شمشیر دولبه ذخایر استراتژیک نفت برای امریکا
ایالات متحده برای کوتاهمدت خواهد توانست کمبود عرضه نفت خام ایران را حل کند اما بازار را به هم میریزد
ترجمه: علیرضا کیانی|
بازگشت تحریمهای نفتی ایران به افزایش قیمتها منجر شده است. همین مساله باعث شده برخی سیاستگذاران در امریکا به فکر استفاده از ذخایر نفت استراتژیک این کشور یا SPR بیفتند. اما این سیاست اشتباه است و در نهایت به ضرر امریکا تمام خواهد شد.
ذخایر استراتژیک ایالات متحده، آنقدر نفت دارد که کمبود نفت ایران را برای ماهها جبران کند، بهخصوص اگر استفاده از ذخایر با افزایش تولید عربستان سعودی و دیگر اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، همراه شود.
مقررات حاکم بر ذخایر استراتژیک دست رییسجمهور ایالاتمتحده برای استفاده از انباره بزرگ نفتی این کشور را باز گذاشته است و بعید است که دستورات این مقام از سوی کنگره یا دادگاهها محدود شود.
اما ذخایر استراتژیک برای مقابله با اختلالات کوتاهمدت در عرضه نفت خام ایجاد شد و از همین رو، این منبع برای مدیریت تغییرات بلندمدت در وضعیت عرضه مناسب نیست.
بهخصوص در صورتی که هدف اصلی از استفاده از این ذخایر جلوگیری از افزایش قیمت نفت باشد، SPR میتواند با ایجاد اختلال در نظام بازار، سازگار شدن بازار با تحریمها و اثرات آن را عقب بیندازد.
اگر توسل به ذخایر استراتژیک به کاهش قیمتها منجر شود آنگاه از یکسو افزایش لازم در عرضه برای جایگزینی نفت ایران رخ نخواهد داد و از سوی دیگر، رشد مصرف نیز بدون هیچ حد و حصری ادامه خواهد یافت.
استفاده طولانی مدت از ذخایر استراتژیک برای مدیریت بازار در نبود عرضه نفت ایران، ذخایر را به میزان چشمگیری کاهش خواهد داد و در نهایت این سیاست به ضرر ایالات متحده تمام خواهد شد.
ذخایر استراتژیک مانند قلکی برای روز مبادا، میتواند مدت تغییرات عرضه و تقاضا را در کوتاهمدت کنترل کند اما در مدیریت شوکهای بلندمدت طرف عرضه و تقاضا ناتوان است. از همین روست که بهترین زمان استفاده از ذخایر استراتژیک هنگام وقوع اختلالات کوتاهمدت در عرضه است.
قدرت رییسجمهور
ایالات متحده در حال ارزیابی استفاده از ذخایر استراتژیک خود است. بر اساس گزارشات احتمالا این اقدام امریکا برای جلوگیری از افزایش قیمتها، با هماهنگی شرکای این کشور در آژانس بینالمللی انرژی، IEA، انجام خواهد شد.
روزنامه والاستریت ژورنال یک هفته پیش در این باره نوشت: «دولت ترامپ بطور جدی در حال ارزیابی گزینه توسل ذخایر اضطراری خود و البته فشار همزمان به دیگر کشورها برای افزایش تولید است».
البته ایالات متحده در نظر ندارد که در آینده نزدیک این ذخایر را وارد بازار کند اما به گزارش ژورنال به نقل از منابع مطلع، این کشور میخواهد در صورتی که افزایش عرضه عربستان سعودی و دیگر اعضای اوپک نتواند جلوی افزایش قیمت نفت را بگیرند، گزینهیی روی میز داشته باشد.
حوزه اختیارات رییسجمهوری ایالات متحده در استفاده از ذخایر استراتژیک در پاسخ به «اختلالات جدی در عرضه انرژی» تحت قانون سیاست انرژی مصوب سال 1957، بسیار گسترده است. نص این قانون، رییسجمهور را قادر میسارد تا در پاسخ به «اختلالات در کمیت عرضه» یا زمانی که «افزایش بیش از حد قیمتها به پیکره اقتصاد آسیب رساند» به ذخایر استراتژیک متوسل شود.
