کالبدشکافی 2 سیاست متفاوت در نوسازی بافت‌ فرسوده

۱۳۹۷/۰۷/۲۹ - ۰۰:۲۱:۲۷
کد خبر: ۱۳۲۱۳۰
کالبدشکافی 2  سیاست متفاوت  در نوسازی  بافت‌ فرسوده

گروه راه وشهر‌سازی|

 «عباس آخوندی استعفا کرد.» این خبری نبود که رسانه‌ها و مردم را با شوک مواجه کند. از مدت‌ها پیش، به دلیل اختلاف بین آخوندی و رییس‌جمهور انتظار این استعفا می‌رفت. برخی سایت‌های خبری نیز طی روزهای گذشته اخباری مبنی بر جدایی آخوندی از دولت دوازدهم منتشر کردند و هفته پیش در برخی گمانه زنی‌ها گزینه جدید وزارت راه و شهرسازی معرفی شد. تاریخ مندرج در متن استعفای آخوندی نشان از این دارد که او 48 روز پیش قصد خروج از دولت را داشته اما با مخالفت رییس‌جمهور تا روز گذشته این موضوع علنی نشده بود. آخوندی استعفانامه ۴۸ روز قبل خود را در حالی دیروز در صفحه شخصی خود در فضای مجازی منتشر کرد که روز گذشته با حضور در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی تفاهم نامه‌ای را با این سازمان در زمینه بازآفرینی شهری امضا کرد. آخوندی در سخنان کوتاه خود در این برنامه گفت: من امروز برای حرف زدن اینجا نیامده‌ام، بلکه برای کف زدن آمده‌ام!

آن طور که در استعفانامه آخوندی آمده، مهم‌ترین دلیل اختلاف او با روحانی به نحوه بازسازی بافت‌های فرسوده بر می‌گردد. موضوعی که رییس‌جمهور نیز در جلسه معرفی آخوندی به عنوان وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی در دولت دوزادهم در مجلس به آن اشاره کرد و گفت: «البته من و آقای آخوندی در خصوص نوسازی بافت‌های فرسوده با یکدیگر اختلاف نظر داریم.» شاید آن موقع هیچ کدام فکر نمی‌کردند که این اختلاف نظر مانع ادامه همکاری آنها با هم خواهد شد. به گزارش «تعادل»، موضوع بافت‌های فرسوده از جمله مهم‌ترین معضلات کشور محسوب می‌شود و تاکنون دولت‌های مختلف برای حل این معضل راه‌حل‌های گوناگونی به کار گرفته‌اند. در دولت‌های نهم و دهم برای حل مشکل بافت‌های فرسوده و نیز رفع نیاز مردم به مسکن، بحث مسکن مهر مطرح شد که از همان ابتدا بسیاری از کارشناسان با آن مخالفت کردند و نتیجه آن هم یک طرح شکست خورده با خانه‌های بی‌کیفیت است که تعداد زیادی از آنها بعد از گذشت 14 سال هنوز تکمیل نشده و روی دست صاحبانشان مانده‌اند.

علاوه بر این شهرداری‌ها نیز در سراسر کشور به دنبال اجرای ضوابط تشویقی در بافت‌های فرسوده هستند تا این ضوابط برای سرمایه‌گذاران بخش خصوصی، مردم و سازندگان توجیه اقتصادی داشته باشد، اما برای هر شهر نمی‌توان نسخه واحدی ارایه داد. زیرا روش‌های اجرای نوسازی و تراکم‌ها در استان‌های مختلف فرق دارد. یکی از تسهیلات برای بافت‌های فرسوده، اختصاص حداقل 50 درصد تخفیف بر عوارض صدور پروانه ساخت است و حتی بعضی شهرداری‌ها برای تشویق بیشتر مردم به منظور نوسازی بافت‌های فرسوده 100 درصد تخفیف عوارض پروانه در نظر می‌گیرند. تجمیع پلاک‌های ریزدانه در بخش‌هایی از بافت فرسوده که با مشارکت مردم و شهرداری‌ها انجام شد نیز نقش مهمی در کاهش بافت فرسوده شهری داشت. اما یکی از وعده‌های انتخاباتی روحانی برای دور دوم ریاست‌جمهوری خود حل معضل بافت فرسوده بود و بعد از روی کار آمدن نیز تاکید کرد رسیدگی به این معضل را در دستور کار قرار خواهد داد. برای این منظور وزارت راه و شهرسازی نوسازی بافت‌های فرسوده را در دستور کار قرار داد و سال گذشته طرح ملی بازآفرینی شهری را کلید زد.بر اساس این طرح قرار است با سه روش طرح نوسازی بافت‌های فرسوده انجام شود.

