روزهای سرمایه‌گذاری در مسیر انتظار و هیجان

۱۳۹۷/۰۵/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۷۴۳۳

گروه بورس| سمیرا ابراهیمی |

بورس در هفته‌های اخیر یکدست سبز بود و این روزها همه می‌دانند که سود در این بازار پنهان است و نقدینگی سرگردان به این سمت و سوی مولد اقتصادی در حال حرکت است. در این جریان شاخص‌ها جهش‌های چشمگیری داشتند و دلایل زیادی برای آن مطرح می‌شد؛ دلایلی که از انتقال ارز پتروشیمی‌ها و شرکت‌های صادرات محور به بازار ثانویه تا تعویض رییس کل بانک مرکزی را در بر می‌گرفت. موضوع دیگر هم به روز رسانی ارزش دلاری شرکت‌ها نسبت به ارزش ریالی آنها بود که در چندماه گذشته به دلیل افزایش نرخ دلار، از سوی تحلیلگران به عنوان عاملی برای رشد بازار مطرح می‌شود. با این حال شاید اگر نگاهی عمیق به بازار داشته باشیم، عمده رشد بازار را نه رشدی حاصل از افزایش نرخ واقعی سهام، بلکه افزایشی از جنس هیجانات رفتاری سرمایه‌گذاران ببینیم. هیجانی که با نام‌های پیش خور کردن سود، خرید آینده و فروش گذشته، حرکت بر اساس امواج و امثالهم بیان می‌شود.  در واقع بازارهای مالی در برهه‌های مختلف درگیر رفتارهای همگانی می‌شوند که از این رفتار تحت عنوان رفتارهای رمه‌ای یاد می‌شود. رفتار رمه‌ای تاثیرات ناشی از یک خبر یا شایعه و حتی واقعیت اقتصادی را دنبال می‌کند، اما در اکثر مواقع، پیروی از رفتار همگانی، باعث بر هم ریختگی نظم و گریز بازار از موقعیت شفاف و بدون حباب می‌شود.  اما استفاده صرف از روش‌های رفتاری در انتخاب مسیر سرمایه‌گذاری، در بلندمدت باعث شکل‌گیری اشتباهاتی هم می‌شود که برخی از آنها می‌تواند در کوتاه‌مدت جبران شود، ‌اما برخی دیگر در بلندمدت هم قابل جبران نیست. دلیل به وجود آمدن این اشتباهات هم این است که بطور طبیعی، هیچ‌کسی همه‌چیز را نمی‌داند و حتی اگر بداند ممکن است بهترین تصمیم ممکن بر اساس آن اطلاعات را اتخاذ نکند. همین موضوع است که سودآوری در بازارهای مالی در پس تصمیم 3 نوع سرمایه‌گذار ایجاد می‌شود، گروه اول سرمایه‌گذاری است که در جریان خبر، ‌رانت یا تحلیل درست قرار دارد و سردمدار یک رفتار می‌شود. سرمایه‌گذاران دسته دوم، به محض حرکت دسته اول، از آنها پیروی می‌کنند و سرمایه‌گذاران دسته سوم که با فاصله زمانی در این مسیر قرار می‌گیرند و در واقع سود دسته اول و دوم از ضرر احتمالی دسته سوم محقق می‌شود.  اگر نگاهی دقیق‌تر به این دسته بیندازیم، متوجه می‌شویم که خطای پیش بینی، مهم‌ترین عامل تصمیم‌گیری آنها برای سرمایه‌گذاری است که منجر به ضرر می‌شود. زیرا حتی تحلیل‌گران بازار سهام نیز در مورد پیش‌بینی درآمد و سود مورد انتظار شرکت‌ها گاهی دچار اشتباه می‌شوند. برون‌یابی نتایج آینده بر اساس مجموعه‌ای محدود از مشاهدات یا حقایق است نیز گاهی اوقات با عنوان «خطای توجه به نمونه کوچک» شناخته می‌شود. این خطا بیشتر در سرمایه‌گذارانی دیده می‌شود که به دنبال گزینه‌ای مناسب برای سرمایه‌گذاری هستند و مبنای تصمیم خود را بر اساس عملکرد و بازده‌ اخیر آن قرار می‌دهند، به جای اینکه یک بازه طولانی را مد نظر قرار بدهند. غالبا، این اتفاق در نتیجه نبود ارزیابی مورد انتظار رخ می‌دهد که در آن سرمایه‌گذار به جای انجام تحقیقات مستقل، به بروشور‌ها و مطالب تبلیغاتی شرکت‌ها یا خود بودجه بسنده می‌کند.حسابداری ذهنی نیز نوعی قالب‌بندی محدود است که در آن سرمایه‌گذاری‌های مختلف به شکل ذهنی با به کارگیری معیارها و ارزیابی‌های مختلف تفکیک می‌شوند بطوری که سایر ملاحظات ممکن است غیرقابل‌توجیه در نظر گرفته شوند. برای مثال، در نظر گرفتن سرمایه‌گذاری‌های مجزا در قالب یک سرمایه‌گذاری به جای بخشی از یک سبد سرمایه‌گذاری.  حال در کنار این عوامل، نداشتن استرات‍ژی علمی برای خرید و فروش، جانبداری در جمع‌آوری اطلاعات و تفکر و جایگذاری تمایلات شخصی بر حقایق و تفکرات برای مطابقت دادن آنها با نظرات و اقدامات جاری سرمایه‌گذاری نیز از عواملی است که به صورت کلان موجبات اشتباه در سرمایه‌گذاری می‌شود. بنابراین در این روزها که بازار سرمایه بر اساس اخبار، انتظارات و رفتار سرمایه‌گذاران از گروه‌های مختلف، در نوسان صعود و نزول قرار دارد، توجه به حقایق شرکت‌ها و اتفاقات اقتصادی برای انتخاب سهم و مسیر سرمایه‌گذاری، باید در اولویت قرار بگیرد.