شکست رژیم کنترل و عدم اشاعه هستهای
جاوید منتظران|
روزِ توافق برجام به عنوان روزی تاریخی برای حوزه روابط و حقوق بینالملل و معاهدات منع اشاعه و کنترل تسلیحات شناخته شده است. این توافق، تحولی نوین و شگرف محسوب میگردد که شش قدرت جهانی و جمهوری اسلامی ایران طی مجموعه مذاکراتی دو و چندجانبه بر سر چگونگی حلوفصل اختلافات خود بر سر برنامه اتمی ایران، به آن دست یافتند؛ امری که پیامدهای آن بسیار فراتر از چارچوب متن آن بود. اکنون ایالاتمتحده امریکا از این توافقنامه خارجشده است، توافقی که به عنوان جامعترین توافق عدم اشاعه و کنترل تسلیحات در طول تاریخ مطرح گردیده بود و در جهت اهداف معاهدات کنترل تسلیحات و عدم اشاعه عمل میکرد. لذا در این مطلب، به تبیین پیامدهای خروج امریکا از برجام بر معاهدات منع اشاعه و کنترل تسلیحات هستهیی میپردازیم.
برجام و حل پرونده هستهای امنیتی شده ایران
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، توافقی بینالمللی بر سر برنامه هستهیی ایران است که در تاریخ 14 ژوئیه 2015 میان ایران و کشورهای گروه 1+5 (امریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) در شهر وین صورت گرفت. مذاکرات طولانیمدت میان ایران و 6 قدرت جهانی برای دستیابی طرفین به «برجام»، همزمان با «توافق موقت ژنو» در نوامبر 2013 آغاز شد. پس از توافق ژنو، دو طرف مذاکرات را به مدت 20 ماه ادامه دادند تا سرانجام در آوریل 2015 به «تفاهم لوزان» به عنوان چارچوبی برای توافق وین دست یافتند. بر اساس متن توافق برجام، ایران ذخایر غنیسازی متوسط خود را پاکسازی، ذخیرهسازی اورانیوم با غنای کم را تا 98 درصد قطع و همچنین تعداد سانتریفیوژهای خود را تا حدود دوسوم به مدت حداقل 15 سال کاهش دهد.
همچنین بر اساس برجام، ایران غنیسازی بیش از 3,67 درصد را متوقف کرده و هیچ تاسیسات غنیسازی جدید یا رآکتور آبسنگین نخواهد ساخت. علاوه بر محدودیتهایی در بخشهای فنی و هستهیی تاسیسات هستهیی آن کشور، بهمنظور بررسی، نظارت و تایید اعمال این محدودیتها از سوی ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهتمامی تاسیسات هستهیی آن دسترسی منظم خواهد داشت.
بر اساس برجام و درازای اجرای تمامی این تعهدات، ایران از ذیل تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و امریکا خارج خواهد شد. متن برجام یا همان توافق وین، توسط فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ج. ا. ایران با حضور رسانهها به زبانهای انگلیسی و فارسی قرائتشده و اعلام گردید که طرفین به توافق جامع دست یافتهاند.
پس از دستیابی طرفین به برجام، شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه مشهور 2231، رسماً از این توافق حمایت نمود. و بدینترتیب برجام، موضوع فعالیتهای هستهیی جمهوری اسلامی ایران که در دهه اخیر به بحرانی هستهیی تبدیل گردیده بود را به حاشیه راند و زمینه غیرامنیتیسازی پرونده هستهیی ایران و خروج این کشور از فصل هفتم منشور ملل متحد را فراهم نمود.
