تلاش برای اشتغالزایی و محرومیتزدایی
گروه بنگاهها|
میگویند بنیاد و ریشه هر حرکت خیری از یک ایده مرکزی آغاز میشود که روزی، روزگاری در ذهنی شکل میگیرد و چنانچه بر اساس نیت درست و چشمانداز روشنی آغاز شده باشد؛ این ایده خیر در ادامه متکثر میشود، رشد میکند و میبالد و در نهایت ارزش افزوده واقعی میآفریند. ارزش افزودهای که جماعت کثیری از آن بهره مند میشوند و روزی و روزگار خود را از آن برداشت میکنند تا از هر دانهای که با این نیت کاشته میشوند؛ هزاران دانه تازه برآید .
این فرآیند در خصوص بنیاد برکت که بازوی اجرایی ستاد فرمان امام (ره) محسوب میشود از سال 86 و با رهنمودهای مستقیم رهبر معظم انقلاب آغاز شده است؛ آنجا که مقام معظم رهبری خطاب به محمد مخبر رییس ستاد اجرایی فرمان امام (ره) فرمودند: «در ذهنم حل مشکلات محرومین و نیازمندان بوده است. مثلا مشکل هزار روستا کامل حل شود. چقدر خوب است هزار نقطه آباد شود یا هزار مدرسه در نقاط محروم کشور ساخته شود؛ این دستگاه را برای این کار آماده کنید.»بر اساس این چشمانداز روشن بود که بنیاد برکت 20آذر 86 فعالیتهایش را آغاز کرد تا به عنوان مجموعهای برای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی، انجام امور عام المنفعه در مناطق محروم و کمتر برخوردار فعالیت کند. با گذشت بیش از یک دهه از عمر فعالیتهای این بنیاد و با نگاهی به فعالیتهایی که بنیاد برکت در مناطق محروم به انجام رسانده امروز میتوان دستاوردهای بنیاد برکت را به عنوان یک دستاورد ارزشمند در فضای اقتصادی و اجتماعی کشورمان تحلیل کرد که میتوان از آن به عنوان یک الگوی اجرایی موثر در سایر بخشها نیر استفاده کرد.
با این مقدمات خبرنگار تعادل در جریان تور رسانهای بنیاد برکت به شهرستان دیر از توابع استان بوشهر تلاش کرده تا نوری به ابعاد پنهان تلاشهایی بتاباند که بنیاد برکت در مناطق محروم با همکاری مردم بومی و محلی منطقه ترتیب داده تا گرهی از هزار توی مشکلات مردمی باز شود که هرچند سالها با محرومیتها و کاستیها سر کردهاند اما همچنان با سرافرازی و افتخار روزگار میگذرانند. تلاشهایی که گاهی در قالب احیای واحدهای تولیدی و صنعتی مناطق محروم و بهبود شاخصهای اشتغالزایی است و زمان دیگری در قالب ساخت واحدهای آموزشی برای ارایه خدمات آموزشی بهتر به فرزندان این مرز و بوم؛ زمانی در راستای تامین جهیزیه برای خانوادههای کمتر برخوردار است و گاهی در حوزه بهبود شاخصهای درمانی و بهداشتی و... شکل میگیرد؛ روایتهایی جذاب که میتواند برای بسیاری از جویندگان راه حقیقت الهام بخش و اثرگذار باشد. کسانی که میگویند خدا برکت....
برداشت اول: همه راهها به اشتغال ختم میشود
هنوز خورشید سحرگاهی آخرین روزهای تابستان 97 در آسمان خودنمایی نکرده که برای آغاز سفر استانی به بوشهر (عسلویه) راهی فرودگاه مهر آباد میشوم . پیش از این برای افتتاح برخی پروژههای پتروشیمی و فازهای مختلف پارس جنوبی راهی عسلویه شده بودم، اما اینبار قرار بود تا به صورت میدانی نه از صنایع بزرگ و کارتلهای عظیم اقتصادی بازدید کنیم؛ بلکه دیدار از یکی از واحدهای تولیدی و صنعتی شهرستان دیر از توابع استان بوشهر به عنوان اولین برنامه در کنداکتور دیدارهای خبرنگاران گنجانده شده بود. «شرکت لازک دیر» تولیدکننده انواع آبزیان دریایی که با مشارکت 49درصدی بنیاد برکت روزگار میگذراند اولین برنامهای بود که برای خبرنگاران در این سفر ترتیب داده شده بود. در مسیر فرودگاه عسلویه تا رسیدن به «دیر» بزرگترین بندر صیادی جنوب کشور فرصتی دست داد تا با شهرام جعفرزاده معاون اقتصادی دارویی و غذایی بنیاد برکت درباره چشماندازی که بنیاد برکت بر اساس آن فعالیتهای اقتصادیاش را سامان میدهد، صحبت کنم.
