دلایل سبقت نقدینگی از تولید ناخالص داخلی
گروه اقتصادکلان|هادی سلگی|
جدیدترین آمارها از حجم نقدینگی ایران سال 96 نشان میدهد که رقم نقدینگی از تولید ناخالص داخلی فراتر رفته است. نقدینگی اقتصاد کشور بر اساس اعلام رییس کل بانک مرکزی در پایان سال 96 به رقم 1530هزار میلیارد تومان رسیده است در حالی که در همین سال میزان اسمی تولید ناخالص داخلی با قیمت جاری 1480هزار میلیارد تومان بوده است. در این راستا وحید شقاقیشهری در گفتوگو با «تعادل» میگوید: این نقدینگی یک ظرفیت بالقوه برای ایجاد ابرتورم دارد و اگر وارد یکی از بازارهای سفتهبازی شود به صورت دومینو به همه بازارها منتقل و اقتصاد کشور را وارد یک فاز تورمی بزرگ میکند. این اقتصاددان پیشبینی میکند که این نقدینگی در پایان سال 97 به حدود 1700 یا 1800 هزار میلیارد تومان خواهد رسید که بهطور مدام نسبت نقدینگی به تولید را افزایش خواهد داد.
رشد 22درصدی نقدینگی طی سال 96
به گزارش «تعادل» ارقام نقدینگی و تولید ناخالص داخلی به ماخذ بانک مرکزی گویای عبور حجم نقدینگی از تولید ناخالص داخلی است بهطوری که نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در پایان سال گذشته به 103.3درصد رسیده است.
روزهای گذشته در همایش پولی و ارزی حجم نقدینگی آمار نقدینگی و پایه پولی در پایان سال 96 اعلام شد که بر اساس آن نقدینگی با 22.1درصد رشد در سال 96 به رقم 1530هزار میلیارد تومان رسیده است. همچنین پایه پولی با رشد 19.1 درصدی در سال گذشته، 214هزار میلیارد تومان محاسبه شده است. با توجه به اینکه نقدینگی اساسا یک متغیر اسمی است، برای بررسی دقیقتر آن باید نسبت این متغیر را با متغیرهای دیگری مانند تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری مقایسه کرد.
طبق گزارش بانک مرکزی، حجم تولید ناخالص داخلی در پایان سال 96 به 1480هزار و 710 میلیارد تومان بالغ شده است. بنابراین با یک حساب ساده میتوان دریافت که نقدینگی در سال گذشته از میزان تولید ناخالص داخلی فراتر رفته و نسبت آن به 103.3درصد رسیده است.
بررسی نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی نشان میدهد، این نسبت از 63.2درصد در سال 91 با 40.1 واحد درصد افزایش به 103.3درصد رسیده و این اتفاق برای نخستین بار در دهههای اخیر در اقتصاد ایران قابل مشاهده است.
هشدار ابرتورمی
در این راستا وحید شقاقیشهری اقتصاددان مروری به وضعیت نقدینگی در دولتهای پیشین کرده و اظهار کرده است: نقدینگی در پایان دوران اصلاحات 68هزار میلیارد تومان بود و در پایان دولت دهم 492هزار میلیارد تومان شد و اکنون آخرین رقم منتشر شده نشان میدهد، این شاخص به 1530 هزار میلیارد تومان رسیده است. وی با بیان اینکه نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی نیز در دوران بعد از انقلاب حدودا بین 50 تا 60 درصد بوده ولی اکنون به بالای 110درصد رسیده است، افزود: این موضوع نشان میدهد یک ابرچالش به اسم افزایش هولناک شاخص نقدینگی به تولید داریم.
به گفته شقاقیشهری این شاخص مثل یک ابر باران ساز است که قطعا روی یکی از بازارهای سفتهبازی در آینده فرو خواهد ریخت. این نقدینگی یک ظرفیت بالقوه ایجاد ابرتورم را هم دارد، یعنی میتواند یک ابرتورم در آینده ایجاد کند و اگر وارد یکی از بازارهای سفتهبازی شود به صورت دومینو به همه بازارها منتقل و اقتصاد کشور را وارد یک فاز تورمی بزرگ میکند.
این اقتصاددان پیشبینی میکند که این نقدینگی در پایان سال 1397 به حدود 1700 یا 1800هزار میلیارد تومان خواهد رسید که بهطور مدام نسبت نقدینگی به تولید را افزایش خواهد داد. وی در توضیح آن گفت: در ایران تولید ناخالص داخلی بهطور میانگین سالانه به قیمت جاری رشد اسمی معادل 15درصد دارد ولی رشد نقدینگی کشور بالای 20درصد است. بنابراین در آینده این نسبت قطعا افزایش بیشتری خواهد داشت.
وی با اشاره به اینکه اکنون حدود 85درصد ترکیب این نقدینگی را شبه پول تشکیل میدهد، هشدار داد: اگر تنها 10درصد از آن وارد بازارهای سفتهبازی شود سریعا اقتصاد دچار ابرتورم میشود.
وی نقدینگی را یک شاخص دانست که هم میتواند برای اقتصاد مثبت و هم منفی باشد و در مورد ایران گفت: در اقتصاد ما نقدینگی یک متغیر مضر است چون ما نمیتوانیم از ظرفیت این شاخص برای رونق اقتصادی استفاده کنیم. در یک اقتصاد پیشبینیناپذیر بیثبات این پارامتر یک ظرفیت بالقوه به همریختگی است و در خودشکنندگی دارد. این موضوع از نظر شقاقیشهری به حدی جدی و هشدارآمیز است که از سه سال پیش مدام به آن پرداخته شده و به مسوولان و رسانهها گوشزد کرده است.
