قواعد بازی جهانی را برهم نزنیم
منصور بیطرف|
سردبیر|
هفته گذشته و همزمان با سفر رییسجمهوری به نیویورک، مجلس شورای اسلامی هم شروع به بررسی دو لایحه مهم و مرتبط با «افای تیاف» کرد. هر چند که بررسی این لوایح که اکنون وارد دومین سال خود میشود و در این مدت نهادی مانند گروه ویژه اقدام مالی، کمال همکاری را با دولت ایران کرده است تا ارتباط بانکی بینالمللی با ایران برقرار بماند اما مسائل پشت پرده آن نشان میدهد که هم مجلس و هم دولت برای قانون کردن آن تحت فشار زیادی هستند. از یک سو طرفداران دولت که اصلاحطلبان نامیده میشوند پیگیر این لوایح هستند تا دولت بتواند با فراغت بیشتر و بهتری تحریمها، به ویژه تحریمهایی که میتواند روابط بانکی را در برگیرد، پشت سر بگذارد و از سوی دیگر، اصولگرایان ارتدوکس هستند که معتقدند پیوستن به افای تی اف یعنی قید گذاشتن بر نفوذ ایران در منطقه و تحلیل بردن این قدرت. هر دو گروه از جنبهها و زاویههایی درست میگویند. از نگاه اصولگرایی، آن هم اصولگرایی ارتدوکس، ایران در حال حاضر برگ برندهای در دست دارد و آن هم حمایتهای منطقهای است. این حمایتهای منطقهای جدا از اعتقادات ایدئولوژیک که ایران و گروهها را به هم پیوند داده است، کمکهای مالی، پولی و.. هم است. برخی از این گروهها در منطقه که فعالیت دارند مانند حزبالله لبنان، از سوی برخی از کشورهای غرب در فهرست گروههای تروریست قرار گرفتهاند.
این گروه که در نبرد با داعش ایثار کرده و توانسته در کمک با ایران و دیگر دولتها، این جرثومه تروریسم را از منطقه پاک کند نه تنها نیازمند حمایت است بلکه باید بتواند اهرم قدرت ایران هم باشد. همانطور که رییسجمهور در نیویورک گفته است، ایران بهدنبال امپراتوری نیست اما نباید هم نسبت به اتفاقات منطقهای بیتفاوت باشد به ویژه اتفاقاتی که میتواند سرنوشت کشور را رقم بزند. اگر کمکهای مستشاری و غیره ایران در منطقه نبود چه بسا الان پرچم داعش بر فراز منارههای برخی از شهرهای ایران برافراشته شده بود. کسانی که نمیخواهند این واقعیت را قبول کنند را نمیتوان وادار به قبول کردن آن کرد؛ کسی که خودش را به خواب زده نمیتوان بیدار کرد، اما کسانی که از این موضوع غافل هستند بهتر است نگاهی به تاریخ گذشته ایران بیندازند. ایران جز حمله اسکندر مقدونی که با ارتش کامل و خبره وارد کارزار با نظامیان ایران شده بود، همواره از گروههای ناتوانتر از خودش شکست خورده است. مغولان که به ایران حمله کردند در برابر سپاهیان خوارزمشاهیان ایران نه تبحر جنگیدن داشتند و نه قدرت نظامی برتر، اما از آنجا که حکومت وقت و نیز مردم آن دوران ارتش کوچک مغولان را بیاهمیت جلوه داده بودند، نتوانستند در برابر سبعیت مغولان که داعش فعلی دست کمی از آنها نداشت و ندارد مقاومت کنند و در نتیجه آن اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد. یا زمانی که اشرف افغان به ایران حمله کرد مگر چه مزیت نظامی و سلحشوری بر سپاهیان صفوی ایران داشت ؟ زمانی که آنها به ایران حمله کردند آنقدر در میان نخبگان حکومتی بر سر گرفتن قدرت و نزدیکی به پادشاه دعوا بود که گمان میبردند یک لشکر پابرهنه افغان نمیتواند تهدیدی برای کشور و دولت باشد، اما نهتنها تهدید بود بلکه سلسلهای را از ایران برانداخت که دولتهای وقت اروپا حیرت کردند که چگونه یک امپراتوری به همین راحتی از هم پاشیده شد آن هم نه به دست یک ارتش قدرتمند خارجی بلکه به دست یک حکومت محلی ! بنابراین حضور ایران در منطقه نه تنها بایسته است بلکه عدم حضور آن باید مورد انتقاد واقع میشد.
اما این حضور بدون شک پشتوانه بینالمللی هم میخواهد، نه فقط از جنبه سیاسی بلکه از جنبه اقتصادی. در بیشتر مواقع پشتوانه اقتصادی بیشتر از پشتوانه سیاسی عمل میخواهد. زیرا آنچه پایههای یک حمایت را محکمتر میسازد و به مثابه «میخ» عمل میکند، اقتصاد است. اکنون که اقتصاد جهان در هم تنیده است و اقتصاد ایران هم از آن منفک نیست باید و ضرورت دارد که قاعده بازی آن رعایت شود. اقتصاد سال 1397 یا 2018، اقتصاد 80 سال یا 100 سال پیش نیست. حتی در سال 1332 که بحران ملی شدن صنعت نفت، سیاست ایران را با سیاستهای جهانی درگیر و به چالش کشانده بود، بازهم تحریمهای اقتصادی که بریتانیا اعمال کرده بود نتوانسته بود بخشهای مختلف اقتصاد کشور را به بحران بکشاند، اما اکنون اینگونه نیست. اگر در 60 سال پیش خودکفایی معنای مطلق خود را مییافت حالا این معنا، نسبی و حتی در برخی موارد خالی از معنا است و برای همین ضرورتها است که ایران باید قاعده بازی جهانی در زمین اقتصاد را رعایت کند و یکی از این قاعدهها، همین نهاد افای تی اف و لوایحی که پولشویی و مبارزه با تروریسم را که تهدید داخلی و جهانی است، در بر میگیرد .بقای ایران به رعایت قواعد این بازیها است.