افزایش ارزی که در خدمت صنعت قرار نگرفت
گروه تشکلها |
شوک ارزی با وجود تمام مشکلاتی که برای معیشت مردم ایجاد کرد حداقل روی ورق باید باعث تقویت تولید و صادرات شود. با این وجود شاید تولید بیش از هر زمانی در دولت یازدهم و دوازدهم تحت فشار است. واردات بسیاری از کالاها یا محدود شده یا با این قیمت ارز توجیه اقتصادی ندارد اما هیچ کس از این فرصت برای گسترش تولید استفاده نکرد. نوسانات مختلف در اقتصاد باعث شده است که عملا فرصت تولید از بین برود. در حالی که صنایع سلولوزی ایران در سالهای اخیر پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است یک روز بحث کمبود پوشاک است و روز دیگر بحث کمبود سایر محصولات بهداشتی. کارخانجات به جای اینکه تولید را بیشتر کنند در حال تعدیل نیرو هستند چرا که با این حجم از نوسانات نمیتوان کاری کرد.
مساله فقدان تعادل
در همین رابطه حسین سلاح ورزی نایب رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی میگوید آمارهای رسمی نشان میدهند که تولید صنعتی روندی کاهنده را تجربه کرده است، صحبتهای اکثریت تولیدکنندگان که به شکلهای گوناگون با ما در میان میگذارند نشاندهنده رشدهای ناچیز در تولید برخی رشتههای صنعتی و کاهش در برخی حوزههای دیگر است. درباره اینکه چرا چنین اتفاقی میافتد و دلایل این کاهش چیست باید به یک تقسیمبندی کلی اشاره کنم. به گفته وی واقعیت این است که متغیرهای کلان اقتصادی در ایران که باید به رشد تولید دامن بزنند و آن را در مسیر افزایش قرار دهند فقدان تعادلاند و از بیثباتی رنج میبرند. این بیثباتی در متغیرهای کلان بهویژه سرمایهگذاری و همچنین تجارت خارجی و تا اندازهای مصرف کل (شامل مصرف خصوصی و مصرف دولتی) سالهاست در ایران دیده میشود. یک بحث اصلی این است که درآمد ایران و ایرانیان به تجارت نفت گره خورده است و این درآمد به دلیل اینکه قیمت آن در بازارهای جهانی تعیین میشود متغیر است و برنامههای ایران را از تعادل خارج میکند و در نهایت به تولید آسیب میزند و تولید را به یک سیکل نوسانی وارد میکند. نایب رییس اتاق بازرگانی ایران تأکید دارد متغیرهایی مثل پسانداز ملی که در یک فرایند تبدیل به سرمایهگذاری میشود در ایران از درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت تأثیر میپذیرد که نوسان آن بالاست و اصولا کنترل آن از اختیار دولت خارج است. برای رفع این مساله، باید سرمایهگذاری از محل منابع غیر از نفت نیز در کانون توجه باشد که آن نیز به دلیل فقدان بازار سرمایه بزرگ و کارآمد و دارای ابزارهای گوناگون ناتوان است. آمارهای ارایه شده نشان میدهد که 80 درصد سرمایهگذاریها از محل منابع بانکی است و تنها 20 درصد آن از بازار سرمایه است. یک محل دیگر سرمایهگذاری در ایران از محل سرمایهگذاری مستقیم خارجی و یا فاینانس است که این نیز در شرایط دشواری قرار دارد. سرمایهگذاران خارجی به دلایل گوناگون به ایران نمیآیند یا کمتر میآیند و سرمایهگذاران داخلی نیز نیروی کافی برای به حرکت درآوردن چرخهای تولید را ندارند. علاوه بر این موارد همانطور که یادآور شدم رشد مصرف دولت در سالهای اخیر به دلیل عدم سرمایهگذاری کافی در طرحهای عمرانی کاهش یافته است و همه این مسائل آثارش را بر تولید باقی میگذارد.
تولید داخلی که وابسته به واردات است
در زمانی که شوک ارزی رخ میدهد میتوان متوجه شد که واقعا چه حجم از صنایع ایرانی به خارج وابستگی دارند. خودروهایی که مدعی بودیم در داخل تولید میشود کاملا تحت تأثیر افزایش قیمت ارز قرار گرفتند. در صنایع دیگر هم همین شرایط جریان دارد. در حقیقت صنایع با وجود اینکه قرار بود از شرایط موجود سود ببرند در شرایطی قرار گرفتند که نمیتوانند خود را با واقعیتها تطبیق دهند. به گفته سلاح ورزی نوسان شدید نرخ ارز نیز دستانداز بزرگی برای تولید داخلی است. از اواخر پاییز سال گذشته که نرخ ارز وارد روند صعودی شد و در فصل زمستان شتاب بیشتری گرفت اول از همه فشار بر تولید تقویت شد و وقتی از اوایل سال جاری روند رشد قیمت ارز با قدرت بیشتری اتفاق افتاد برخی تولیدکنندگان واقعا توان ادامه فعالیت را از دست دادند چراکه در برخی رشتههای صنعتی که مواد اولیه آن از خارج تأمین میشود یا مواد اولیه آنها داخلی بود و با قیمت جهانی قیمتگذاری میشد، با محدودیتهای افزایش هزینه تمامشده تولید مواجه شدند درحالیکه نه اجازه افزایش شدید قیمت محصولات را داشتند و نه طرف تقاضا توان قبول این قیمتها را داشت. در این وضعیت تولیدکنندگان ایرانی که با کوهی از مشکلات مواجه شدهاند از طرف دیگر نمیدانند که قیمت تولیدات خود را با کدام دلار تعیین کنند تا آسیب به آنها نرسد و با سازمانهای نظارتی هم به چالش نرسند.
حتی تقاضای کاذب ایجاد شده در صنایع مختلف هم نتوانسته است به کمک تولید بیاید و به جای اینکه تولید بیشتر شود قیمتها افزایش مییابد. شرکتها تولید میکنند اما نمیدانند که زمان عرضه آن کالاها باید چه زمانی باشد و به دلیل نوسانات قیمت ارز حاضر به عرضه نیستند. در حالی که فروشندگان لوازم خانگی علت کمیاب شدن لوازم خانگی را براساس اعلام شرکتهای تولیدی نبود قطعه عنوان میکنند اما برخی مدیران شرکتهای تولید لوازم خانگی، وضعیت تولید را خوب و حتی بیش از سال گذشته عنوان میکنند و یکی از دلایل وضعیت این بازار را تقاضای زیاد عنوان میکنند. حتی اگر کارخانه و تولید کننده کالا را تولید کند و به فروش برساند چرخه طولانی توزیع مانع از آن میشود که کالا به دست مصرف کننده نهایی برسد. دلیل روشن است، هر کالایی که ماندگاری داشته باشد به چشم ابزاری برای حفظ ارزش دیده میشود.
آمارهایی که مشکل ایجاد خواهد کرد
نتیجه این وضعیت در شاخص رشد اقتصادی کشور در سال 97 و 98 نمایان خواهد شد. برخی از مطالعات کلان انجام شده بهویژه مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد رشد اقتصادی ایران در سال 1397 منفی است و سال 98 وضعیتی همچون سال 92 خواهد داشت. نکته عجیب آن است که دولتمردان و اقتصاددانان به خوبی شرایط سال 91-90 و نتایج آن در سال 92 و 93 را درک کرده بودند اما به جای آنکه فکری به حال صنعت کنند تمام تلاش خود را برای انکار بحران به کار گرفتند.