اوپک راه خود را گم کرده است
گروه انرژی|
به نظر میرسد سال 2018 سالی سرنوشتساز برای سازمانی باشد که بیش از 60 سال از عمر تاسیسش میگذرد. برای نخستینبار در عمر فعالیت اوپک، بحث جدی پیوستن روسیه به این سازمان یا حداقل نزدیک شدن به برخی اعضای آن، تا سطح همکاری درازمدت مطرح است. امریکا به وضوح سیاستها و نقش اوپک در بازار نفت را مورد انتقاد قرار میدهد و در داخل این سازمان نیز همگرایی چندانی، آن طور که در بدو تاسیس آن وجود داشت احساس نمیشود و به نظر میرسد «نفع مشترک» که عامل اصلی نزدیک شدن 5 عضو موسس این سازمان یعنی ایران، عربستان سعودی، عراق، ونزوئلا و کویت بوده است کم کم جای خود را به «تضاد منافع» میدهد. اما آیا سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام میتوانست راه متفاوتی را طی کند یا اتفاقات رخ داده در سپهر سیاسی جهان در سالهای اخیر، اوپک را نیز ناگزیر تغییر میداد؟ کریس کوک از تحلیلگران ارشد نفتی که زمانی رییس بورس نفت لندن بوده درخصوص آنچه بر اوپک در سالهای اخیر رفته است به 2 موضوع تاثیرگذار بر دگردیسی این سازمان اشاره کرده و به «تعادل» میگوید: «به عقیده من اوپک بعد از سال 2001 راه خود را گم کرد. این امر همزمان با سلطه والاستریت و شرکتهای بزرگ نفتی بر فرایند قیمتگذاری، مالی شدن بازار نفت از طریق سیستم مبادلاتی بینقارهیی (در پی طراحی بازار از سویگری کوهن، رییس بانک گلدمنساکس و مشاور اقتصادی پیشین ترامپ) رخ داد. البته اوپک پس از بحران مالی سال 2008 از نحوه رویکرد ژئوپلیتیک ایالات متحده نیز ضربه خورد.»
کوک که در نخستینبار مطرح شدن ورود نفت به بورس ایران به تهران سفر کرده و ایده طراحی ساز و کار این بورس را با مسوولان وقت در میان گذاشت، از آن دسته تحلیلگران دگراندیش در خصوص بازار نفت است که دیدگاههایش شباهتی به دیدگاههای اغلب تحلیلگران ندارد. او در خصوص رابطه میان قیمت نفت و نقش اوپک در بازار عنوان میکند: «در عرض دو سال، قیمت نفت حرکت بومرنگی را تجربه کرده و از 80 دلار به 147 دلار و از این قیمت به 35 دلار و حالا هم به 80 دلار در هر بشکه رسیده است. این تغییرات از تقاضای مالی برای نفت نشات میگیرد، در حالی که واقعیت عرضه و تقاضا تنها 3 درصد با هم متفاوت هستند. نقش اوپک به مرور کمرنگ شد تا اینکه حالا این سازمان به سیرک و منبع اخبار منفی تبدیل شده که والاستریت به آنها، از نوسانات بازار سودهای بزرگی به جیب بزند.»
این تحلیلگر حوزه انرژی که در موسسه امنیت و انرژی کالج دانشگاهی لندن مشغول به کار است، نقش عوامل بیرونی را نیز در تغییرات اخیر اوپک مهم دانسته و عنوان میکند: «به نظر من، فعالیتهایگری کوهن (نماینده والاستریت در دولت) و رکس تیلرسون (نماینده شرکتهای بزرگ نفتی داخلی) در دولت ترامپ بر کنترل فرایند قیمتگذاری در بازار نفت متمرکز بود. این استراتژی تفوق در زمینه انرژی در روز 29 ژوئن سال 2017 توسط شخص دونالد ترامپ اعلام و در تاریخ اول ماه ژوئیه همان سال به مرحله اجرا گذاشته شد.»
او اضافه میکند: «زمانی که اجرای این سیاست در سال 2018 به انجام رسید، کوهن و تیلرسون از دولت بیرون آمدند و از میانه آوریل سال 2018، ارزش دلار به صورت جداییناپذیری به ذخایر نفتی امریکا (و تحت عنوان استاندارد نفتی دلار) گره خورد.»
