کوچ اجباری در جستوجوی آب
«خشک شدن دریاچهها و تالابها میتواند به مهاجرتهای دسته جمعی بینجامد که در نهایت با مخاطرات اجتماعی و امنیتی همراه خواهد بود.» این اظهارات مسعود باقرزاده کریمی، معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیطزیست کشور است که سال گذشته نسبت به عواقب خشکسالی هشدار داد اما از یکسال پیش تا امروز نه تنها بهبودی در وضعیت منابع آب، جلوگیری از گسترش خشکسالی، تغییر در شیوه مدیریت مصرف و برنامهریزی برای حفاظت از دریاچهها و تالابها حاصل نشده بلکه با کاهش نزولات جوی، وضعیت بحرانیتر هم شده و خشکسالی جز کوچ اجباری برای ساکنان حاشیه کویر راه دیگری باقی نگذاشته است، تا جایی که روز گذشته عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، هم درباره مهاجرت عظیم از استانهای دچار خشکسالی به استانهای مرکزی و شمالی کشور هشدار داد. تالابهای کشور که از مهمترین منابع تامین آب برای مردم شهرهای اطرافشان به شمار میروند، یکی بعد از دیگری تبدیل به زمین لم یزرعی میشود که نه آب دارد و نه حیات. کمبود آب زندگی ساکنان حاشیه کویر را مختل کرده و مردم یک به یک مهاجرت میکنند و زادگاهشان را به امان خدا میسپارند تا شاید روزی که باز آسمان سر باریدن گرفت، آب در تالابها جاری شد و چاههای عمیق و نیمه عمیق کمر به قتل منابع آب زیر زمینی نبست، به شهرهایشان برگردند، همان نقاطی که خاطرههایشان در آن شکل گرفت و کودکیشان گذشت اما اکنون مردم استانهای مرکزی، مجبور به کوچ اجباری به استانهای شمالی هستند که در سایه چنین وضعیتی توازن در پراکندگی جمعیت دستخوش تغییر جدی میشود.
مدیریت منابع آب دغدغه 4 دهه اخیر نبوده است
خشکسالی این روزها به نامی آشنا برای مردم به ویژه مردمان استانهای مرکزی تبدیل شده است، عاملی که سبب میشود آنها دست از شهر و دیارشان بکشند و در جستوجوی یافتن آب راهی استانهای دیگر شوند. اما علی محمد شاعری، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی معتقد است مدیریت منابع آبی کشور اولویت چهار دهه اخیر در ایران نبوده است. او بیان کرد: «پدیده بیابان زایی، جنگل زدایی، خشک شدن تالابها، مدیریت ناصحیح منابع آب در کشور و به راه افتادن موج سدسازی در چند دهه اخیر در ایران اتفاق افتاده در حالی که باید آبخیزداری در سر شاخهها و کارهای اصولی برای حفاظت منابع آب انجام میشد.» شاعری بیان کرد: «موج برداشت سفرههای آب زیرزمینی اتفاق افتاده و در حال حاضر 300 هزار حلقه چاه غیرمجاز در ایران وجود دارد. حتی در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی مجوز حفر 100 هزار حلقه چاه تصویب و صادر شد که همه این موارد نشان میدهد مدیریت منابع آبی کشور اولویت 4 دهه اخیر در ایران نبوده است و به همین دلیل نمیتوانیم درهای استان مازندران، گیلان و گلستان را به روی مردم استانهای کم آب کشور ببندیم.»
تابع گرمایش جهانی هستیم
اظهارات شاعری در حالی است که مسعود باقرزاده کریمی، معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیطزیست کشور، خشکسالی در ایران را تابع از گرمایش جهانی دانسته و درباره این موضوع گفت: «بخش عمدهیی از مسائل در یک جریان جهانی است که ما هم در آن قرار گرفتیم و این جریان باعث نابسامانیهای اقلیم شده است. ناهنجاریهای اقلیمی ناشی از گرمایش کره زمین است. این گرمایش باعث خشکی در بخشهایی از کره زمین از جمله ایران شده است. نتیجه این ناهنجاری در بخشهای دیگر زمین باعث افزایش بارش شده، چراکه گرمایش زمین باعث افزایش سرعت ذوب شدن یخها و در نتیجه بالا آمدن آب دریاها و وسعت بیشتر اقیانوسها شده و همین امر باعث افزایش تبخیر و تشکیل ابرها و افزایش بارندگی در متوسط کره زمین
شده است.»