جعفرزاده که فارغ التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه بهشتی است در جریان گفتوگو با خبرنگار تعادل میگوید: «توانمندسازی اقتصادی؛ اشتغالزایی و محرومیت زدایی »سه ضلع اصلی مثلثی است که بنیاد برکت تلاش میکند پروژههای خود را بر اساس آنها شکل دهد. به عبارت روشنتر اغلب پروژههایی که بنیاد برکت به نوعی در آنها مشارکت میکند باید یکی از ویژگیهای یاد شده را دارا باشند تا در دایره فعالیتهای اجرایی بنیاد برکت به عنوان بازوی اجرایی ستاد فرمان امام (ره) قرار بگیرند. »
او در ادامه میگوید: «زمانی که قرار شد همکاری با شرکت لازک در بوشهر را آغاز کنیم به دلیل مشکلات فعالیت اقتصادی در این مناطق و آماده نبودن بسترهای لازم میدانستیم که با چه کار دشواری روبه رو هستیم اما از آنجا که به ظرفیتهای مردم بومی این مناطق و استعدادهایشان ایمان داشتیم فرآیند احیای این واحد را در دستور کار قرار دادیم. خوشبختانه امروز نه تنها یک واحد تولیدی که در آستانه تعطیلی قرار داشت به فضای تولیدی و صنعتی کشورمان بازگشته بلکه بیش از 143 نفر از ساکنان بومی این مناطق نیز در این واحد مشغول به کار شدهاند. افرادی که اغلب از طبقات کمتر برخودار جامعه هستند و اکثریت از طریق نهادهای حمایتی و کمیته امداد به این کارگاه معرفی شدهاند.»
برداشت دوم؛ زمانی برای افزایش نشاط اجتماعی
از جعفرزاده درباره نحوه ورود بنیاد برکت به پروژههای اقتصادی سوال میپرسم که در پاسخ به این سوال میگوید: «اصل اساسی در فعالیتهای بنیاد حمایتی است؛ آندسته از بنگاههای اقتصادی که ظرفیت رشد دارند اما به دلیل مشکلات مالی و اداری و مدیریتی دچار اشکال شدهاند در دایره فعالیتهای بنیاد برکت قرار میگیرند؛ بنیاد تنها مالک 49 درصد سهام واحدها میشود و بعد از رسیدن به سوددهی و حل مشکلات بنیاد تمام سهم را به مالک اصلی واگذار میکند و پروژه دیگری را در دست میگیرد و دوباره این چرخه تکرار میشود. این فرآیند باعث شده تا انعطاف بیشتری در مسیر فعالیتهای بنیاد ایجاد شود.»
او در ادامه تاکید میکند: «مثلا در اردبیل با حمایتها و راهنماییهای بنیاد، زنان قالیباف جمع شدند شرکتی تاسیس کردند و امروز 400بانوی اردبیلی این شرکت را میگردانند . در برخی استانها هم مشاغل خرد و خانگی مورد حمایت بنیاد قرار میگیرند. موضوع مهم دیگری که بنیاد برکت به عنوان بازوی اجرایی ستاد اجرایی فرمان امام (ره) دنبال میکند تزریق نشاط و شادابی در جامعه است. یکی از بساترهای اصلی نشاط اجتماعی هم بهبود شاخصهای معیشتی در جامعه است؛ فردی که صاحب شغل باشد میتواند برای آیندهاش چشمانداز داشته باشد و بدون تردید از نظر روحی و روانی شرایط بهتری را خواهد داشت.»
جعفرزاده در حالی که نگاهش را به جایی در دوردستها دوخته، صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «هدف اصلی ما مناطق محروم است و مکانهایی که قبلا سرمایهگذاری خاصی برای اشتغال پایدار در آنها انجام نشده و بنیاد با هدف استخراج ظرفیتهای منطقه و به کارگیری آنها در راستای منافع مردم در این مناطق حاضر میشود. در واقع فرآیند اشتغالزایی منطقهای بر اساس ظرفیتهای بنیادین این منطقهها انجام میشود تا اکوسیستم کسب و کار این مناطق به هم نخورد.»
جعفرازده در ادامه در خصوص چگونگی ورود بنیاد به پروژه لازک میگوید: «سال 95 برای بازدید از این منطقه حاضر شدیم. لازک یکی از بزرگترین منطقههای صیادی است و با بررسی دقیق فرآیند مشارکت آغاز شد. از سال 96 این واحد تولیدات را بر اساس پیش بینیها ادامه داد. در ابتدای امر بیش از 86 نفر در این واحد فعالیت میکردند که این میزان تا امروز به بیش از 140 نفر افزایش پیدا کرده است. اولویت اصلی ما اشتغالزایی است و به همین دلیل حاضر نشدیم به بهانه ورود تکنولوژی اقدام به تعدیل کارکنان کنیم.»