     3 روش نوسازی بافت‌های فرسوده

محله‌سازی اصلی‌ترین محور بازآفرینی شهری به شمار می‌رود. در این روش که از آن با عنوان محله‌سازی یاد شده، «اسکان موقت ساکنان» از سوی «توسعه‌گرها» در دستور کار قرار دارد و ۵۰ درصد از واحدهای ساخته شده در هر پروژه در قالب «مشارکت در ساخت» یا «معاوضه» به مالکان بافت فرسوده واگذار می‌شود؛ این درحالی است که مابقی واحدها که در اختیار توسعه‌گر قرار خواهد گرفت به عنوان «ظرفیت بالقوه برای نوسازهای بعدی در قالب واحدهای مسکونی مناسب برای اسکان موقت ساکنان واحدهای فرسوده در سایر پروژه‌ها»، مورد استفاده قرار خواهد گرفت.  در روش دوم بازآفرینی شهری که محلی‌سازی مرحله‌ای نام دارد، مقیاس هر پروژه نسبت به روش محلی‌سازی بیشتر است؛ یعنی فرآیند تجمیع به‌صورت «بلوک‌ شهری» صورت می‌گیرد که در قالب آن بیش از ۵ پلاک مسکونی برای ساخت هر بلوک جدید با یکدیگر تجمیع می‌شود. اما در روش سوم که محلی‌سازی جایگزین نامگذاری شده، مقیاس پرو‌ژه‌ها از دو روش دیگر بزرگ‌تر است و نوسازی به شکل «شهرک‌سازی» انجام خواهد گرفت. در تمام این روش‌ها محله، مردم و توسعه گران نقش مهمی ایفا می‌کنند. در واقع آخوندی در طرح بازآفرینی شهری به دنبال این بود که نوسازی بافت‌های فرسوده به صورت یک فرآیند اجتماعی و با مشارکت گسترده ساکنان محله و بدون تخریب محله و بافت قدیمی انجام شود. نه اینکه ناگهان دولت به صورت مستقیم دخالت کرده و کل محله را تخلیه و پس از نوسازی واحدهای مسکونی، خواستار بازگشت ساکنان محل شود. چراکه در این صورت دیگر نه از ساکنان قبلی آن خبری هست و نه از هویت محله.

     برج سازی در بافت فرسوده!

بر خلاف او، روحانی نظر دیگری دارد. مهر ماه سال گذشته بود که رییس‌جمهور در ابلاغیه‌ای که نوبخت، رییس سازمان برنامه و بودجه آن را اعلام کرد، به شهرداری تهران مجوز داد در بافت فرسوده پروانه احداث برج و بلندمرتبه صادر کند.این در حالی بود که شورای عالی شهرسازی و معماری به ریاست عباس آخوندی، پیش از ابلاغ این دستور رییس‌جمهور، هر گونه بلندمرتبه سازی در تهران را ممنوع کرده بود. واکنش آخوندی به این ابلاغیه تند بود. او با حضور در یک برنامه تلویزیونی با بیان اینکه برج‌سازی در بافت‌های فرسوده بسیار سخت است، اظهار کرد: در این دوره به دنبال ساخت ساختمان‌های بی‌هویت و فاقد ارزش‌های انسانی در بیابان‌ها نخواهیم بود.

     نقاط ضعف روش‌های نوسازی؟

در واقع آخوندی اعتقادی به تخریب یک مجموعه از بافت فرسوده و نوسازی آن ندارد. او در این باره طرح شکست خورده نواب را مثال می‌زند که مثال درستی است، اما طرح بازسازی محلی‌ای مورد نظر آخوندی نیز خالی از اشکال نیست. یکی از انتقادهای وارد به طرح بلوک محله‌ای این است که جلب رضایت همزمان تمام صاحبان پلاک‌های ثبتی عملا ممکن نیست. زیرا باید صاحبان پلاک‌های فرسوده به تخریب و نوسازی منازلشان رضایت دهند. این یکی از مشکلات مهم است که تاکنون چاره‌ای برای آن اندیشیده نشده و به نظر می‌رسد تسهیلاتی که برای صاحبان این پلاک‌ها در نظر گرفته‌اند آنقدر جذاب نبوده که آنها را به این موضوع متمایل کند. شاید بتوان گفت این مشکل به نوعی پاشنه آشیل طرح بازآفرینی شهری محسوب شده و ممکن است در آینده باعث شکست این طرح شود. همانطور که طرح بازآفرینی محله سیروس تهران به همین دلایل تاکنون روند کندی داشته است.