او افزود: «ما چارهیی جز سازگاری با شرایط نداریم. گونههای گیاهی و جانوری نیز هر کدام که سازگارتر باشند از این بحران جان سالم به در میبرند. ما معتقدیم میتوانیم با شرایط سازگار شویم، دولت، مردم و هر کسی که میخواهد در زمینه خشکسالی ورود پیدا کند باید روی سازگاریهای مختلف به لحاظ اجرایی، فرهنگسازی و قوانین و مقررات و انضباط برنامهریزی کند. باید نوع مصرف ما در بخش خانگی، کشاورزی و صنعتی دچار تحول شود، چراکه سرانه مصرف آب از سه هزار متر مکعب برای هر نفر از حدود سی سال پیش به هزار و ۴۰۰ مترمکعب رسیده است. خط قرمز مصرف برای هر نفر هزار لیتر است و ما در سراشیبی سقوط هستیم.»
باقرزاده کریمی بیان کرد: «از سوی دیگر متاسفانه جمعیتمان را با الگوهای نامناسب مصرف پیش میبریم و ما جمعیت مقتصد مانند چین دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی نیستیم و جمعیت پرمصرف داریم که البته سیستم مدیریتی کشور این رویه را بر آن تحمیل میکند، چرا که در کشور ما حتی اگر محیطزیستی هم باشید باز هم مجبورید پرمصرف باشید بهطور مثال در کشور ما کمتر کسی برای تردد از دوچرخه استفاده میکند.»
وی با بیان اینکه در تعالیم دینی و قانون اساسی بر حفظ محیطزیست تاکید شده، اما ما آنها را فراموش کرده و به کنار گذاشتهایم و در تصمیمگیریهایمان جایی ندارند، تصریح کرد:
« فقط از فلرهای پالایشگاههای ما به اندازه مصرف کشور ترکیه گاز مازاد میسوزد و مصرف بیرویه ما از محیطزیست در نهایت منجر به خشک شدن دریاچههایمان میشود. متاسفانه در کشور ما در توسعه بین بالادست و پایین دست حوزه هیچ توازنی ایجاد نشده است. خوزستان به انتقال آب اعتراض دارد در حالی که خاک خوزستان اشباع از آب است. چندین میلیارد مترمکعب آب در خوزستان سرگردان است.»
باقرزاده کریمی با بیان اینکه بسیاری از پایههای توسعه بر منابع متکی است، خاطرنشان کرد: وقتی منابع تضعیف و سیستم توسعه ناکارآمد میشود، نامتوازنی در جامعه ایجاد شده که باعث گسترش فقر میشود، گسترش فقر نیز دو روی یک سکه است که یک روی آن گسترش طبقه بسیار مرفه است که از یکسری رانتها و دسترسی به منابع برخوردارند و روی دیگر آنکه بخش زیادی از توده مردم هستند روز به روز فقیر میشوند. این دو بخشی شدن جامعه بهشدت به منابع طبیعی آسیب میزند. برداشت غیرمجاز از رودخانهها احداث چاههای غیرمجاز و تخریب منابع طبیعی بخش عمدهیی از آن به فقر باز میگردد.»
معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست گفت: «آبی که میتوانست پشتوانه توسعه باشد، تبدیل به محدودیت توسعه شده است. در دهههایی که میتوانستیم از آب به عنوان یک سرمایه طبیعی به درستی استفاده کنیم، متاسفانه با بیبرنامگی از بین بردیم و در حال حاضر کمآبی برای ما به محدودیت تبدیل شده است. در طبیعت اگر بد عمل کنیم، طبیعت به معضلی برای ما تبدیل میشود دریاچه ارومیه که زمانی برای ما نعمت بود، با عملکرد بد در آینده ممکن است به معضلی برای ما تبدیل شود، چراکه خاک و نمک را بر سر ما میریزد، کما اینکه این اتفاق در گاوخونی و بختگان نیز رخ داده است، در حالی که اینها نگینهایی در کویرهای خشک ما بودند و خشک شدن این دریاچهها و تالابها میتواند به مهاجرتهای دستهجمعی بسیار وحشتناک بینجامد و مهاجرتهای اکولوژیکی اتفاق خواهد افتاد که به مخاطرات اجتماعی و امنیتی منجر شود.»