مالکیت فکری و توسعه اقتصادی
محمدرضا فرضیپور|
کارشناس ارشد حقوق تجارت الکترونیک|
ظهور عصر دیجیتال با خود چالشهای زیادی را به همراه داشته است. تاثیرگذاری این چالشها در برخی عرصهها به قدری پررنگ بوده که بسیاری از مفاهیم سنتی را به بازنگری جدی واداشته است. برای مثال تجارت الکترونیک را میتوان نتیجه بازنگری موفق در تجارت سنتی دانست. پدیدهیی که تصورش موجب تصدیق اهمیت و جایگاهش میشود. به عبارتی گویاتر باید از تجارت الکترونیک به قلب تپنده اقتصاد جهان تعبیر کرد.
اقتصاد امروز اقتصاد الکترونیک است تا جایی که حیات بسیاری از کسب و کارهای بزرگ دنیا تنها در بستر محیط دیجیتالی و الکترونیک امکانپذیر است. مثال بارز آن «اپلای تیونز» است؛ در واقع شرکت اپل با استفاده از «آی تیونز» تا به این لحظه حدود 30میلیون موسیقی در بیش از صد و بیست کشور دنیا ارائه کرده است. قطعا این حجم از موسیقی هرگز در فضای فیزیکی نمیگنجد و تنها راه ارائه آن استفاده از فضای الکترونیک است. یا مثلا فروشگاه اینترنتی آمازون را درنظر بگیرید، این شرکت بریتانیایی تنها با استفاده از فضای دیجیتالی به سراسر دنیا محصولات ارائه میدهد و بخش عمدهیی از اقتصاد دنیا را در دست دارد.
پس استفاده یا عدم استفاده از این فضا، سرنوشت بسیاری از کسب و کارها را رقم میزند. دقیقا بخشی از بحرانهای اقتصادی حاکم بر کشور مثل اشتغال ناکافی، بیثباتی اقتصادی و بدهیهای دولت را باید ناشی از پشت کردن به این مهم و عدم استفاده از آن دانست. یکی از راههای برون رفت از وضعیت حاضر، روی آوردن به تجارت الکترونیک و سرمایههای دانشبنیان است. البته گسترش و بهرهوری از این فضا نیازمند زیرساختهای مختلفی است. یکی از این زیرساختها، برخورداری از قوانین کارآمد است. به عبارت دیگر فراهم آوردن بستر حقوقی و قانونی مناسب تا حدود زیادی تضمینکننده سلامت اقتصادی کسب وکارهای مبتنی بر فضای الکترونیک و دیجیتال است.
درخصوص قانونگذاری یکی از موضوعات مهمی که انتظار میرود نسبت به آن تلاش جدی صورت گیرد، بحث مالکیت فکری در فضای مجازی است.
بدون تردید یکی از مهمترین دغدغههای تمام مدیران و صاحبان کسب و کارهای مدرن، حمایت قانونی از داراییهای فکریشان است.
در واقع یادآوری این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که در تجارت امروز ردپای داراییهای فیزیکی در حال کمرنگ شدن است و شاهد آن هستیم که این داراییهای با سرعت هرچه تمامتر در حال رخت بستن از شرکتهاست.
برای مثال تا این لحظه مطابق گزارش فوربس ارزش داراییهای فکری شرکت مایکروسافت بیش از نود و پنج درصد است و تنها نام تجاری این شرکت بیش از صد و چهار میلیارد دلار ارزش دارد. مشابه این آمار در شرکتهای معروف و تاثیرگذار دیگری مثل گوگل با ارزش بیش از صد و سی و دو میلیون دلار، کوکاکولا با ارزش بیش از پنجاه و هفت میلیار دلار و تویوتا با ارزش بیش از چهل و چهار میلیارد دلار به چشم میخورد. حال
در نظر بگیرید اگر این شرکتهای بزرگ جهانی مورد حمایت قانون قرار نگیرند یا قانون به روز و کارآمدی از آنها پشتیبانی نکند چه بر سر اقتصاد دنیا خواهد آمد.
البته تمام خلأهای قانونی موجود در نام و علامت تجارتی خلاصه نمیشود؛ بلکه مالکیت فکری و ضرورت پرداختن به آن بخشهای مهم دیگری هم مثل حق کپی رایت، حمایت از اسرار تجاری و حق ثبت اختراع دارد. اتفاقا در تجارت امروز اهمیت حق کپیرایت به مراتب بیشتر است؛ زیرا تضمین این حق به جذب سرمایهگذار منجر میشود و سرمایهگذاری خود باعث ایجاد اشتغال شده و در نهایت به بهبود اقتصاد کشور کمک میکند. با وجود این یا عدم وجود قوانین شفاف و کارا تا این حد بر اقتصاد تاثیر میگذارد. اما در ایران وضعیت کمی متفاوت است و در حال حاضر هرگاه از قانونگذاری در حوزه تجارت الکترونیک صحبت به میان میآید این عبارت معروف که «خطر کارگران مشغول کارند» در ذهن اهالی کسب و کار دیجیتالی تداعی میشود. البته ناگفته نماند که تنها بخشی از این چالشها با وضع قانون کارآمد رفع میشوند و دغدغه مهمتر بهروزرسانی و بازنگری مستمر در آن جهت همگام شدن با تغییر و تحولات دنیای تکنولوژی است.