تصمیمگیری درباره استفاده از این ذخایر طبق مقررات ناظر بر SPR صورت میپذیرد اما بندهای این مقررات آنقدر مبهم هستند که عملا ابتکار عمل را به شخص اول کاخ سفید اعطا میکنند.
کنگره و دادگاههای امریکا نیز به صورت سنتی در مواردی که پای امنیت کشور در میان باشد، پیرو کاخ سفید خواهند بود و از همین منظر بعید است که قدرت رییسجمهور در این مورد به نحوی محدود شود.
از زمان ایجاد این ذخایر تاکنون، در 2 دوره روسای جمهوری امریکا دستور استفاده از ذخایر استراتژیک را صادر کرده بودند که یک مورد به دستور بوش پدر در سال 1991 و در زمان جنگ اول خلیج فارس علیه عراق انجام شد و دیگری نیز به دستور بوش پسر در سال 2005 و در پاسخ به توفان کاترینا.
البته یک بار هم در سال 2011 و در قالب اقدامی هماهنگ با سایر اعضای آژانس بینالمللی انرژی در پاسخ به اختلالات عرضه در لیبی و دیگر کشورها، کاخ سفید دستور فروش غیر ضروری بخشی از ذخایر را صادر کرد.
طبق «تاریخچه استفاده از ذخایر استراتژیک» که توسط وزارت انرژی ایالات متحده منتشر میشود، از ذخایر استراتژیک برای امتحان کردن فرایند برداشت یا به دلایل مربوط به بودجه و با اجازه کنگره نیز استفاده میشود.
همچنین در برخی موارد و برای رسیدگی به کمبود کوتاهمدت نفت در مناطقی خاص، نفت خام موجود در ذخایر استراتژیک به صورت قرضی یا سواپ به پالایشگاهها تحویل داده شده است.
اگر دولت به این نتیجه برسد که استفاده از نفت خام موجود در ذخایر استراتژیک، منافع سیاسی را در پی دارد، آنگاه هیچ نیرویی نمیتواند در برابر خواست رییسجمهور در توسل به این ذخایر در ماههای آتی ایستادگی کند.
بشکههای فراوان
«حجم عظیم ذخایر استراتژیک آن را به سد بزرگی در برابر اختلالات در واردات نفت و ابزاری کلیدی در سیاست خارجی بدل کرده است».
این جمله در وبسایت وزارت انرژی ایالات متحده در توصیف SPR آمده است. حجم ذخایر استراتژیک امریکا در حال حاضر 660 میلیون بشکه نفت خام است.
در ژانویه سال 2010 حجم ذخایر استراتژیک 727 میلیون بشکه بود که مقدار کاهش یافته به دلیل استفاده از ذخایر در موارد مربوط به بودجه بوده است.
با این همه، ذخایر استراتژیک برابر با بیش از 102 روز واردات خالص نفت در پالایشگاههای امریکا است و از این منظر امنیت عرضه را در بازار مصرف نفت در ایالات متحده تضمین میکند. با وجود کاهش شمار بشکههای نفت در ذخایر استراتژیک، جایگزینی آن توسط نفت وارداتی در سالهای اخیر رشد داشته است.
از طرفی، انقلاب شیل باعث افزایش تولید نفت در ایالات متحده شده و واردات روزانه طلای سیاه به تبع آن از 10 میلیون و 100هزار بشکه به 6 میلیون 800 هزار بشکه در سال 2017 رسیده است.
از همین رو، سطح پوشش پالایشگاههای نفتی توسط نفت موجود در ذخایر استراتژیک از تنها 59 روز در انتهای سال 2000 به 72 روز در انتهای سال 2006 و نهایتا 106 روز در انتهای سال 2017 رسید.