همچنین یک سوی این طرح، سرمایه‌گذاران یا همان توسعه گران قرار دارند اما به گفته بسیاری از کارشناسان به دلیل پایین بودن ارزش افزوده و ناکارآمدی تامین مالی طرح بازآفرینی شهری، سرمایه‌گذاران علاقه چندانی برای ورود به طرح مذکور و سرمایه‌گذاری در آن را ندارند.

     سرمایه گریزی بافت‌های ناکارآمد

چندی پیش رحمتی کارشناس بافت فرسوده در گفت‌وگو با «تعادل» عنوان کرد که بافت‌های فرسوده سرمایه گریز هستند و به علت سود پایین بخش خصوصی تمایلی برای ورود به این عرصه ندارد. با وجود این، به زعم برخی کارشناسان، بازآفرینی یک محله با حضور و مشارکت مردم نتایج بهتری نسبت به دخالت مستقیم دولت و تخریب و نوسازی این بافت‌ها دارد. لازم به ذکر است، اختلاف روحانی و آخوندی صرفا به تفاوت دیدگاه شان در خصوص نوسازی بافت فرسوده محدود نمی‌شود، اما منشعب از این اختلاف دیدگاه است. یکی دیگر از نشانه‌های اختلافات رییس و عضو کابینه دوازدهم در ۴ دی ۹۶ و تنها سه ماه پس از آغاز به کار دولت دوازدهم نمایان شد. روحانی در حکمی اکبر ترکان، رییس سابق سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور را به سمت مشاور خود در امور هماهنگی نوسازی بافت فرسوده منصوب کرد. این انتصاب در حالی بود که این وظیفه بر عهده وزارت راه و شهرسازی بود و اگر قرار بود فردی به رییس‌جمهور در خصوص پیشرفت نوسازی بافت‌های فرسوده مشاوره بدهد، شخص وزیر راه و شهرسازی بود نه ترکان. ضمن اینکه ترکان و آخوندی نیز اختلافات بسیاری داشتند و بارها و از جمله در مورد اختلاف زمان برگزاری آزمون نظام مهندسی ساختمان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. با این حال، باید منتظر ماند و دید که بعد از رفتن آخوندی از وزارت راه و شهرسازی طرح بازآفرینی محله‌ای به کجا می‌انجامد و آیا روحانی و وزیر بعدی این طرح را ادامه خواهند داد یا باید مانند شهر استانبول شاهد سربرآوردن برج‌ها و ساختمان‌های بلندمرتبه در مناطق مرکزی دارای بافت فرسوده باشیم.

 


متن استعفای آخوندی از وزارت راه و شهرسازی

    پیرو سه بار درخواستی که در سال گذشته از محضر جنابعالی داشتم، اجازه می‌خواهم از خدمت شما در دولت رخصت بخواهم. به نظر نمی‌رسد در ارتباط با روش بازآفرینی شهری مورد نظر جنابعالی بتوانم کار موثری انجام دهم. همچنین در ارتباط با سیاست دخالت حداکثری دولت در بازار و روش ساماندهی امور اقتصادی به لحاظ شرایط موجود کشور نیز امکان هماهنگی ندارم. این حق شماست که وزیر همراه‌تری را در دولت داشته باشید. خواهشمندم این بار با درخواست اینجانب موافقت و در تعیین جانشین تسریع فرمایید.

من بر این اعتقاد هستم که سه اصلِ پایبندی به قانون، احترام به حقوق مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشت. آنچه که در تدبیر شرایط سخت جدید ناشی از تحریم‌های امریکا شاهدیم دقیقاً نقض همین سه اصل است. در هر صورت با این سطح از تفاوت دیدگاه، از حیث اخلاقی ادامه کار من درست نیست. خواهش می‌کنم که به من رخصت دهید در اولین فرصت از خدمتتان خارج شوم. ولی، درخواست دارم که این زمان از پایان مهرماه سال جاری فراتر نرود. برای جنابعالی و همکاران در دولت و مردم عزیز ایران آرزوی توفیق و سرافرازی دارم.