تاثیر برجام بر معاهدات خلع سلاح
عدم اشاعه و کنترل تسلیحات
توافق جامع و نهایی هستهیی وین با عنوان شناختهشده و رسمی «برنامه جامع اقدام مشترک» یا «برجام» اقدامی برای حلوفصل پرونده هستهیی ایران با چارچوب و ابعادی مشخص بود، اما کمتر کسی است که به پیامدها و مقتضیات فراهسته ای آن باور نداشته باشد. یکی از این پیامدها حوزه معاهدات خلع سلاح، عدم اشاعه و کنترل تسلیحات است. خلع سلاح در معنای دقیق آن به فرایندی اطلاق میشود که درنهایت به امحای کامل تمام یا یک دسته خاص تسلیحات میانجامد و کنترل تسلیحات در مـعنای مـضیق و سنتی آن نـاظر بر تحدید کمی یا کیفی برخی از انواع تسلیحات هست. این دو واژگانی قدیمی در ادبیات حقوق و روابط بینالملل هـستند که درکل، به مذاکره پیرامون تسلیحات نظامی برای کاهش آنها تا حـد صـفر یا حداقل تا سطوح بسیار پایین یا انهدام و همچنین تحدید یا کاهش روشهای اقدام دولتها به جـنگ اطـلاق میشوند
یکی از ویژگیهای اساسی خلع سلاح و کنترل تسلیحات، ماهیت بینالمللی و گستردگی موضوعی آن است که سبب میشود کلیه تسلیحات خواه از نوع کشتارجمعی یا متعارف را در قالب مذاکره بینالمللی و همانا انعقاد یـک معاهده بینالمللی است، در برگیرد. نظام خلع سلاح و کنترل تسلیحات به مفهوم و معنای عام آن، ضمن آنکه مفاهیم مـورد اشـاره منشور (یعنی خلع سلاح و تنظیم تسلیحات) را دربر میگیرد، چهار هدف اساسی را دنـبال میکند:
1. کاهش احتمال وقوع درگیری و جنگ بین دولتها 2. کاهش درد، رنج و صدمه بر جمعیت و نیروی انسانی دولتها در صورت وقوع جنگ، 3. کاهش مخارج تسلیحاتی و در نتیجه تـقلیل هـزینههای جـنگ 4. نهایتا مشارکت در مدیریت منازعات مسلحانه از طریق ارائه چارچوبی برای مذاکره مـیان طـرفهای متخاصم و کاهش تنشها.
تاکنون سازمان ملل موفقیتهایی در زمینه تدوین معاهدات مربوط به عدم اشاعه و کنترل تسلیحات داشته اسـت. از جـمله اقدامات آن تصویب موافقتنامه جهانی درزمینه کنترل تسلیحات (معاهده عدم تکثیر سلاحهای هستهای) تحت عنوان ان پی تی در سال 1968 است که در سال 1995 نیز بهطور نامحدود تمدید شد.
با نظر به اینکه گسترش معاهدات کنترل تسلیحاتی باعث محدودیتهایی برای تسلیحات متعارف و غیرمتعارف شده است، این عملکرد باعث افزایش امنیت در سطوح ملی و بینالمللی شده است. در این راستا از توافقنامه برجام میتوان به عنوان جامعترین توافق عدم اشاعه و کنترل تسلیحات در طول تاریخ نام برد که در جهت اهداف معاهدات کنترل تسلیحات و عدم اشاعه عمل میکند. این توافق یک استاندارد جدید برای حل بحران هستهیی جهانی است.
مدل دیپلماسی برآمده از آن نیز میتواند در حلوفصل موضوعات مرتبط با سلاحهای کشتارجمعی و جلوگیری از دستیابی کشورها به تسلیحات کشتارجمعی به کاراید. بعلاوه اینکه به عنوان الگویی در ایجاد مدل امنیتی بینالمللی در رژیم عدم اشاعه سلاحهای کشتارجمعی و کنترل تسلیحات هستهیی باشد و بتواند به حل مناقشات و بحرانهای بینالمللی و منطقهیی سرعت قابلتوجهی دهد.
تاثیر خروج امریکا از برجام بر روند خلع سلاح و کنترل تسلیحات هستهای
در تبیین تاثیر خروج امریکا از توافقنامه برجام بر روند خلع سلاح و کنترل تسلیحات هستهیی لازم است که به ظرفیتهای درآمدها از برجام بر این حوزه (خلع سلاح و کنترل تسلیحات) اشاره داشت که اکنون این ظرفیتها با خروج ایالاتمتحده از برجام، کمرنگ گردیده یا دیگر وجود ندارد.
یکی از ظرفیتهای برآمده از توافقنامه برجام این است که کشورهای دارای سلاحهای هستهیی در سایه آن توافق میتوانستند با قبول اجرای اقدامات جدی خلع سلاحی، امنیتی منطقهیی و بینالمللی را التیام بخشند و رژیم عدم اشاعه سلاحهای هستهیی را با اقدامات جدی خلع سلاحی خود تقویت کنند. مورد دیگر اینکه با تکیهبر توافقنامه برجام؛ میتوانستند پارادایم امنیتی غلط و خطرناک تحت عنوان بازدارندگی برآمده از سلاح هستهیی را به یک ترتیبات بهتر، امنتر و عادلانهتر تغییر دهند.