برخی تحلیلگران معتقدند که حجم کنونی ذخایر استراتژیک فراتر از میزان لازم برای تامین امنیت ملی و اقتصادی رفته است (مثلا دیوان محاسبات ایالات متحده در ژوئن 2018 اعلام کرد که لازم است وزارت انرژی امریکا رویکرد خود در برنامهریزی برای آینده ذخایر اضطراری را تغییر بدهد).
در چنین شرایطی، رییسجمهوری امریکا میتواند به سادگی دستور استفاده از 30میلیون، 50 میلیون یا حتی 100 میلیون بشکه نفت خام را صادر کند، بدون اینکه توان ذخایر استراتژیک برای رسیدگی به اختلالات کوتاهمدت آتی به مخاطره بیفتد. استفاده از 100 میلیون بشکه برای جبران یک ماهه حذف کامل صادرات نفت ایران از بازار کافی خواهد بود. اگر سطح صادرات کشورها ثابت بماند، عربستان سعودی تولید خود را افزایش دهد و سایر اعضای آژانس بینالمللی انرژی نیز همپا و برابر با امریکا، ذخایر نفتی خود را در بازار عرضه کنند، آنگاه بازار میتواند ماهها بدون نفت ایران سر کند.
هدفگذاری قیمتی
با توضیحات فوق میتوان نتیجه گرفت که ذخایر استراتژیک نفت ایالات متحده نفت کافی برای تحریم کامل یا ناقص نفتی ایران در مدت 6 تا 12 ماه، و شاید بیشتر، را دارد. این میزان نفت برای محدود ساختن افزایش قیمت نیز کافی خواهد بود
در این فرضیه، ایالات متحده میتواند بطور کامل یا جزئی ایران را تحریم نفتی کند و در عین حال به دنیا اطمینان دهد که تغییری در ذخایر جهانی نفت اتفاق نخواهد افتاد.
اگر به حرفها و تحلیلهای روزنامهنگاران بشود اعتماد کرد، میتوان این طور برداشت کرد که سیاستگذاران امریکایی در حال بررسی این گزینه هستند.
این مساله با رفتار رییسجمهوری و پیامهای علنی او در توئیتر و تلویزیون به سازمان کشورهای تولیدکننده نفت برای افزایش عرضه نیز تطابق دارد.
همینطور این سیاست، هدف دولت ترامپ در اعمال «بیشترین فشار» به ایران در عین محدود ساختن تبعات اقتصادی و سیاسی افزایش قیمتهای نفت را تامین میکند. بهخصوص اینکه دولت ترامپ بهشدت در مورد تبعات سیاسی افزایش قیمت در انتخابات کنگره که قرار است 6 نوامبر برگزار شود نگران است.
چالش اصلی
اما مشکل استفاده از ذخایر استراتژیک برای دستکاری قیمتها این است که این سیاست به ایجاد اختلال جدی در بازار جهانی میانجامد. توسل به ذخایر استراتژیک برای کاهش قیمتها، آنهمزمانی که قیمتها باید افزایش یابند تا به تبع تولید نیز افزایش و مصرف کاهش یابد، خود میتواند عاملی برای افزایش نوسانات در بازار باشد.
عرضه ذخایر استراتژیک، بهخصوص اگر تعداد بشکههای عرضه شده زیاد باشد، میتواند با دادن «شوک سرخوشی» به بازار، اطمینان اقتصادی ایجاد کند. اما مانند هر اقدام دیگری در جهت دخالت در بازار، بعید است که استفاده از ذخایر استراتژیک برای مدیریت بازار در میانمدت موفق عمل کند.
این سیاست میتواند در کوتاهمدت تاثیری آرامبخش روی بازار داشته باشد و دست دولت ایالات متحده را برای محاصره چند ماهه اقتصادی ایران باز بگذارد. اما عرضه ذخایر استراتژیک هر چه بیشتر ادامه پیدا کند، اختلالات بیشتری در بازار نفت تزریق خواهد شد.
منبع: رویترز