روزهای خوب در انتظار بازار سرمایه
یک کارشناس، ریسکهای سیستماتیک پیش روی بازار سرمایه را تشریح کرد. مصطفی صفاری گفت: در خصوص بازارها دو بحث مطرح است. به عبارتی بازارها گذشته نگر یا آینده نگر هستند و معمولا بازار سرمایه به آینده نگاه میکند. بر این اساس، زمانی که خبری منتشر میشود فعالان بازار تاثیر آتی خبر را بررسی میکنند و بر اساس آن صف خرید و فروش ایجاد میشود. به گزارش سنا، مدیرعامل شرکت سبدگردان سرمایه ایرانیان عنوان کرد: یکی از مهمترین بحثهای فعلی بازار سرمایه موضوع بازگشت تحریمهای ایالات متحده است و این پرسشها مطرح میشود که اگر فرضا 15 آبان تحریم اعمال شود اولا چقدر موفق خواهد بود؟ فروش دو میلیون و هشتصد هزار بشکهای نفت ما را چقدر کاهش میدهد؟ یا سوالاتی از این دست! وی ادامه داد: از آنجا که بازار سرمایه، بخش آینده نگر اقتصاد محسوب میشود، به نظر میرسد طی دو ماه گذشته تاثیر تحریم خود را نشان داده و اعمال آن در آینده شوک قابل توجهی به این بازار وارد نمیکند. مصطفی صفاری با تاکید بر اینکه این تحریم در سریعترین حالت یک سال دیگر روی اقتصاد ما اثر میگذارد، افزود: زمانی شوک سیاسی تبدیل به شوک اقتصادی میشود که واقعا درآمدهای اقتصادی تحت تاثیر قرار بگیرد. با توجه به اینکه ایران رابطه خوبی با همسایههای خود دارد و همچنین عدم همراهی کشورهای اروپایی با برنامههای امریکا، به نظر میرسد این تحریمها اثر کمتری از آنچه اکنون همه تصور میکنند، داشته باشد. وی ادامه داد: ممکن است از لحاظ ذهنی و سیاسی اعلام تحریمها و زمان اعمال آن در کوتاهمدت روی بازار سرمایه اثر گذار باشد، اما ترس از تحریم تاثیر جدی خود را بر بازار سرمایه گذاشته است و اکنون چگونگی مدیریت این تحریمها بر اقتصاد حایز اهمیت است که این موضوع با گذشت زمان مشخص میشود. وی با اشاره به اینکه کشور ما سالها است در فضای تحریم به سر میبرد، گفت: ایران مقاومترین کشور در مقابل تحریمها است و هیچ کشوری در دنیا به اندازه ما تحریم نبوده است. به همین علت راه مقابله با تحریم و شرایط مدیریت آن را میدانیم، برای مثال زمانی که شورای امنیت سازمان ملل، ایران را تحریم کرد، کل کشورهای دنیا از آن پیروی کرده و از ایران نفت نخریدند. همان زمان، ایران ابتدا 800 هزار بشکه نفت خود را به فروش رساند و دقیقا دو ماه بعد به یک میلیون بشکه رسید. این درحالی است که هم اکنون تنها چند کشور مانند امریکا، عربستان و امارات این تحریمها را پذیرفتهاند که با آنها روابط چندانی هم نداریم. وی ادامه داد: البته فقط امارات برای ما مهم است. فعلا 30 درصد گردش تجاری ما از طریق امارات انجام میشود و ممکن است اقتصاد ما را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر واقع بین باشیم به نظر میرسد که ایران توانایی مدیریت تحریم را دارد. گرچه تحریمها اثر کوتاهمدت خود را میگذارد اما اینکه بگوییم در بلندمدت باعث میشود بازار سرمایه مشکل پیدا کند جواب صحیحی نیست.
این تحلیلگر بازار سرمایه افزود: اکنون تعیین سیاستهای داخلی مهم است. مشکل ما خود تحریمها نیستند بلکه ترس داخلی از تحریمها است. به عنوان مثال وزارت صنعت برای کنترل و جلوگیری از افزایش قیمتها ارز پایه را 4200 تومان اعلام کرد. زمانی که آزادسازی قیمت صورت گرفته و عرضه کننده کالای خود را با نرخ 9 هزار تومان به فروش میرساند، فروشنده در بورس کالا مجبور به عرضه با قیمت 4200 تومان است. وی تاکید کرد: هرچند این اقدام با هدف کنترل بازار صورت گرفته اما تداوم آن در بازار شایبه ایجاد میکند. باید آزادسازی قیمتها را قبول کرد، هر چقدر که به علم اقتصاد ایمان بیاوریم آرامش اقتصادی بیشتری خواهیم داشت. مصطفی صفاری به چشمانداز بازار سرمایه در ماههای آتی اشاره کرد و گفت: معتقدم روند بازار سرمایه از دو زاویه مثبت است. سال گذشته شرکتهای صادراتی با قیمت 3200 صادرات را انجام میدادند و نرخ ارز آزاد 3700 تومان بود. اکنون در این سه ماهه شرکتها با حدود 8000 تا 8800 ارز خود را فروختهاند. طبیعی است با گذشت زمان اثر افزایش ارزش دلار روی سودآوری شرکتها مشخص میشود. دومین موضوع که در اقتصاد نسبت Q نامیده میشود، ارزش جایگزینی شرکتها است که هم اکنون بهشدت بالا رفته است. در حال حاضر هر کاری بخواهید انجام دهید با دلار 9000 تومانی باید باشد. شرکتی که با دلار حتی 3000 تومان دستگاه و مواد اولیه آورده اکنون ارزش جایگزینی آن بالا رفته و شاهد رشد ارزش شرکتها هستیم. وی ادامه داد: در نیمه دوم امسال، به خصوص از آبان ماه به بعد، روزهای خوبی در انتظار بازار سرمایه است. زمانی که اثر تحریمها در اقتصاد مورد بررسی قرار بگیرد؛ بقیه موارد از جمله ارزش جایگزینی و سود آوری شرکتهای صادرات محور روند بازار را مثبت میکند. البته به شرط آنکه آزادسازی قیمتها را به رسمیت بشناسیم و به علم اقتصاد ایمان بیاوریم. این کارشناس بازار افزود: آزادسازی قیمتها تورم را در پی خواهد داشت و در این شرایط نیاز است که همانند تجربه سایر کشورها، دولت سبدهای حمایتی را از اقشار آسیب پذیر افزایش دهد تا گپ افزایش هزینهها برای طبقه محروم جبران شود.