یوزپلنگانی که با ما دویدهاند
فرداد احمدی|
در مصاحبهیی که با یکی از فعالان پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در آبان سال 96 داشتم، خاطرهیی از تاثیر چاپ تصویر یوز بر پیراهن تیم ملی در جام جهانی 2014 بر حفظ اینگونه ارزشمند را بازگو کرد. به گفته وی، وقتی پیشنهاد چاپ تصویر یوز ایرانی بر پیراهن تیم ملی فوتبال از سوی یکی از فعالان گردشگری محیط زیست مطرح شد، این ایده غیرممکن مینمود. با پیگیریهای بعدی معلوم شد که تایید فیفا مهمترین چالش پیشروی این ایده است. بنابراین کمیته مشترکی میان سازمان میراث فرهنگی، سازمان حفاظت محیط زیست و فدراسیون فوتبال تشکیل شد و با همراه شدن یک شانس بزرگ یعنی سفر سب بلاتر رییس وقت فیفا به ایران و درخواست مستقیم معصومه ابتکار (رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست) از ایشان این ایده یک گام بزرگ در راه عملی شدن برداشت. بلاتر قول همکاری داد، اما برای تحقق ایده باید قوانین 40 ساله فیفا دستخوش تغییراتی قرار میگرفت. تغییرات انجام شد و ایده رنگ تحقق به خود گرفت.
مدیر وقت پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در ادامه تاکید کرد: «این اقدام کمهزینه، تاثیر شگرفی بر جامعه گذاشت و همه توجهات را در سطح ملی و بینالمللی به سمت یوزپلنگ ایرانی جلب کرد.» اما به راستی حساسشدن اذهان جامعه چه اهمیتی برای یک موضوع زیستمحیطی میتواند داشته باشد؟
خاطره وی پاسخ درخوری به این پرسش میدهد: «یک سال قبل از چاپ شدن تصویر یوزپلنگ بر پیراهن تیم ملی به یزد رفتم تا با خواهش و التماس در یکی از جلسات اداری استان شرکت کنم. در آن جلسه قرار بود درباره احداث جاده یزد-گزوئیه از میان یکی از زیستگاههای مهم یوز در بافق تصمیمگیری شود که برای حفاظت از یوزپلنگ ایرانی بسیار مخرب بود. در جلسه مذکور یک نماینده مجلس، معاون استاندار، مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست استان یزد و چند نفر دیگر حضور داشتند. زمانی که مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست بنده را معرفی میکرد، آن نماینده مجلس حرف او را قطع کرد و به حاضران گفت که محیطزیستیها یارکشی کردهاند تا با هر بهانهیی جلوی جادهکشی یزد-گزوئیه را بگیرند و جلسه را به هم زد و رفت.» او در ادامه توضیح داد: «پس از رونمایی از پیراهن تیم ملی، مسابقه فوتبالی را میان هنرمندان در بافق برگزار کردیم تا با پیراهن تیم ملی که منقش به تصویر یوزپلنگ بود، بازی کنند و نسبت به اینگونه حیوانی اطلاعرسانی نمایند. مردم زیادی هم برای دیدن مسابقه آمده بودند. جالب بود که همان نماینده مجلس به همراه کل افراد حاضر در آن جلسه، بهعلاوه فرماندار بافق سراغ ما آمدند و پرسیدند چه کاری برای یوزپلنگ انجام دهند. تقاضا کردیم که جلوی احداث جاده یزد-گزوئیه را بگیرند و قول جلوگیری دادند. همچنین تقاضای یک ایستگاه در مناطق بیابانی کردیم تا کارشناسان و محیطبانان در آنجا مستقر شوند. به سرعت مکانی را تهیه و تجهیز کردند که اکنون به ایستگاه تحقیقاتی یوزپلنگ تبدیل شده است. به همین راحتی تغییر نگرش در این افراد به وجود آمد. با پیراهن تیم ملی.»
