سکوت زبان مادری در چرخه آموزش
ریحانه جاویدی|
تا هفت سالگی، در خانه و محله به زبان مادری حرف میزنند؛ کردی، ترکی، لری، بلوچی و... اما ناگهان زمانی که به سن مدرسه میرسند، کتابهایی در دستانشان است که با زبانش آشنایی چندانی ندارند. اگرچه فارسی زبان رسمی کشور است اما برای کودکان برخی مناطق ایران که تا زمان شروع مدرسه چیز زیادی از آن به گوششان نخورده، تبدیل به عاملی میشود که شیرینی درس خواندن را به کامشان تلخ میکند و کیفیت آموزش را کاهش میدهد. حال آنکه در بند 15قانون اساسی به آموزش زبان مادری تاکید شده و در این بند آمده است: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است. » اما به دلایل نامعلومی مسوولان وزارت آموزش و پرورش در تمام این سالها این قانون را اجرا نکرده، آن را به تعویق انداختهاند و تنها اقدامی که در این راستا داشتند، تاکید گاه و بیگاه بر لزوم آموزش زبان مادری است.
جلوگیری از انقراض زبانهای بومی
با گسترش آموزش
موضوع «احیای زبانهای محلی» و از سر گرفتن آموزش آن در مدارس اگرچه همواره از دغدغههای فعالان فرهنگی استانهای مختلف از جمله مناطق کردنشین و آذریزبان بوده است اما نخستینبار حسن روحانی، رییسجمهور، در سفرهای تبلیغاتی خود در سال 1392 به نقاط مختلف کشور این موضوع را رسما مطرح کرد و بعد از آن، علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش هم از اجرایی شدن این طرح که به گفته او با ماده 15 قانون اساسی ممانعت اجرایی ندارد، خبر داده بود. بعد از آن در سال 1393، نیز حجتالاسلام والمسلمین یونسی، دستیار ویژه رییسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، بر این امر تاکید کرده، آن را عاملی مهم در حفظ و بقای زبان فارسی دانست و درباره آن گفت: «ما مصر هستیم که آموزش زبان و ادبیات محلی در مدارس و دانشگاهها وجود داشته باشد. این، هم برای زبانهای محلی لازم است هم برای زبان فارسی. ما این دو را ضد هم نمیدانیم. » با این وجود اگرچه از سال 93 تاکنون لزوم آموزش زبانهای مادری در کنار زبان فارسی، مسکوت مانده بود، روز گذشته محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش، در دیدار فراکسیون اهل سنت مجلس شورای اسلامی، بار دیگر بر آن تاکید کرد. بطحایی درباره این موضوع گفت: « بر اساس قانون اساسی در مناطق دو زبانه باید آموزشها به زبان رسمی صورت گیرد اما نباید از اهمیت زبان قومی در فرآیند آموزش غافل شویم، بنابراین تقویت زبانهای بومی و محلی را در کنار زبان رسمی کشور خواهیم داشت.» با این وجود هنوز هم موضوع آموزش زبان مادری در کنار زبان فارسی در مدارس، موافقان و مخالفان خود را داشته و شاید نبود اتفاق نظر در این موضوع عاملی باشد که اجرای قانون را تاکنون به تعویق انداخته است. حسن ذوالفقاری، مدیر گروه آموزش زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از جمله افرادی است که اعتقاد دارد، آموزش گویشهای محلی در مدارس، زیره به کرمان بردن است. او پیش از این درباره این موضوع به تسنیم گفته بود: « تاکید مدارس در مناطق دو زبانه نیز باید بر آموزش زبان فارسی باشد، نه زبان مادری؛ چرا که دانشآموز وقتی به مدرسه وارد میشود با زبان مادری خود آشنایی دارد. وقتی فرد میتواند با این گویشها صحبت کند و مشکلی در این زمینه ندارد، چرا باید دوباره در مدارس روی این موضوع تمرکز کرد؟ چرا باید وقتی فردی چیزی را میداند، دوباره آن را به او آموزش داد؟»
با این حال کارشناسان آموزش نظر دیگری درباره این موضوع دارند. مهدی بهلولی، کارشناس مسائل آموزشی، معتقد است در سندهای جهانی مانند یونسکو درباره آموزش زبان، تاکید بر «آموزش زبان مادری» است، چراکه بسیاری از زبانهای محلی و بومی در سراسر جهان در حال انقراض است و با این روش میتوان از آن جلوگیری کرد.
