سهم ایران از جنگ تجاری جهانی
پس از اینکه واشنگتن برنامه خود برای وضع تعرفه بر ۲۰۰ میلیارد دلار دیگر از واردات چین را اعلام کرد، دلار امریکا از بالاترین سطح ۷ هفتهیی خود در برابر ین پایین آمد. به این ترتیب دوباره تنشها بین دو اقتصاد اول دنیا بالا گرفت. جنگ تجاری امریکا و چین، دو ابرقدرت اصلی اقتصاد جهان آغاز شده و جنگ این دو قدرت تاثیرات متفاوتی را بر اقتصاد نقاط مختلف دنیا خواهد گذاشت. تاثیراتی که به زعم کارشناسان اقتصاد برای ایران یک «فرصت است» که میتواند از آن بهره جوید.
به گزارش تعادل، بلومبرگ روز گذشته گزارش داد که در اوایل معاملات آسیایی چهارشنبه، وقتی که نقدینگی بازارهای ارز جهان در کمترین سطح خود قرار گرفت، خبر تعرفهگذاری امریکا بر 200 میلیارد دلار دیگر از واردات چین اعلام شد و یک واکنش سریع برای فروش داراییهای ریسکدارتر، را به همراه آورد. به این ترتیب دلار بلافاصله از نرخ 111.25 ین به نرخ 110.85 ین سقوط کرد.
در هفتههای گذشته، تصمیمات دونالد ترامپ در کاخ سفید نگرانی را برای متحدان همیشگی امریکا، کانادا و اروپا، بیش از هر زمان دیگری افزایش داده است. به نظر آنها ترامپ و کاخ سفید به جای اتخاذ سیاستهای هماهنگ تک روانه عمل میکند و همین مساله نگرانی کشورهای متحدش را برانگیخته است. اکنون با افزایش تعرفهگذاریهای امریکا و چین بر کالاهای یکدیگر میتوان ادعا کرد جنگ تجاری میان این دو آغاز شده است.
جنگ تجاری چیست؟
کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی متعهد هستند تا با ترویج تجارت آزاد از شکلگیری تجارت غیرمنصفانه جلوگیری به عمل آورند. تجارت غیرمنصفانه به معنای آن است که کشوری با اعطای یارانههای دولتی به یک محصول موجب ارزانتر شدن آن نسبت به تولید سایر اعضای این سازمان شود. چنانچه کشوری از این ماجرا زیان ببیند، میتواند از طریق سازمان تجارت جهانی شکایت کند و به قانع کردن کشور مقابل بپردازد. راهحل دوم این است که مذاکره دو یا چند جانبه کشورها با یکدیگر آغاز شود. گزینه سوم اما زمانی رخ میدهد که مساله از اختلاف تجاری فراتر رود و به تعبیر کارشناسان حوزه تجارت بینالملل وارد یک جنگ تجاری شود. در این شرایط دو طرف با پافشاری بر مواضع خود راه را بر دستیابی به هر توافقی میبندند و تنش سیاسی میان آنها افزایش مییابد. جهانیسازی پروژهیی در مقابل چنین جنگها و فشارهایی بود.
اکنون مساله این است که ایالات متحده امریکا به عنوان مهمترین حامی جهانیسازی و باز کردن در کشورها رو به محصولات یکدیگر، میخواهد خود را از این بازی بیرون بکشد. پیش از این بسیاری از کشورهای جهان سوم و درحال توسعه با جنبشهای گوناگون ضد جهانیسازی مواجه میشدند. حال به نظر میرسد با حاکم شدن اندیشه ناسیونالیستی در اقتصاد امریکا و تلاش برای تقویت تولید در این کشور، قلب جهانیسازی با مشکل رو بهرو شده است.
ریشه جنگ تجاری
امریکاییها حدود 22 تریلیون دلار بدهی دارند که به زعم کارشناسان این بزرگترین مشکل اقتصادی این کشور است. در امریکا این بدهی را کسری دوقلو مینامند که به معنای کسری تجاری و بودجه جاری به شکل همزمان است. این امر اقتصاد ایالات متحده را سال به سال در وضعیت وخیمتری قرار میدهد و دونالد ترامپ قصد دارد این ماجرا را به نحو دیگری مدیریت کند.
