مالیات بر عایدی سرمایه نیازمند انقلاب مالی

۱۳۹۷/۰۵/۰۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۶۳۶۲
مالیات بر عایدی سرمایه نیازمند انقلاب مالی

گروه کلان| امیر‌عباس آذرم‌وند|

در آخرین روز تیرماه، محمد مسیحی معاون مالیات بر ارزش افزوده سازمان امور مالیاتی، دامنه فرار مالیاتی کشور را بین 150 تا 300 هزار میلیارد ریال تخمین زد و گفت: بیش از 40 درصد اقتصاد کشور از مالیات معاف است که این موجب فشار مضاعف بر سایر بخش‌ها می‌شود. همین گفته‌ها نشان می‌دهد که نظام مالیاتی کشور تا چه اندازه با مشکلات بزرگ و کوچک دست به گریبان است. این در حالی است که نظام مالیاتی در همه جای جهان اصلی‌ترین منبع درآمد دولت‌ها است و به همین دلیل همواره قوه مجریه نسبت به آن سخت‌گیری‌هایی اعمال می‌کند. در ایران گرچه در سال‌های اخیر از سهم نفت در تولید ناخالص داخلی کاسته شده، اما دولت‌ها بیشتر تمایل دارند تا از طریق درآمد مالیاتی امور خود را اداره کنند. این روزها که اقتصاد ایران درگیر تهدید خارجی است و وضعیت آینده صادرات نفت هم مبهم است فرصت این فراهم آمده که کارشناسان پایه‌های جدید مالیاتی را که دولت از آنها غفلت کرده، معرفی کنند. یکی از این پایه‌ها، عایدی سرمایه است که علاوه بر اخذ درآمد می‌تواند به بازتوزیع عادلانه‌تر منابع مالی کشور نیز کمک کند. موضوعی که معاون وزیر اقتصاد وعده آن را داده ولی وحید شقاقی، اقتصاد‌دان ‌ضمن ضروری دانستن اجرای آن معتقد است عده‌یی ثروتمند و سوداگر جلوی اجرای این قبیل طرح‌ها می‌ایستند و در نتیجه برای اجرای این قبیل طرح‌های حیاتی به یک انقلاب مالی نیاز داریم.

به گزارش «تعادل»، تاکنون در ایران عمدتا مالیات بر عایدی سرمایه که به دلایل مختلف یکی از پایه‌های مهم مالیاتی در دنیا است نادیده گرفته می‌شد. اکنون البته به نظر می‌رسد دولت می‌خواهد این سیاست را تغییر دهد.

همان‌گونه که حسین میرشجاعیان، معاون اقتصادی وزارت اقتصاد، در گفت‌وگویی که اخیرا با ایسنا داشته درباره طرحی مبنی بر اخذ مالیات بر سرمایه اظهار کرده است: اگر این طرح پیگیری و اجرا شود می‌تواند از حجم مشکلات در اقتصاد بکاهد. نظام مالیاتی و حکمرانی ما نیازمند این اتفاق است، چرا که با این طرح می‌توان جلوی بسیاری از سفته بازی‌ها را گرفت. وی با تاکید بر اینکه با اجرای طرح مالیات بر سرمایه می‌توان جلوی بسیاری از سوداگری‌ها را گرفت این را هم گفته است که: درآمدهای بادآورده را در این سیستم به راحتی می‌توان کنترل کرد. اما زمانی می‌توان این کار را کرد که روی تمام نقل و انتقالات مالی نظارت داشته باشیم.

این نکته‌یی که میرشجاعیان اظهار کرده، موضوعی است که کارشناسان هم بر آن تاکید می‌کنند. نظام مالیاتی در ایران از مشکل کمبود اطلاعات مورد نیاز رنج می‌برد. به نظر بسیاری اگر نظام اطلاعاتی موثری بر قرار نشود نمی‌توان نتیجه مطلوب از اجرای دریافت مالیات بر عایدی سرمایه حاصل کرد.

در این زمینه میرشجاعیان با بیان اینکه هنوز سازمان امور مالیاتی ما نتوانسته است به بانک‌های اطلاعاتی بانک‌ها وصل شود اضافه کرد: وقتی که سازمان امور مالیاتی اعلام می‌کند که هنوز نتوانسته است به بانک‌های اطلاعاتی بانک‌ها وصل شود و هنوز در این مساله مشکل دارد یعنی اینکه رسیدن به نقطه مطلوب زمان می‌برد. در این شرایط باید از دستگاه‌های اطلاعاتی مختلف خواست تا اطلاعاتشان را با سازمان امور مالیاتی تقسیم کنند. میرشجاعیان همچنین از تشکیل کارگروهی ویژه در وزارت اقتصاد خبر داد و گفت که این کارگروه با توجه به شرایط فعلی بازارهای ارز و سکه قرار است به صورت فوری به مساله مالیات بر سرمایه‌ها رسیدگی کند.