کوک اعتقاد دارد قوی شدن پیوند ارزش دلار و ذخایر نفتی امریکا بر ارزش پول ملی کشورهای در حال توسعه نیز اثر داشته است. او در این زمینه عنوان میکند: «ترکیب دو فاکتور کمبود دلار و پایه نفتی برای آن، دلیل سقوط ارزش ریال و دیگر ارزها در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و بازارهای نوظهور در برابر دلار بوده است.»
رییس اسبق بورس نفت لندن اما بر این باور است که همچنان در اوپک پتانسیل استفاده از قدرت گروهی وجود دارد. کریس کوک در این زمینه میگوید: «به عقیده من، اعضای اوپک هم باید گروه جدیدی در بازارجهانی نفت ایجاد کنند–چیزی مانند انجمن بینالمللی تجارت نفت–و دیگر کشورهای تولیدکننده را نیز به عنوان سهامدار بازار نوین نفت، به پیوستن به این گروه دعوت کنند.»
این محقق ارشد انرژی به نقش چین و موضع این کشور در قبال سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام نیز پرداخته و میگوید: «افزایش 30 دلاری قیمت نفت برای چین که روزانه 8 میلیون بشکه نفت خام وارد میکند به معنای افزایش 7 میلیارد و 500 میلیون دلاری هزینه نفت است و به هیچوجه مایع رضایت پکن نخواهد بود. دقیقا این موضوع دلیل ایجاد شاخص قراردادهای نفتی شانگهای بود. چین در همین راستا، 700 میلیون بشکه به ذخایر نفتی خود اضافه کرده و از طرفی نیز مشغول رایزنی با هند و دیگر مصرفکنندگان نفت آسیا برای ایجاد «کلوب خریداران آسیایی نفت» است. هدف چین، گرفتن سکان بازار و قیمتگذاری از تولیدکنندگان است و من معتقدم که آنها کار را از همین حالا شروع کردهاند و پیشبینی کردهاند که قیمت نفت خام در چند ماه آتی بهشدت کاهش خواهد یافت. من فکر نمیکنم که چین از پرداخت 30 دلار بیشتر روی خرید 8 میلیون بشکه نفت روزانهاش خشنود شود.»
او در ادامه عنوان میکند: «از همین رو توصیه من به ایران این است که دیپلماسی سازنده انرژی را درون اوپک و با هدف ایجاد همکاری جهانی در مساله انرژی پیگیری کند. در چارچوب جدید همکاریهای جهانی نباید نفت به مانند یک کالا به فروش برسد؛ آنهم در بازاری که نوسان در ذات آن و در سیستم مالی معیوبی که دلار پایه آن است. در عوض، در ساختار جدید، باید نفت عرضه شده در برابر محصولات و کالاها معاوضه شود. چنین تغییری در ساختار بازار، جزئی از روند عمومی تبدیل بازار کالاهای سرمایهبر به بازار خدمات «هوشمند» و تبدیل نحوه تامین و تبادلات مالی از طریق تکنولوژی مالی (فینتک) است.»
او که از مدتها پیش بر لزوم ایجاد بازارهایی متفاوت برای فروش نفت تاکید کرده است، در تشریح مواضع خود میگوید: «کاربرد تکنولوژی مالی در بخش انرژی (البته اینجا منظورم بلاکچین و آن سکههای بیارزش نیست) به ایجاد انرژیکوین میانجامد؛ ابزار مالی که از اعتبار جهانی برخوردار بوده و میتواند برای پرداخت در برابر سرمایش، گرمایش، نیرو، حملونقل، پهنای باند و دیگر حاملهای انرژی، بهخصوص آب، مورد استفاده قرار گیرد.»
پایهگذار بورس نفت ایران که در سالهای گذشته نیز چندین سفر به تهران داشته در نهایت در خصوص وضعیت اوپک و افق پیش روی آن میگوید: «در کل میتوان گفت که که اوپک مدتهاست راه خود را گم کرده است اما حالا این شانس را دارد با تاسیس بازار جهانیای که در آن به انرژی بهمثابه خدمت نگریسته شود، موقعیت خود را باز یابد.»