در گذشته امریکاییها بارها اعلام کردهاند که نسبت به کسری تجاری 130 میلیارد دلار در سال خود نسبت به اروپا ناراضی بودهاند و بارها از طرف مقابل خواستهاند راهحلی برای رفع این مشکل بیابد. از سوی دیگر کسری تجاری امریکا تنها به اروپا خلاصه نمیشود و در مقابل چین و ژاپن نیز ایالات متحده با این مشکل دست و پنجه نرم میکند. این کسری تراز تجاری، سبب شده تا در سالهای متوالی ابرقدرت جهان با کسری بودجه هم مواجه شود و هزینه دولت نیز روز به روز افزایش یافته است و بدهی روز به روز افزایش یافت.
در این زمینه وحید شقاقی در گفتوگو با تعادل چنین توضیح میدهد: دولت چین به صورت عمدی دست به کاهش عمدی قیمت یوان زده و مشکلاتی را برای تجارت جهانی ایجاد کرده است. امریکا از مدتی پیش نسبت به دستکاری نرخ یوان به چینیها هشدار داده بود و آن را نوعی جنگ ارزی برشمرد که به معنای تغییر از بالا در نرخ بازار ارز به گونهیی است که به سود تولید ملی یک کشور دیگر باشد. امریکاییها میگویند چینیها نرخ غیرواقعی را برای واحد پول خود تعیین میکنند. این فشارها سبب نشد تا طرف چینی دست از این کار بکشد، اما هنگامی که ترامپ سکان امور را در واشنگتن به دست گرفت مشکلات حادتر شدند و درنهایت کار بهجایی رسید که امریکا اقدام به تعرفهگذاری بر کالاهای چینی کرد.
او خاطرنشان کرد: تعرفههای امریکا در مقابل کالاهای چینی قبل از هر چیز در راستای کاهش بدهی این کشور و مقابله با کسری بودجه و تراز تجاری آن است اما هنوز نمیتوان با قاطعیت گفت تا چه اندازه این مهم عملی خواهد شد. چرا که چین نیز دیگر یک کشور دست و پا بسته در مقابل ایالات متحده نیست. چینیها با توجه به توانایی اقتصادی خود میتوانند تصمیماتی را در دستور بگذارند که به زیان اقتصاد امریکا باشد.
در همین زمینه در روزهای گذشته رابرت لایتازر نماینده تجاری امریکا گفته است: برای بیش از ۱ سال است که دولت ترامپ صبورانه از چین درخواست کرده است که اقدامات ناعادلانه تجاری خود را متوقف کند، بازار خود را باز کند و در رقابت واقعی بازار مشارکت کند. به جای اینکه چین نگرانیهای به حق ما را برطرف کند، شروع به تلافی بر علیه کالاهای امریکایی کرده است. هیچ توجیهی برای این اقدامات نیست.
تاثیری که جنگ تجاری بر دیگر کشورها دارد
در روزهای گذشته خبرگزاریهای متعددی از جمله سیانان گزارش کرده بودند که جنگ تجاری بین چین و امریکا توانسته اقتصاد برخی کشورهای آسیایی را متضرر کند. کشورهایی از قبیل مالزی، سنگاپور، کره جنوبی و تایوان که برخی مواد اولیه را به چین صادر میکردند تا چین از آنها در تولید کالا بهره ببردو آنها را صادر کند اکنون با محدودیت روبه رو شدهاند. اکنون سوال اینجاست که با توجه به اینکه ایران نیز یکی از کشورهای صادرکننده مواد خام بر چین است آیا در این جنگ تجاری متضرر خواهد شد؟
ایران از جنگ تجاری چه تاثیری میگیرد؟
در سال 2017 حجم صادرات ایران به چین معادل 39 میلیارد دلار بوده است. که از این میزان 20 میلیارد دلار آن از نفت و پتروشیمی بوده است. مابقی کالاهایی که ایران به چین صادر میکند نیز محصولات کشاورزی ایران از قبیل زعفران، پوست دباغی شده، فرش، خرما، عصاره شیرینبیان و... بوده است. کالاهایی که باید دید آیا جنگ تجاری تاثیری روی آن خواهد گذاشت یا خیر؟ در این زمینه اسدالله عسگراولادی در گفتوگو با «تعادل»، اظهار کرد: جنگ تجاری بین چین و امریکا تاثیری منفی روی مبادلات ایران با چین ندارد طبق آنچه چین اعلام کرده این کشور همچنان به برجام متعهد است و اکنون نیز برای ماه آبان نمایشگاهی در چین داریم که این کشور یک غرفه رایگان 500 متری در اختیار ما قرار داده است. لذا تاکید میکنم طبق آنچه کشور چین اعلام کرده محدودیتی در صادرات ایران به چین پیش نخواهد آمد.