 مالیاتی برای کنترل ثروت

مالیات بر سرمایه مالیاتی است که بر کلیه دارایی‌هایی مانند خانه، وجه نقد، حساب سپرده، صندوق‌های سرمایه‌گذاری بازار پول، مزایای بازنشستگی، سهام سرمایه، اوراق بهادار و غیره تعلق می‌گیرد. مالیات بر سرمایه اغلب به عنوان مکانیزمی برای تعدیل ثروت به کار می‌رود و در کشورهایی که فاصله طبقاتی در آن زیاد است، کاربرد بیشتری دارد.

فعالیت‌های اقتصادی در دو بخش مولد و غیر مولد تشکیل می‌شود و اغلب دولت‌ها سیاست‌هایی را در دستور قرار می‌دهند تا سرمایه‌ها به سمت بخش تولید هدایت شوند. با در دستور قرار دادن سیاست مالیات بر سرمایه‌، هزینه فعالیت‌های نامولد افزایش می‌یابد و بخشی از سرمایه‌گذاری‌ها به بخش‌های مولد می‌روند. مدافعان این نوع مالیات می‌گویند مالیات بر سرمایه با حذف انگیزه‌های سفته بازی و سوداگرانه موجب گسترش آزادی عمل تقاضای واقعی می‌شود. نوسانات و پراکندگی قیمت مسکن در کشورهایی که مالیات بر عایدی سرمایه در بخش مسکن برقرار است نسبت به کشورهایی که فاقد این نظام هستند کمتر است. همچنین افزایش همزمان عرضه و کاهش تقاضا به سمت تقاضای مصرفی و واقعی موجب کاهش تورم هم خواهد شد.

در کنار این، مالیات بر عایدی سرمایه فایده دیگری هم داردو آن این است که دولت با افزایش درآمدهایش می‌تواند فرصت را برای توزیع دوباره ثروت فراهم کند. مالیات بر عایدی سرمایه یکی از پایه‌های مالیاتی مهم است که به موجب آن ثروتمندان مالیات بیشتری پرداخت می‌کنند و درآمد حاصل شده از محل آن می‌تواند در راستای ارائه با کیفیت‌تر خدمات رفاهی به کار رود.

در این زمینه وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی، با اشاره به فاصله طبقاتی در کشور گفت: «یکی از نتایج ضعف در نظام مالیاتی، تمرکز و انحصار ثروت در دست عده کم است. یکی از کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس چندی پیش گفت 85 درصد سود نظام بانکی کشور در سال گذشته به جیب دو تا سه درصد سپرده‌گذاران رفته است و از قضا آنها هیچ مالیاتی بابت آن ندادند. در همین 6 یا هفت ماه گذشته ثروت یک اقلیت پنج درصدی در کشور بیش از دو تا سه برابر رشد کرده و بابت آن مالیاتی هم اخذ نشده است. سوداگران دلار، مسکن، سکه و خودرو در همین مدت که بخش زیادی از جامعه ایران فشار معیشتی بیشتری داشت، سودهای آنچنانی به دست آورد. »

در کشور ترکیه، برای جلوگیری از سوداگری در بازار مسکن و هدایت نقدینگی به سمت کسب و کار، مالیات سرمایه بر بخش مسکن اجرا می‌شود. بر اساس این قانون چنانچه یک خریدار خانه در کمتر از پنج سال بخواهد خانه خود را بقروشد باید تا سقف 35 درصد مالیات بپردازد. خریدار و فروشندگان واحد مسکونی نیز هنگام معامله موظف هستند معادل 2.2 درصد از قیمت ملی را به عنوان ثبت قرارداد بپردازند.

