انقلاب تجدید پذیرها پیش روی جهان
فایننشال تایمز| مترجم: علیرضا کیانی |
در سال 2010، هزینه جوش آوردن آب داخل یک کتری بهوسیله انرژی خورشیدی 5 سنت تمام میشد. حال یک تیم تحقیقاتی در بانک سوییسی یوبیاس نتیجه تحقیق خود را منتشر ساختهاند که نشان میدهد تا سال 2022 این هزینه به کمتر از یک سنت کاهش خواهد یافت. اما این تمام ماجرا نیست؛ چرا که این تحقیق ادعا میکند این هزینه تا سال 2030 میتواند به صفر برسد! فایننشال تایمز مینویسد: «این یک خبر بسیار خوشایند برای «زمین» و البته، اقتصاد، است.»
این بدان معناست که انرژی پاک، ارزان و فراوان برای کاربردهای بسیار بیشتر از درست کردن چای، در دست بشر خواهد بود. اما همین خبر سادهای که ارزان شدن انرژی تجدیدپذیر از هر منبع انرژی دیگری حکایت داشت حالا بخش انرژی را به جنبوجوش انداخته است. بانک یو بیاس در گزارش کوتاهی که در روزنامه فایننشال تایمز درباره این مطالعه منتشر کرده نوشته که تا همین حالا، بیش از ده نیروگاه از تغییر تملک، واگذاری یا تصاحب خود توسط شرکتهای دیگر خبر دادهاند و یا چنین اخباری درباره آنها در مطبوعات منتشر شده است. این فعالیتها، از نگاه یوبیاس میتواند چهره بخش انرژی را دگرگون سازد.
آخرین خبر از شرکت «اُرستد» که متخصص نیروگاههای بادی خارج از خشکی است، به گوش رسید. این شرکت در هفته گذشته اعلام کرد که این شرکت در نظر دارد شرکت «لینکلن کلین انرژی» را بخرد تا فعالیت خود در بخش انرژی بادی را درون خاک امریکا گسترش دهد. حال پرسش این است که آیا فعالیتها از عقلانیت اقتصادی تبعیت میکند؟ یوبیاس اعتقاد دارد که بله، چرا که بنیانهای اقتصادی صنعت انرژی در حالی تغییر است.
تا همین اواخر، انرژی بادی و خورشیدی در بسیاری از نقاط جهان وابسته به پرداخت یارانههای دستودلبازانه دولتی بود و این بدان معنا بود که سرعت رشد انرژیهای تجدیدپذیر محدود به میزان اعطای یارانههای دولتی بود. اما چنانکه یو بیاس در یادداشتی که در فایننشالتایمز چاپ کرده آورد، در سال گذشته پروژههای بادی و خورشیدی «بدون هیچ یارانه یا معافیت مالیاتی» توانستند روی پای خود بایستند.
از همین رو، این یادداشت متذکر میشود که حال «نرخ رشد انرژیهای تجدیدپذیر به نرخ رشد تکنولوژی» وابسته است و نه به «امضای وزیران انرژی».
یک عامل دیگر این است که دولتها نیز در زمینه تامین مخارج انرژیهای تجدیدپذیر سختگیری بیشتری به خرج میدهند. به عبارتی، اگر یارانه و کمک هزینهای موجود باشد، شرکتها باید برای دست آوردن با دیگر شرکتها رقابت کنند و حتی اگر یارانه هم درکار نباشد، باز هم شرکتها باید برای گرفتن سایت بهتر علیه یکدیگر لابی کنند.
این مدل حراج منابع مالی، با سرعت باورنکردنی به بهبود بهرهوری و نوآوری دراین بخش منجر شد. در بریتانیا، این سیاست باعث شد که هزینه تاسیسات بادی خارج از ساحل تنها در 3 سال به نصف برسد. در آلمان نیز این سیاست هزینه انرژیهای تجدیدپذیر را از سال 2015 به این سو تقریبا به نصف رسانده است. دغدغه هزینه تاثیر دیگری نیز داشت و آن اجبار فعالان انرژیهای تجدیدپذیر به ورود به رقابتی جهانی برای افزایش مقیاس کار بود. از همین رو، مزارع تولید انرژی خورشیدی و بادی گسترش یافتند. بطوریکه در حال حاضر، در برخی از پروژههای خورشیدی، بیش از 1 میلیون پنل خورشیدی وجود دارد و توربینهای بادی خارج از ساحل بلندتر از یک آسمانخراش شدهاند و طول تیغههای آنها به
100 متر میرسد. از طرف دیگر، شرکتهای انرژیهای تجدیدپذیر نیز بزرگتر شدهاند.