برداشت سوم؛ زمانی برای ایستادن دوباره
سید صفیالله حسینی مدیرعامل لازک در جریان گفتوگو با «تعادل» درباره ایدههایش از فضای کسب و کار دیر میگوید: «یک روز با آقای حجتی وزیر کشاورزی صحبت میکردم به ایشان گفتمای کاش دولت میدانست چه ظرفیتهای اقتصادی مطلوبی در مناطق ساحلی وجود دارد. در شرایطی که مشکلات زیادی بر سر فعالیتهای اقتصادی ما وجود داشت با بنیاد برکت مرتبط شدیم. قبلا بین 2ماه تا 45 روز در سال کار میکردیم که قرار شد این ظرفیتها افزایش پیدا کند که خوشبختانه این اتفاق افتادو امروز 90 تا 95 درصد محصولات فرآوری شده صادر میشود که با توجه به شرایط حساس فعلی مساله بسیار مهمی است. تازه ما مشتریان خود را انتخاب میکنیم و برای آنها ناز هم میکنیم چرا که محصول بیهمتایی را برای عرضه داریم. اگر همه بخشهای اقتصادی کشورمان کیفیت را در تولید مورد توجه قرار دهند شک نکنید که اوضاع صادرات و اشتغال به نحو چشمگیری افزایش مییابد. با حمایت بنیاد برکت در طول 1سال توانستیم شرکتی بدون دغدغه و مساله داشته باشیم و فکر و ذکرمان را معطوف بهبود کیفیت و بازارهای صادراتی کنیم. خوشبختانه در سال 96 به عنوان صادرکننده نمونه معرفی شدیم و در حال حاضر 3شیفت کارگر در شرکت در حال فعالیت هستند . این منطقه واقعا محروم است و داشتن شغل در این مناطق به نوعی ادامه زندگی را تضمین میکند. »
از آقای حسینی درباره چشماندازهای آینده این شرکت میپرسم که میگوید: در طرح توسعه را در نظر داریم که نیازمند انتقال تکنولوژی خاصی است که میگو را تبدیل به محصولات با کیفیتتری میکند.ضمن اینکه برای یافتن بازارهای جدید صادراتی در اروپای شرقی و کشورهای جنوب شرقی آسیا برنامههایی را تدارک دیدهایم. »
آقای حسینی زمانی که صحبت درباره مشکلات گذشته میشود؛ غم پنهانی در چشمهایش موج میزند؛ انگار دوست ندارد آن روزهای تلخ را به یاد آورد. اما زمانی که درباره توفیقهای امروز شرکت تحت امرش صحبت میکند؛ چشمانش برقی میزند و لبخند غرور آمیزی روی لبانش شکل میگیرد.
برداشت چهارم: فردا روز دیگری است
سید حسن و سید حسین دو پسر آقای حسینی هستند که مدیریت شرکت لازک را در زمان نبود پدر بر عهده دارند. یکی 18 سالش تازه تمام شده و دیگری 19 ساله است؛ جوانانی که توانستهاند به خوبی شرکت را مدیریت کنند. صبح برای خرید میگو به بازار بروند؛ خرید کنند؛ رتق و فتق امور کارگاه را به سرانجام برسانند و نیازهای کارگران را برطرف سازند. مدیریت جوانان که یادآور این واقعیت روشن است که هرکجا که ردپای جوانی و تجربه در کنار هم به کار گرفته شده در ادامه نتایج درخشانی حاصل شده است. روایت دیدنیهای سفر به شهرستان دیر در قالب 1800 کلمه امکان پذیر نیست و فرصتهای بیشتری باید برای این منظور اختصاص داده شود. اولین بخش از گزارش سفر به استان بوشهر در این گزارش آماده شد تا در فرصتهای بعدی که تکههای دیگری از دستاوردهای این سفر و... تدارک دیده شود.
برداشت آخر: شاهدان همیشگی ماجرا
بعد از بازدید از شرکت لازک برنامه افتتاح مدرسهای در یکی دیگر از شهرستانهای استان برنامهریزی شد. مدرسهای که با مشارکت بنیاد برکت در یکی از محرومترین نقاط بوشهر عملیاتی شده است. مدرسهای 12کلاسه و هوشمند که روی میز و صندلیهای آن قرار است آیندهسازان این کشور درس بخوانند. ساعات و دقایق به سرعت برق و باد گذشت و ماه یکبار دیگر در آسمان شهر بوشهر خودنمایی کرد. در پایان سفر و در حالی که دستاوردهای فراوانی از این سفر در ذهن داشتیم راهی فرودگاه شدیم تا به تهران بازگردیم. هواپیما که از زمین بلند شد خلبان دورتا دور شهر را یکبار چرخید؛ شهری که در برخی مناطق آن ردپای محرومیت هنوز پیداست و نیازمند قدمهایی است که مردم این سرزمین آفتاب خورده را به سمت پیشرفت هدایت کند و ماه که شاهد همیشگی این ماجراهاست میگوید که این روزگار هم خواهد گذشت....