مانیفستی برای اندیشه آهسته

۱۳۹۷/۰۵/۲۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۷۸۳۶

ادامه از صفحه 8

دسته دیگری از اندیشمندان هستند که من به آنان روش‌شناس می‌گویم. این‌ها اندیشمندانی هستند که به ما ابزارهای جدیدی برای اندیشیدن پیشنهاد می‌کنند. این‌ها را نمی‌توان به راحتی در دسته‌بندی دوگانه فلسفه/ضدفلسفه یا فیلسوفان نظام‌ساز/تعلیم‌دهنده قرار داد. وجوهی از اندیشه نیچه، مثلاً تبارشناسی او، به نظر من یک روش‌شناسی است. ویتگنشتاین از نظر بدیو یک ضدفیلسوف بود، ولی روشن است که ویتگنشتاین خودش را یک روش‌شناس بزرگ می‌دیده که از نظام فلسفی گریزان بوده و، با توضیح بازی‌های زبانی، توانسته مساله‌نماهای فلسفی مشخصی را از میان ببرد. از این منظر، بهترین دیدی که می‌توان به دریدا داشت نیز این است که بگوییم او یک روش‌شناس بوده که مجموعه‌ای از بینش‌های فوق‌العاده در مورد زبان، فرهنگ و اندیشه را با مفاهیمی مانندفارماکون، پراکندن و تکرار ارایه کرده است. فوکو و بزرگ‌ترین شارح او، آگامبن، نیز روش‌شناس هستند. فوکو مجموعه‌ای از روش‌شناسی‌ها را ارایه می‌کند -تبارشناسی، باستان‌شناسی و پروبلماتیک‌سازی. آگامبن به تدقیق باستان‌شناسی فوکو پرداخته، فوکویی که او تبارشناسی‌اش را به نیچه و فروید بازمی‌برد، و آن را به یک روش‌شناسی پالوده‌تر تبدیل می‌کند که بدان باستان‌شناسی فلسفی می‌گوید. به علاوه فوکو مفاهیم دستگاه یا آپاراتوس، و نیز مفهوم «مراقبت از خود»، را به عنوان روش‌شناسی‌هایی برای پژوهش، اندیشیدن و عمل ارایه می‌کند.اندیشه آهسته یک ضدروش و نظیری برای ضدفلسفه است. درست همانطور که فیلسوفان و ضدفیلسوفانی وجود دارند، روش‌ها و ضدروش‌هایی نیز داریم. بدین معنا، می‌توانیم اندیشه آهسته را یک فلسفه تعلیم‌دهنده و یک ضدفلسفه بدانیم، همان شیوه نیچه، ویتگنشتاین و دریدا برای بررسی ابزارها و روش‌های اندیشه به منظور روشن ساختن تبارشناسی‌ها (نیچه)، رها کردن ما از مساله‌نماها (ویتگنشتاین)، و آشکار کردن ریشه‌ها، معناها و آثار پوشیده، نامعلوم و انکارشده کلمات (دریدا) .

۷. اندیشه آهسته محتاطانه است

ویتگنشتاین، در یک درس فلسفی شگفتانگیز که مثل یک لطیفه است، فیلسوفان را از این حیث که اندیشه‌هایشان را شتاب می‌دهند سرزنش می‌کند:

پرسش: «فلان فیلسوف چه نظری درباره

بهمان فیلسوف دارد؟»

پاسخ: «عجله نکن، وقت هست».

ایراد اساسی سقراط به سوفیست‌های چرب‌زبان آتن نیز همین بود. سوفیست‌ها به آتنیان در فن خطابه یاد می‌دادند که چطور از خودشان به شکلی تاثیرگذار دفاع کنند، ولی سقراط محتاطانه و آهسته سخن می‌گفت، حتی با تردید، و (در کوتاه‌مدت) نتوانست از خودش در مقابل اتهام فاسد کردن جوانان آتن دفاع کند. ولی تاریخ قضاوت خودش را درباره آن اتهامات کرده است.

منبع: ترجمان