او حتی معتقد است؛ کمپینی که با هدف نخریدن کالاهای گران موفق شود باز نمیتواند از این تورم جلوگیری کند. چون 70 تا 80درصد نقدینگی نزد تنها 2 تا 5درصد افراد جامعه است به همین لحاظ نمیتواند با چنین کمپینی کنترلی در قیمتها ایجاد کرد.
شقاقیشهری در ادامه این مصاحبه دلایل شکلگیری افزایش نسبت نقدینگی به تولید را اینگونه تشریح کرد: این افزایش دو دلیل عمده دارد یکی خلق بیرویه پول که از سوی بانکها صورت گرفت. بانکها بدون حساب و کتاب خلق پول میکنند و این روند بیمحابا افزایش مییابد. خلق پول به صورت حسابداری و به عنوان تسهیلات در بانکها انجام میشود زمانی که این وامها پرداخته نشود به صورت واقعی به افزایش نقدینگی میانجامد. در حال حاضر حدود 300هزار میلیارد تومان وام استمهال شده و مطالبات معوق در سیستم بانکی وجود دارد. این مطالبات دامن اقتصاد ایران را خواهد گرفت.
به گفته کارشناسان درونزایی پول در ایران به گونهیی منحصربهفرد است. قدرت خلق پول بانکها نه از محل توسعه وامدهی و سرمایهگذاریهای جدید، بلکه از محل پرداخت بهرههای بالا به سپردهها از طرفی و بدهکارتر شدن بدهکاران به بانکها (بدون پرداخت واقعی) از طرف دیگر درحال کار کردن است. این موضوع در سیاستهای غلط پولی ریشه دارد که اقتصاد ایران را در دام نرخ بهره فرو برد. نتیجه این شد که رشد نقدینگی با سرعت بیشتر ادامه یافت، اما با کیفیتی بس خطرناکتر.
بخش اصلی این نقدینگی متعلق به گروههایی با میل نهایی مصرف پایین است. جایگزین آنها برای هر نوع محرکی از قبیل کاهش نرخ بازدهی انتظاری یا افزایش ریسک، بازار داراییهای جایگزین است از قبیل طلا، ارز، ملک، اوراق بهادار و خودرو. از زمانی که از اواخر سال گذشته تهاجمات سفتهبازانه نمودار شد، سیاستگذار سعی کرد با تمهید لنگرهایی، ثبات را به چشمانداز صاحبان اندوختههای بزرگ پولی بازگرداند. بالابردن نرخ بهره، گشایش حسابهای ارزی و پیشفروش سکه از جمله مهمترینها بودند. شقاقیشهری دومین علت این حجم نقدینگی را افزایش سرعت گردش پول و افزایش ضریب فزاینده دانست و عنوان کرد: درصد رشد ضریب فزاینده در حال حاضر به بالای 7درصد رسیده که بالاترین رقم در تاریخ اقتصاد ایران محسوب میشود. یعنی به ازای هر تومان پول پرقدرتی که به اقتصاد وارد میشود، حجم آن 7 برابر میشود. این شاخص در اقتصاد ایران حدودا 5 تا 5.5 درصد بوده است.
وی درباره سرعت گردش پول نیز با بیان اینکه این متغیر مدام در حال تغییر است، گفت: علت این موضوع اقتصاد هیجانی ماست و مستمرا بیشتر میشود. این سرعت هر قدر بیشتر شود، نقدینگی بالا و در نهایت اقتصاد را دچار تورم میکند.
سرکوب تورم
گفته میشود، یکی دیگر از مهمترین دلایل عبور نقدینگی از تولید ناخالص داخلی، تخلیه نشدن آثار تورمی رشد نقدینگی در سالهای اخیر است. با توجه به بالا بودن نرخ سود بانکی، بخش عمده نقدینگی به تقاضا تبدیل نشده و این پدیده باعث شد نقدینگی خلق شده منجر به تغییر سطح عمومی قیمتها و رشد اسمی تولید ناخالص داخلی نشود.
شقاقیشهری با تایید این موضوع نیز گفت: سرکوب یا جلوگیری از رشد تورم باعث شد که تورم به صورت مصنوعی به زیر 10درصد برسد؛ موضوعی که موجب دامن زدن رکود و عدم رشد اسمی تولید شود.
وی در این زمینه توضیح داد: رشد اسمی تولید (رقم تولید به قیمتهای جاری) از دو طریق صورت میگیرد؛ یا اینکه باید قیمتها افزایش یابد یا اینکه کالاهای تولیدی افزایش یابند. ما از یک طرف کاهش مصنوعی تورم داشتیم و از طرف دیگر رقم کالاهای تولیدی افزایش نیافت و اینها باعث شد که رشد اسمی تولید نداشته باشیم.
شقاقیشهری با بیان اینکه کاهش تورم تنها به صورت واقعی میتواند به اقتصاد کمک کند، افزود: این کاهش واقعی به صورت افزایش بهرهوری و کاهش هزینه تولید صورت میگیرد. وقتی بهرهوری ارتقا مییابد، هزینه تمام شده تولید کالا کاهش و بالطبع قیمت آن نیز پایین میآید. در این صورت تورم نیز بدون اینکه اقتصاد دچار رکود شود، کاهش مییابد.