از سوی دیگر طرح مالیات بر عایدی سرمایه مخالفانی هم دارد. در 21 تیرماه امسال عبدالرضا مصری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه در خصوص موضوع اخذ مالیات گفت: درباره شرایط اخذ مالیات باید ملاحظاتی رعایت شود به‌طور مثال موضوع مالیات بر درآمد درقانون مالیات‌ها تعریف شده که امر مثبتی است و در این راستا باید از سود شرکت‌ها مالیات اخذ کرد. نباید موضوعی با عنوان مالیات بر حقوق مطرح شود بلکه هدف اخذ مالیات بر درآمد است به عبارتی نباید از سرمایه، مالیات اخذ شود به‌طور مثال به خود کارخانه مالیات تعلق نمی‌گیرد بلکه باید از درآمد کارخانه مالیات اخذ شود.

نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: صاحبان املاک زمانی که واحدهای مسکونی را اجاره می‌دهند باید بخشی از درآمد اجاره را به عنوان مالیات پرداخت کند حتی باید مالیات واحدهای به فروش رفته را نیز پرداخت کند اما نباید از املاک فروش نرفته به دلیل گذشت زمان مالیات، اخذ کرد. اصل‌تر سرمایه به بازاری که سود در پی ندارد، نمی‌رود بنابراین باید شرایط برای سرمایه‌گذاری تسهیل شود تا از درآمد حاصل بتوان مالیات گرفت با انجام این مهم اقتصاد حرکت رو به جلو دارد. در هر صورت باید زمینه سودآوری در بخش‌های تولید تسهیل شود تا سرمایه‌ها راهی بازارهای مولد اقتصادی شود.

 اصلاح نظام مالیاتی از نان شب هم

واجب‌تر است

وحید شقاقی شهری، مدرس دانشگاه و اقتصاددان به «تعادل» گفت: «در شرایط کنونی اقتصاد ایران اصلاح و اخذ مالیات از نان شب هم حیاتی‌تر است چرا که تنها ابزاری که می‌تواند سودا‌گری را مهار، شکاف طبقاتی را کاهش و درآمدهایی پایدار برای دولت ایجاد کند، نظام مالیاتی اصولی و مبتنی بر واقعیات است. از سال 1387 در کشور طرح جامع مالیاتی به تصویب رسید اما با وجود گذشت یک دهه همچنان به مرحله بهره‌برداری نرسیده است. فساد در دستگاه‌های کشور لانه کرده و اجازه نمی‌دهد امور اصلاح و بهینه شود. اجرای طرح مالیات بر عایدی سرمایه نیز نیازمند آن است که ابتدا این طرح تصویب شود یا حداقل سامانه‌های اطلاعاتی آن به کار افتند تا از این راه این طرح موفق‌تر باشد.»

مدرس دانشگاه خوارزمی ضمن قدرتمند خواندن فاسدان در اقتصاد ایران افزود: « تکمیل طرح جامع مالیاتی نیازمند یک عزم جدی در حاکمیت است زیرا من بعید می‌دانم دولت بتواند از پس ابرطبقه‌یی که در مقابل این طرح قرار دارد، برآید. کشور اکنون نیازمند یک انقلاب مالی است زیرا تجمع ثروت در دست یک عده کوچک سبب شده تا آنها هر چه می‌خواهند انجام دهند. بنابراین افزایش شفافیت و اخذ مالیات از ثروتمندان در این مسیر بسیار یاری‌دهنده است.»

شقاقی گفت: «در همسایگی ما خانواده سه نفری زندگی می‌کنند که پنج ماشین دارند، حال آنکه بخش دیگری از جامعه کرایه رفت و آمد خود را هم به سختی می‌پردازد. این ضعف را نظام مالیاتی باید جبران کند. طرح اخذ مالیات بر عایدی سرمایه از سال 1380 میان دولت و مجلس دست به دست می‌شود قانونی است که اجازه این نابرابری‌ها را نمی‌دهد. حالا امیدوارم بعد از هفده سال این‌بار دیگر این قانون مصوب و به درستی اجرا شود، زیرا اقتصاد ایران دایما در حال قطبی شدن ثروت است.»

او مالیات بر عایدی سرمایه را یکی از دوپایه یک نظام مالیاتی دانست و گفت: « این مالیات با مهار سودا گری، عملا عدالت اجتماعی را محقق می‌کند. در جنگ اقتصادی آینده حمایت مردم از حاکمیت بسیار مهم است و اجرای این طرح می‌تواند به درجه‌یی مردم را نسبت به حکومت راضی‌تر نگه دارد. چنانچه این اتفاق هم نیفتد، سوداگران به راحتی سرمایه‌های خود را بزرگ‌تر می‌کنند و عموم جامعه هم هر روزه فقیرتر می‌شود.»