علاوه بر اینها، توافقنامه برجام میتوانست الگویی برای کنترل همه کلاهکهای هستهیی جهان باشد و بهرهمندی از الگوی دیپلماسی هستهیی برآمده از آن، میتوانست آغازگر شروع مذاکراتی برای تدوین یک معاهده امحای تسلیحات هستهیی در منطقه و فرا منطقه باشد که با سازوکارهای قوی نظارت و سنجش میزان پایبندی کشورها پشتیبانی گردد. در مرحله مقدماتی، میتوانست با خارج کردن زرادخانههای هستهیی از حالت هشدار و آمادهباش (جدا کردن کلاهکها از ناقلهای حمل آنها بهمنظور کاهش ریسک استفاده) شروع کرده و در مراحل بعد آن را با خلع سلاح همه کشورهایی که تسلیحات کشتارجمعی دارند، ادامه دهد.
لذا این پروژه جهانی میتوانست با یک حمایت قوی، جهانشمول و صادقانه برای ایجاد یک منطقه عاری از سلاحهای کشتارجمعی در جهان و بهویژه در غرب آسیا، به یک هدف قابلدسترس تبدیل شود، به شرطی که قدرتهای مرتبط بهویژه ایالاتمتحده امریکا به این قناعت میرسیدند که این موضوع نهفقط یک آرمان پسندیده، بلکه یک ضرورت استراتژیک جهانی است و ازاینجهت به برجام پایبند میماندند.
نتیجهگیری
معاهده منع گسترش سلاحهای هستهیی یا ان پی تی (۱۹۶۸) ازجمله معاهدات لازمالاجرای بینالمللی است که جمهوری اسلامی ایران در همان سال تصویب معاهده در ۱۹۶۸ به عضویت آن درآمده است. با توجه به اینکه این معاهده، حق خروج اعضا را به رسمیت شناخته است و ماده دهم آن تصریح میکند: «هر دولتی باید حق داشته باشد در اجرای حاکمیت ملی خود درصورتیکه احساس کند موارد فوقالعادهیی در رابطه با موضوعات این پیمان، منافع حیاتی کشورش را به مخاطره انداخته است، از پیمان خارج شود. در این صورت باید سه ماه پیش از خروج، به تمام همپیمانان و شورای امنیت سازمان ملل متحد اطلاع دهد. در چنین اطلاعیهیی باید موارد فوقالعادهیی که ازنظر آن کشور منافع حیاتیاش را به مخاطره انداخته نیز ذکر شود». لذا جمهوری اسلامی ایران که با راهبردهایی تسلیحاتی هم چون عضویت در معاهدات کنترل تسلیحات نظیر ان پی تی درصدد بوده است تا اعتماد کشورهای منطقه و جهان را بهنوعی به خود جلب کند که نهایتا با انعقاد معاهده برجام و پذیرش و انجام تعهداتی، خود را به عنوان کشوری تنشزدا در جهان که خواهان حل مساله هستهیی خود است، معرفی نمود. با خروج امریکا از برجام؛ اجرای این توافقنامه با آینده ابهامآمیزی مواجه شده است، خروج ایالاتمتحده از این توافقنامه که در تضاد کامل با تفسیر سایر متعهدین آن قرار دارد، موجب گردیده که اصلیترین طرف مجری توافقنامه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، با اشاره به اینکه منافع حیاتیاش به مخاطره افتاده است، حق خروج خود از برجام و بالطبع، خروج از معاهدات عدم اشاعه هستهیی نظیر (ان پی تی) را برای خود محفوظ بدارد. ازآنجاکه نپیوستن بـه مـعاهدات خـلع سلاح یا طفره رفتن از اجرای آنها بهویژه در خصوص معاهدات خلع سـلاح و عـدم گسترش سلاحهای کشتارجمعی، یکی از مظاهر تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی محسوب میگردد، لذا میتوان اینگونه اشاره داشت این توافقنامه که دستاوردی بسیار مهم برای معاهدات خلع سلاح، عدم اشاعه و کنترل تسلیحات هستهیی بود، این با خروج امریکا از آن، فرصت گرانبهای برآمده از آن نیز از اختیار سیاستگذاران خارج گردید. درمجموع خروج امریکا از برجام، به معنای شکست رژیم کنترل و عدم اشاعه هستهیی تلقی میگردد که علاوه بر تهدید مجدد علیه صلح و امنیت بینالمللی، موجب کاهش قدرت تصمیمگیری و نقش شورای امنیت، کاهش اعتبار آژانس بینالمللی انرژی اتمی و البته شکست نظام حقوقی- سیاسی و نزاکتی حاکم بر معاهدات و توافقات بینالمللی بهویژه در حوزه معاهدات منع اشاعه و کنترل تسلیحات هستهیی در نظام بینالملل گردید.
منبع: شمس