که طبق آمار کمیسیون حقوق بشر افغانستان قاچاق کودکان افغانستانی برای کار به ایران ۱۰درصد افزایش یافته و براساس همین آمار روزانه بیست کودک کار به اجبار یا داوطلبانه برای بازگشت به کشورشان در مرزها رها میشوند. این در حالی است که بعد از گذشت بیش از ۲۰ از سال از پیوستن ایران به کنواسیون حقوق کودک، نسل جدیدی از کودکان کار در حال بروزند که از آن جمله میتوان به کودکان تنفروش یا کودکان کولهبر و... اشاره کرد.