مرگ نخستین نخستوزیر مشروطه
بیست و یکم شهریور 1286، میرزا نصرالله خان مشیرالدوله نخستین رییس الوزرای مشروطه درگذشت. فرمان مشروطیت در دوران صدراعظمی او در چهاردهم مرداد 1285 هجری خورشیدی به امضای مظفرالدین شاه رسید.
قبل از صدور فرمان مشروطیت در چهاردهم مرداد ۱۲۸۵، مردم ایران از حکومت ملی محروم بودند و تمام اقتدارات دولتی در شخص شاه تمرکز یافته بود. در کشور قانون وجود نداشت و علاوه بر قوه مجریه، اقتدار قوای تقنینیه و قضاییه نیز در اختیار پادشاه بود. در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه، وعاظ، اهل منبر، ناطقین و نویسندگان با مهارت و بیپروایی نظام حکومت استبدادی و فقر و بیچارگی مردم را مورد بحث قرار دادند، مردم را با حقوق غیرقابل انکاری خود آشنا کردند و آنها را به مبارزه تحریک کردند. بر اثر اقدامات آزادی خواهان، عده زیادی از علما و تجار و اصناف در زاویه مقدسه تحصن کردند و تقاضا کردند قانون اجرا و برای رسیدگی به عرایض مردم عدالتخانه تأسیس شود. شاه دستخطی صادر کرد که به هیچوجه جوابگوی احتیاجات و خواستههای مردم نبود. تدریجا به عده متحصنان اضافه شد. عدهای راه قم را پیش گرفتند و دستهای در سفارت انگلیس بست نشستند. سروصدا و هیاهو به شهرها نیز سرایت کرد و سرتاسر کشور دستخوش هیاهو و آشوب شد. مظفرالدین شاه ناگزیر عینالدوله صدراعظم عصر استبداد را عزل و مقام صدارت را به میرزا نصرالله خان مشیرالدوله وزیر امورخارجه سپرد و فرمان مشروطیت را صادر نمود و امر صریح در تأسیس مجلس منتخبین ملت داد. مشیرالدوله به سمت اولین نخستوزیر عهد مشروطه منصوب شد.
نخستین اقدام میرزا نصرالله پس از انتخاب به سروزیری آزادی زندانیان سیاسی بود. سپس مشیرالدوله به اتفاق عدهای از امنای دولت و علما به قم رفت و متخصصین را از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی باخبر کردند. مردم با مسرت به تهران بازگشتند، همچنین متخصصین سفارت انگلیس نیز پس از پیروزی ملت از سفارتخانه خارج شدند به جشن و سرور پرداختند.
مرگ مشیرالدوله بطور ناگهانی و بدون داشتن بیماری در ۱۴ سپتامبر ۱۹۰۷ در رستمآباد شمیران واقع شد. مرگ او دو هفته پس از ترور اتابک توسط عباس آقا تبریزی در روز امضای قرارداد ۱۹۰۷ و چهار روز پس از انتخاب احتشامالسلطنه به ریاست مجلس و در شرایطی بود که او نامزد نخستوزیری بود و از همکاری با سعدالدوله که از ریاست مجلس استعفا کرده بود، سر باز زده بود. در همان روز نیز سعدالدوله وزیر خارجه شد.
بسیاری از جمله ادوارد براون و ناظمالاسلام کرمانی مرگ او را نیز نظیر نخستوزیران پیشین قاجاریه، امیرکبیر، قائم مقام فراهانی و حاج ابراهیم کلانتر، به پادشاه نسبت میدهند و آن را ناشی از روی ناخوشی میدانند که او از ابتدا به سلطنت محمدعلی میرزا نشان میداد.