ترازنامههای واقعی و ورشکستگی بانکها
بانکها به عنوان میداندار عرصههای پولی و سرمایهای با ترازنامههای غیرواقعی خود باعث ایجاد حجم عظیمی از نقدینگیها شدهاند که به نظر هم نمیرسد به این زودیها پایانی برای جذب آن وجود داشته باشد.
در این زمینه یک اقتصاددان حتی معتقد است اگر ترازنامه بانکها واقعی شود، چه بسا برخی از آنها از مدتها پیش ورشکست شده باشند.
مطابق اعلام بانک مرکزی از حجم نقدینگیها این رقم از ۱۶۴۶ هزار میلیارد تومان هم عبور کرده است؛ نقدینگی که به نظر میرسد حوزههای سرمایهای مانند بازار ارز و سکه و حتی مسکن نتوانستهاند کمکی به جذب آن کنند.
حوزه موثر دیگر در جذب نقدینگیها بازار بورس است که آن هم ظاهرا به دلیل کوچک بودن توان رویارویی با حجم نقدینگی به عظمت ۱۶۴۶ هزار میلیارد تومان را ندارد. درباره علل و پیامدهای این حجم عظیم نقدینگی با وحید شقاقی شهری در گفتوگو با ایسنا توضیحاتی ارایه کرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه بخشی از نقدینگیها توسط بانکها خلق میشود، گفت: در بانکها با پدیده ترازنامههای موهومی یا غیرواقعی مواجه هستیم. این مساله باعث خلق نقدینگی از سوی بانکها خواهد شد. ترازنامه غیرواقعی یعنی اینکه مثلا بانکها تسهیلاتی را واگذار کردهاند اما با اینکه هنوز معوق است، آن سپرده و حتی سودش را در ترازنامه خود حساب میکنند. این مساله باعث میشود تا آنها تسهیلات بیشتری را هم واگذار کنند.
شقاقی با بیان اینکه ترازنامههای موهومی باعث جذب بیشتر سپردهها توسط بانکها میشود، گفت: این جذب سپردهها باعث میشود از طرفی بانکها سود بیشتری هم بابت سپردهها پرداخت کنند که همین مساله باعث افزایش حجم نقدینگی هم خواهد شد. مجموع اینها باعث خلق حجم عظیمی از نقدینگی توسط بانکها شده است.
او با بیان اینکه اگر نتوانیم ترازنامه بانکها را واقعی کنیم، نمیتوانیم سالمسازی بانکها را آغاز کنیم، گفت: بخش زیادی از درآمدهای بانکها موهومی است که شامل مطالبات معوق و مشکوکالوصول هستند که آنها را به عنوان دارایی خود به حساب آوردهاند. اگر ما ترازنامهها را واقعی کنیم، ممکن است حتی مشخص شود برخی از بانکها ورشکسته هستند.
شقاقی در ادامه با بیان اینکه میانگین رشد نقدینگی از سال ۹۰ تا ۹۶ معادل ۲۷.۷ درصد بوده است، اظهار کرد: این در حالی است که میانگین رشد تولید (جاری- اسمی) ۱۵ درصد بوده است که نشان میدهد این نقدینگی به سوی تولید هم نرفته و در بانکها انباشته شده و با یک تکانه از بانکها خارج و بقیه بازارهای سرمایهای را متلاطم کرد.
او در پایان با اشاره به میزان اثرگذاری حوزههای سرمایهای مانند حوزه بورس در جذب نقدینگیها اظهار کرد: اساسا بورس تمام تنها جذب ۵۰ هزار میلیارد تومان از نقدینگی را دارد که این مساله نمیتواند چندان کمکی به جذب نقدینگیهای در ابعاد ۱۶۴۶ هزار میلیارد تومان کند. نتیجه این باعث خواهد شد تا نقدینگی به سمت بازارهای مالی و سفتهبازیهایی مانند بازار سکه و ارز برود؛ هر چند بخش مسکن حوزه خوبی برای جذب سرمایهها میتواند باشد اما عملا به دلیل کاهش قدرت خرید مردم این اتفاق هم محتمل به نظر نمیرسد.