نقش دولت در اقتصاد دیجیتال و بانکداری الکترونیک
زهرا لطیفی|
دولتها به دلیل نقش خود در تامین بودجه زیرساخت ارتباطی کشور، جزو مهمی از اقتصاد دیجیتال هستند و دولتهای مترقی، کسبوکارها، شهروندان و سازمانها را با نقشه راه مشخص در اقتصاد دیجیتال حمایت میکنند.
اقتصاد هوشمند یا دیجیتال به گستره وسیعی از فعالیتهای اقتصادی اشاره دارد که از دانش و اطلاعات دیجیتالی به عنوان عوامل کلیدی تولید استفاده میکنند. اینترنت، محاسبات ابری، دادههای عظیم، فینتک و دیگر فناوریهای دیجیتال جدید برای جمعآوری، ذخیره، تجزیه، تحلیل و به اشتراکگذاری اطلاعات دیجیتال، ابزارهای اقتصاد دیجیتال هستند.
مولفههای اصلی اقتصاد هوشمند، داراییهای دیجیتال، هویت دیجیتال و قراردادهای هوشمند هستند. پیشرانههای اصلی اقتصاد دیجیتال، تولید پیشرفته، روباتیک، اتوماسیون صنعتی، منابع جدید دادهیی از طریق اتصال به اینترنت و موبایل، محاسبات ابری، تجزیه و تحلیل کلان دادهها و هوش مصنوعی هستند. دیجیتالی کردن اقتصاد باعث ایجاد فرصتها و افزایش کارایی میشود. زیرا فناوریهای دیجیتالی باعث رشد اقتصادی، ایجاد نوآوری و فرصتهای شغلی جدید میشوند. در واقع میتوان گفت اقتصاد دیجیتال تمام جنبههای زندگی افراد یک جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد و بر نحوه ارتباط افراد و ایجاد تغییرات گسترده جامعه شناختی تاثیر میگذارد. در اقتصاد دیجیتال فعالیت اقتصادی از میلیاردها ارتباط آنلاین روزانه بین افراد، کسب و کارها، دستگاهها، دادهها و فرآیندها حاصل میشود. در واقع ستون فقرات اقتصاد دیجیتال، روابط بین افراد، سازمانها و دستگاههایی است که از طریق اینترنت، تکنولوژی تلفن همراه و اینترنت اشیا (IoT) حاصل میشود. به هر تقدیر، اقتصاد دیجیتال در حال شکلگیری است و باعث تغییر مفاهیم متعارف در مورد ساختار کسب و کار؛ چگونگی تعامل بنگاهها و چگونگی دریافت خدمات، اطلاعات و کالا توسط مصرفکنندگان نهایی است. در همین بستر استفاده تهاجمی از دادهها، سبب تغییر مدلهای تجاری میشود و علاوه بر تولید محصولات و خدمات جدید، باعث ایجاد فرآیندهای جدید شده که در نهایت منجر به ایجاد یک فرهنگ جدید مدیریت میگردد. این تغییرات شرکتها را مجبور میکند که دوباره مرزهای سنتی و زنجیره ارزش خود را بازنگری کنند و از شرکتهای جوان در مورد پیشبرد تحول دیجیتال بهرهبرداری کنند. اقتصاد هوشمند داری پتانسیل تغییرات اساسی در فعالیتهای اقتصادی، محیط اجتماعی است و در حال حاضر شاهد کاربرد گسترده اقتصاد دیجیتال و به تبع آن، رشد اقتصادی و نوآوری سریع در کشورهای پیشرفته هستیم. اقتصاد دیجیتال که شبکه جهانی در اقتصاد از طریق ارتباطات نوین است نیاز به یک بستر امن دارد و دولتها به موجب نقش سنتی خود در تامین بودجه اولیه برای زیرساخت ارتباطی کشور، جزو مهمی از اقتصاد دیجیتال هستند. همچنین یک دولت مترقی در اقتصاد دیجیتال، کسب و کارها، شهروندان و سازمانها را با یک نقشه راه مشخص حمایت میکند.
با در نظر گرفتن شکاف مهارتهای دیجیتالی و تفاوت در سطح مقررات و زیرساختهای کشورهای مختلف، میتوان گفت همه کشورها نمیتوانند از مزایای حادث شده از اقتصاد دیجیتال کامل بهرهمند شوند. در بعضی کشورها موانع اجتماعی و اقتصادی برای تحقق اقتصاد دیجیتال وجود دارد. از آنجا که در اقتصاد دیجیتال با مسائل جدید مربوط به اعتماد، حریم خصوصی و شفافیت روبرو هستیم، برای افزایش شمولیت، نیازمند درک عمیقی از آن هستیم.
اگرچه در حال حاضر شاهد تجربه رشد اقتصادی بالا، نوآوری سریع و کاربرد گسترده آن در بخشهای اقتصادی کشورهای توسعه یافته هستیم. اما با وجود فرصتهای فراوان ارائه شده توسط اقتصاد دیجیتالی، بعضی کشورها هنوز بهطور کامل توانایی استفاده از فناوریهای دیجیتالی برای توسعه پایدار را درک نکردهاند و شاهد زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات ضعیف، عدم توسعه مهارتهای مناسب و موانع اجتماعی و اقتصادی در اقتصاد دیجیتال هستیم.
در نهایت برای درک بهتر نقش اقتصاد دیجیتالی در ایران و چگونگی اثرگذاری فناوریهای دیجیتال در اقتصاد، باید بررسی شود که چگونه میتوان سیاستها و مقررات و مهارتهای انسانی را تغییر داد، تا به تحول دیجیتال در ایران سرعت بخشید. همچنین وضعیت فعلی اقتصاد دیجیتال در ایران، از جمله مسائل مربوط به جریانهای دیجیتال؛ تجارت الکترونیک؛ تکنولوژیهای مالی؛ نقش آموزش، مهارتها و نوآوری در اقتصاد دیجیتال؛ و پیامدهای تحول دیجیتالی در چشمانداز اقتصادی ایران باید واکاوی شود.