چرا محیط زیست به جادوی فوتبال نیاز دارد؟
به عقیده کارشناسان امروزه مشکلات محیط زیستی یکی از ابرچالشها و جزو 5 اولویت اول نزد ایرانیان است. همین امروز اگر به خوزستان برویم و از مردم سوال کنیم، بیشک نخستین چیزی که بالاتر از بیکاری و... اشاره خواهند کرد، مساله ریزگردهاست. در استان اصفهان مساله آب اولویت اول است و در آذربایجانغربی، خشک شدن دریاچه ارومیه. سیستان و بلوچستان هم از مجموعهیی از همه مسائل زیستمحیطی رنج میبرد. در عین حال، همگی این مسائل در سطح ملی چالشبرانگیز بودهاند. اما برخی موضوعات زیستمحیطی با وجود آنکه اهمیت بالایی دارند، سختفهم هستند. مساله تغییرات اقلیمی، پدیدهیی که امروز اتفاق میافتد، اما پیامدهایش چندین سال بعد به صورت از بین رفتن پوشش گیاهی، تغییر در اکوسیستم مناطق یا بارشهای مخرب و سیلآسا خود را نشان میدهد، یکی از مسائل جدی اما پیچیده است که توجه دقیق به عوامل و پیامدهای آن، همیشه از حوصله افکار عمومی خارج بوده است. مسائلی از این دست نیازمند سادهسازی هستند و اهمیتشان را میتوان در قالب ساختن نمادهایی حتی در حد و اندازه یک تصویر منتقل کرد. ماهها و سالها تلاش و تحقیقات درباره پدیده سوراخ شدن لایه ازون تنها زمانی مورد توجه جهانیان قرار گرفت که یک تصویر از اتمسفر قطب جنوب منتشر شد که به سادگی نشان میداد ازون در بخشهای وسیعی از آن وجود ندارد.
مساله انقراض گونههای زیستی و خارج شدن اکوسیستمها از تعادل طبیعی خود نیز از جنس مسائل پیچیده محیط زیستی است که به سادهسازی نیاز دارد. نامتعادل شدن اکوسیستمها به معنای انقراض گونههای متنوع جانوری و گیاهی، از بین رفتن پوشش گیاهی، بیابانزایی و تشدید خشکسالی و کمآبی است که پشت سر هم میآیند. همه مواردی که گفته شد سبب گرم و خشکتر شدن مناطق، جذب نشدن روانآبها در سفرههای آب زیرزمینی، نبود چراگاه کافی برای تغذیه دام، فقیرتر شدن دامداران و عشایر، مهاجرت به حاشیه شهرهای بزرگ و بسیاری پیامدهای زنجیرهیی دیگر خواهد شد. اکنون یوزپلنگ به مدد جادوی فوتبال به نماد اکوسیستم ایران تبدیل شده است. مساله یوز تنها مساله خود یوز نیست، بلکه یوزپلنگ ایرانی، سمبل حیات وحش و اکوسیستم در خطر ایران است. این روزها که در جریان مسابقات جام جهانی 2018 به پیراهن تیم ملی نگاه میکنم، تمام تلاشها و خلاقیتهای دستاندرکاران محیط زیست برای درج آن تصویر از نظرم میگذرد. یادم میآید که تا همین دو، سه ماه پیش قرار بود تصویر بزرگ یوزپلنگ ایرانی مانند جام جهانی 2014 بر لباس تیم ملی نقش ببندد، اما فدراسیون فوتبال به یک برچسب کوچک بر سینه که به زحمت قابل رویت است بسنده کرد. پروژههای حفاظت از یوزپلنگ به نظر میرسد که متوقف شدهاند یا رشد خیلی کندی دارند و از پروژه تکثیر در اسارت که قرار بود حاصلش به دنیا آمدن چند توله یوزپلنگ در حوالی همین روزها باشد، هیچ خبری منتشر نمیشود. با خود فکر میکنم که چه راحت داشتههایمان را از دست میدهیم. با وجود این وقتی تلویزیون هواداران تیم ایران را نشان میدهد که در ورزشگاههای روسیه عکس یوزپلنگ ایرانی را بالا بردهاند، با خود میگویم یوز ایرانی با هویت فوتبالی ما عجین شده است.