افزایش قدرت خرید در زنجیره توزیع و افزایش توان عملیاتی و بازده تولید، باعث شده تا شرکتهای بادی، خورشیدی و ... بزرگتر شوند. در بازار رقابتی جهانی، شرکتی برنده است که بتواند این قابلیتها را داشته باشد و از همین رو هم ساختار صنعت باید تغییر کند. بهطور تاریخی، نیروگاههای تجدیدپذیر بازیگرانی محلی بودهاند که گاه در بازارهای ملی محدود میشدند. در این بازارها، رمز موفقیت نفوذ در بخش سیاسی و رگولاتوری بود و نداشتن این نفوذ به معنای موفق نبودن تامینکنندههای انرژیهای تجدیدپذیر در بازار؛ برای مثال میتوان به نیروگاههای تجدیدپذیر در بریتانیا (که هماکنون با خطر کاهش تعرفههای دولتی و ریسک تصاحب توسط دولت مواجهند) اشاره کرد.
با اینوجود، نقشه اروپا زمین حاصلخیزی برای بازیگران انرژیهای تجدیدپذیر نبوده است. در آینده، چنانکه بانک یوبیاس پیشبینی میکند، این نقشه بسیار متفاوت خواهد بود—شاید شبیه به صنعت نفت و گاز ولی با شرکتهای بزرگ کمتری که برای گرفتن سهم بازار با هم در حال رقابت باشند.
در این صورت، شاید شاهد نسل جدیدی از شرکتها باشیم که سبدهای دارایی (پرتفوی) آنها 10 تا 20 برابر بزرگتر از مقدار کنونی بوده و مزارع بسیاری در اقصی نقاط جهان را در بر میگیرند.
یوبیاس در یادداشت خود این شرکتها را «غولهای بادی و خورشیدی» نام نهاده است. شانس حضور در میان شرکتهای برنده در این میدان، برای بسیاری از فعالان در این عرصه فریبنده است.
شاید زمان حال فرصت مناسبی برای معرفی برندگان این رقابت نباشد و پرسشهای بسیاری مانند اینکه چطور میتوان ظرفیت باتریها را افزایش داد، هنوز در این زمینه بیپاسخ مانده است. با این وجود یک مساله در یادداشت یوبیاس نیز مبرهن است و آن هم اینکه بخش نیروگاهی صنعت انرژی تجدیدپذیر در آستانه یک تغییر بنیادین قرار دارد و زمان عمل برای بسیاری از تیمهای مدیریتی و شرکتهای سرمایهگذاری فرا رسیده است.
ایران 77 هزار مگاوات ظرفیت تامین انرژی برق دارد که بر اساس آمار تیرماه 97 وزارت نیرو، نیم درصد آن متعلق به انرژیهای تجدیدپذیر است که بالغ بر 364 مگاوات میشود، از این میزان سهم انرژی خورشیدی 275.5 مگاوات و سهم انرژی بادی 137 مگاوات است. ایران در نشست کاپ 22 در مراکش متعهد به کاهش 4 درصدی گازهای گلخانهای شده است و یکی از راهکارهای کاهش گازهای گلخانهای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر است. از سوی دیگر ایران دارای 60 هزار مگاوات تولید انرژی خورشیدی سالانه و 30 هزار مگاوات انرژی بادی سالانه است. بر اساس آمارهای منتشرشده از سوی سازمان انرژیهای تجدید پذیر، ایران دارای 300 روز آفتابی است که این عدد نشان از پتانسیل بالای ایران در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر است. همچنین بر اساس دادههای سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق (ساتبا) 6 شرکت داخلی موفق به تولید صفحات خورشیدی شدند که ظرفیت تولید سالانه آنها از 5 تا 130 مگاوات است.