پوپولیسم، تهدیدی علیه دموکراسی
گروه جهان| نتایج تحقیق بنیاد برتلزمن نشان میدهد که رشد فزاینده پوپولیسم و نبود جریانهای سیاسی موثر، ساختارهای دموکراتیک در بسیاری از جوامع صنعتی را تحت تاثیر قرار داده است. جامعهشناسان نسبت به این پدیده هشدار دادهاند.
به گزارش دویچهوله، در بسیاری از کشورهای صنعتی استانداردهای جامعه دموکراتیک و قانونمند بطور قابل ملاحظهای پایین آمده است. نتایج تحقیقی که درباره ۴۱ کشور صنعتی عضو اتحادیه اروپا و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) از سوی بنیاد برتلزمن انجام شده نشان میدهد که روند کاهش کیفیت ارزشهای دموکراتیک در جهان در بسیاری از کشورهای غربی نیز قابل مشاهده است.
بنا به این تحقیق، آلمان در رتبه پنجم این روند قرار گرفته است. در رده اول سوئد و در پی آن فنلاند، نروژ و دانمارک قرار دارند. نام سوییس در ردیف ششم این جدول است. پژوهش بنیاد برتلزمن نشان میدهد که در سال جاری میلادی (۲۰۱۸) در مقایسه با سال ۲۰۱۴ ساختارهای دموکراتیک در ۲۶ کشور رشد نیافته است. بر اساس این پژوهش به ویژه روند رشد منفی را میتوان در مجارستان، لهستان، مکزیک و ترکیه مشاهده کرد.
محققان بنیاد برتلزمن معتقدند که حتی در کشور ایالات متحده امریکا که ارزشهای دموکراسی و آزادی را به عنوان هسته غیرقابل تغییر جامعه خود میداند کیفیت ساختارهای دموکراتیک کاهش یافته است. در تحلیل پژوهشگران بنیاد برتلزمن آمده که عملکرد رییسجمهوری کشوری که رسانهها را دشمن مینامد و فعالیت مستقل و کنترلکننده آنان را در جامعه به رسمیت نمیشناسد و برای آن ارزش قائل نیست شرمآور است و تهدیدی برای دموکراسی و آزادی است. دانیل شراد-تیشلر، رییس پروژه تحقیق بنیاد برتلزمن، میگوید که دموکراسی لیبرال در کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نیز زیر فشار قرار دارد. به گفته او، در برخی از این کشورها استانداردهای ارزشهای دموکراتیک، مانند آزادی رسانهها، در مخاطره قرار گرفتهاند.
لهستان، مجارستان و ترکیه
این موضوع بسیار نگرانکننده است که در برخی از کشورها با کاهش پایبندی به اصول دموکراتیک از سوی رهبری کشور، اعتماد عمومی مردم نسبت به آن رهبری سیاسی کاسته نشده است. دانیل شراد-تیشلر برای نمونه از لهستان، مجارستان و ترکیه در این رابطه نام میبرد و میگوید که با وجود محدود شدن ساختارهای دموکراتیک و آزادیها در این کشورها اعتماد عمومی به دولتهای آنها کاهش نیافته است. رییس گروه مطالعاتی بنیاد برتلزمن در این باره میگوید: «این امر نشاندهنده آن است که بنیاد ارزشهای دموکراتیک در این کشورها در میان بخشی از مردم به اندازه کافی ریشهدار نبوده است.»
آلمان و کشورهای اسکاندیناوی
بر اساس این پژوهش در آلمان و کشورهای اسکاندیناوی نیز قطببندیهای سیاسی در حال گسترش بیسابقهای است و اصلاحات درازمدت را با دشواریهای زیادی توام خواهد کرد. در آلمان جناحبندیهای میان «چپ » و راست بهویژه پس از رشد حزب «آلترناتیو برای آلمان» (آ اف دی) به وضوح افزایش یافته است.
به گفته دانیل شراد-تیشلر مشکل دیگر این کشورها نوعی مبارزه انتخاباتی مداوم است، به این معنی که دولتها قادر نیستند در درون خود درباره مشکلات اصلی جامعه تبادلنظر کنند و به توافق برسند. این مشکل در وضعیت سیاسی فعلی آلمان شناخته شده است. پژوهشگران این تحقیق معتقدند این موضوع که رتبه امریکا، به عنوان بزرگترین قدرت اقتصادی جهان، در سه شاخص عمده این پژوهش، یعنی ساختارهای دموکراتیک، دولت و عملکرد سیاسی کشور، در مقایسه با تحقیق سال ۲۰۱۴ نه مرتبه کاهش یافته است، آینده خوبی را ترسیم نمیکند.
مدل فرانسه، به عنوان نمونه
محققان این پروژه به نمونههای رشد مثبتی نیز اشاره میکنند که میتوانند سرمشقی برای بقیه کشورها باشند. در این رابطه از فرانسه نام برده شده است که تحت تاثیر سیاست امانوئل مکرون، رییسجمهوری این کشور، رشد مثبتی را در این زمینه نشان میدهد.
شاخص مقایسه کشورها در این تحقیق (شاخص حاکمیت پایدار ۲۰۱۸) با توجه به استانداردهای دموکراسی، کیفیت حکومتمداری و کیفیت نتایج سیاست در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بررسی و ارزیابی میشود. از سال ۲۰۱۱ میلادی بنیاد برتلزمن بطور مرتب از این شاخص برای تجزیه و تحلیل پایداری کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سازمان رشد و همکاری اقتصادی استفاده کرده است. بنیاد برتلزمن بنیاد مستقلی است که از سال ۱۹۷۷ در آلمان تاسیس شده و دفتر آن در گوترزلو واقع است.
پیشتر نیز روزنامه گاردین با هشدار درباره تهدید پوپولیسم برای دموکراسی نوشته بود: «تاریخ روشنگری و واقعیت لیبرال دموکراسی هر دو پیچیده است. هر تلاشی برای طرح آنها با اصطلاحات غیرانتقادی خلاف صداقت خواهد بود که ارزش بنیادین روشنگری است، و اصل دموکراتیک بنیادینِ مبارزه برای برابری سیاسی را تضعیف میکند... تنها از طریق یک اصلاح کامل اساسی میتوان این نقصها را برطرف کرد. نهادها باید تأثیر پول بر سیاست را کنترل کنند و راههایی جدید بیابند که به شهروندان اجازه اظهار وجود بدهد. سیاستمداران باید اراده و تخیلشان را به کار بگیرند تا تضمین دهند که ثمرات جهانیشدن و تجارت آزاد به نحو بسیار عادلانهتری توزیع میشود. و شهروندان باید بیشتر بکوشند تا نوعی وطنپرستی همهگیر را بسازند که از اقلیتهای آسیبپذیر در مقابل تبعیض دفاع میکند و همزمان بر اموری تأکید دارد که باعث اتحاد میشوند نه افتراق. اما پروژه حفظ لیبرال دموکراسی به اصلاحاتی بزرگتر از رفع کاستیها نیازمند است. پوپولیستها توانستند به این موفقیتهای چشمگیر برسند صرفاً بدین خاطر که مبانی اخلاقی نظام ما بسی بیش از آنچه فکر میکردیم شکننده است. و ازینرو هر کسی که میخواهد به احیای دموکراسی کمک کند، ابتدا باید کمک کند تا آن را بر مبنای ایدئولوژیک باثباتتری بازسازی کنیم.»