او افزود: «آموزش به زبان مادری» با «آموزش زبان مادری» فرق دارد، یونسکو تاکید دارد که در سالهای نخست آموزشها به این شکل صورت گیرد چرا که کودکانی که زبان مادری و نخست آنها زبان یا زبانهای رسمی کشور نیست، در آموزش، بهویژه در سالهای ابتدایی با دشواریهایی روبرو میشوند، اما همین یونسکو ادامه «آموزش به زبان مادری» را در پایههای تحصیلی بالاتر قبول ندارد.»
نکته دیگری که موافقان آموزش زبان مادری به آن تاکید میکنند، بحث افت تحصیلی در بین دانشآموزانی است که زبان اولشان فارسی نیست و تحصیل را برای آنها دشوار میکند، آنها معتقدند که آموزش به زبان مادری ادامه تحصیل را برای کودکان راحتتر میکند با این وجود بهلولی این نظریه را رد کرده و گفت: اینکه نبود آموزش به زبان مادری، یکی از ریشههای مهم افت آموزشی است، بهنظر، آسیبشناسی نادرست و غیرواقعبینانهیی است. افت آموزشی و پایین بودن کیفیت آموزشی در ایران، ریشههای گوناگون دیگری همچون پایین بودن حقوق فرهنگیان، نظری بودن بیش از اندازه درسها و خستهکننده بودن آنها و در کل محیط مدرسه، فقر اقتصادی و فرهنگی خانوادهها و بسیاری از عاملهای ریز و درشت دیگری دارد و کمتر کارشناس آموزشی جهانی، نبود آموزش به زبان مادری را یکی از علتهای مهم افت آموزشی دانسته و میداند. از این رو، کشیدن پای افت آموزشی در وسط این داستان و بیش از اندازه بزرگ کردن آن، میتواند ما را از برخورد با سازههای اصلی و مهمتر افت آموزشی، دور سازد.»
بهدنبال آموزش رسمی زبانهای بومی نیستیم
اگرچه فعالان آموزشی و فرهنگی بر این نکته تاکید دارند که تاکنون هیچ اقدام عملی در راستای اجرای بند 15قانون اساسی که به آموزش زبان مادری تاکید میکند، انجام نشده است، رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش این موضوع را رد میکند، البته نظر او درباره آموزش زبانهای مادری در کنار زبان فارسی، تاحدی با نظر مقامات رسمی کشور مانند رییسجمهور و وزیر آموزش و پرورش تفاوت دارد. در حالی که آنها بر لزوم توجه رسمی به زبان مادری تاکید دارند، حکیمزاده معتقد است، آموزش و پرورش به دنبال آموزش رسمی زبانهای بومی نیست. او بیان کرد: «این نکته را اصلا قبول ندارم چرا که هماکنون در نظام آموزشی ما، زبانهای مادری به شکل غیررسمی در مدارس آموزش داده میشود و استانها به شکل غیرمتمرکز در این زمینه تولید محتوا میکنند.»
معاون وزیر آموزش و پرورش به این نکته که آموزش غیررسمی و غیرمتمرکز قطعا منظور رییسجمهور و قانون اساسی نیست و آموزش و پرورش باید در این زمینه تولید محتوای رسمی آموزشی داشته باشد اینگونه پاسخ داد: «در قانون هیچگاه عنوان نشده که آموزش زبان مادری باید رسمی باشد بنابراین هرجا استانها خلاقیت و ابتکاری در این زمینه داشته باشند، ما نهتنها با آن مشکل نداریم بلکه از آن استقبال هم میکنیم. مثلا چند وقت پیش من در بازدیدی که از مدارس استان سمنان داشتم، دانشآموزان با گویش محلی سرودی را خواندند که خب این یک نمونه از خلاقیت در آموزش زبان مادری است؛ حتما که نباید کتاب ادبیات در این زمینه تالیف شود.»
او افزود: « به استانها ابلاغ کردیم که براساس اقتضائات و شرایط منطقهیی خود میتوانید آموزش زبانهای مادری را دنبال کنید. برنامهریزی غیرمتمرکز در این زمینه قطعا نتایج بهتری خواهد داشت و دانشآموزان حتی میتوانند علاوه بر زبان، گویش محلی خود را نیز دنبال کنند. ما بهدنبال آموزش رسمی زبانهای بومی نیستیم ولی در عین حال نگهداری از خردهفرهنگها که این زبانها نیز جزئی از آن بهحساب میآید، برایمان ارزشمند و مهم است.»