در همین رابطه و درباره تاثیری که جنگ تجار امریکا و چین میتواند بر اقتصاد ایران بگذارد، وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و مدرس دانشگاه به تعادل گفته است: هر اختلافی میتواند پدیدآورنده فرصتها و تهدیدهای مختص به خود باشد. چین امروز ماحصل فرصت طلبی این کشور در جنگ سرد میان امریکا و شوروی بود. در آن فضا بود که چینیها با فاصله گرفتن از سیاستهای بلوک شرق و انجام اصلاحات، موفق شدند سرمایهگذاریهای بزرگی در بخش صنعت و تولید خود جذب کنند و پس از چند دهه تبدیل به یک ابرقدرت واقعی شوند. درنتیجه برای ایران نیز میتواند فرصتهایی ایجاد شود.
او ادامه داد: «این جنگ ارزی چنانچه با یک استراتژی مشخص از سوی ایران مواجه شود، میتواند چین را بیش از پیش به سوی ما بکشاند. با اتفاقاتی که میان امریکا و چین میافتد، به نظر من چین تبدیل به فرصتی بزرگتر از اروپا خواهد شد؛ درنهایت اروپا بخشی از تمدن غرب است اما چینیها چنین نیستند. البته در زمان تحریمهای آغاز دهه 90 چینیها بدقولیهایی در قبال ایران داشتند و ایران نیز بعد از توافق برجام با چینیها خوش برخورد نبود، ولی با این وجود دو کشور هماکنون منافع مشترکی خواهند داشت.»
شقاقی گفت: «هماکنون بسیاری از کشورهای اروپایی و شرق آسیا سعی میکنند از معامله نفتی با ایران خودداری کنند اما چینیها حاضر به انجام این کار نیستند و این یکی از جلوههای جدالی است که میتواند به سود ایران تمام شود.»
خبری بهنفع ایران
در روزهای گذشته رسانههای چینی با اشاره به گفته یکی از مقامات گروه پتروشیمی دانگمینگ، گزارش دادند که این پالایشگاه مستقل چینی، خرید نفت امریکا را متوقف کرده و به نفت ایران روی آورده است.
در این گزارش آمده است: پکن درحال برنامهریزی برای وضع تعرفه بر واردات نفت خام از امریکا است و در نظر دارد نفت غرب آفریقا و خاورمیانه، شامل نفت ایران را جایگزین آن کند. چین پیش از این اعلام کرده بود که به تحریمهای امریکا علیه ایران پایبند نخواهد بود. تحلیلگران انرژی معتقدند وضع این تعرفهها کم و بیش قطعی شده است و بهزودی واردات نفت به آسیا را دگرگون خواهد کرد.
افق جنگ تجاری
به زعم کارشناسان اقتصادی جنگ تجاری روابط اقتصادی بین کشورها را تغییر داده است. مثلا در حالی که احتمالا با وضع تعرفه چینی بر کالای امریکایی، نفت ایران جایگزین نفت امریکا در چین میشود، کرهجنوبی هم طبق برخی اخبار ممکن است خرید نفت ایران را کاهش دهد به خرید نفت امریکا روی خواهد آورد.
در همین راستا اسدالله عسگر اولادی معتقد است جنگ تجاری در نهایت به ضرر امریکا بوده و چین برنده این جنگ خواهد بود چراکه اقتصاد چین طوری کار کرده که این روزها در خانه هر امریکایی پر از کالاهای مصرفی چینی است! کالاهایی که وضع تعرفه امریکا بر آنها، آنها را گران کرده و این بر اقتصاد امریکا لطمه میزند.
در نتیجه آنچه این فعال بخش خصوصی میگوید احتمالا در این جنگ نزدیکی ایران به کشوری که شانس بیشتری برای برنده شدن در بلندمدت دارد احتمالا به نفع اوست.