انزوای امریکا؛ دلیل تکرار سناریوی تکراری علیه ایران

۱۳۹۷/۰۸/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۳۲۹۴۲
انزوای امریکا؛ دلیل تکرار سناریوی تکراری علیه ایران

طی چهار دهه گذشته این نخستین‌بار است که امریکا در بازی تحریم‌ها علیه ایران، اتحادیه اروپا را کنار خود ندارد و این انزوا آنقدرعمیق است که بتواند انگیزه هر دسیسه و سناریویی از سوی امریکا، برای بر هم زدن رابطه ایران و اروپا باشد.

به گزارش ایرنا، روز سه شنبه هفتم آبان و به فاصله یک هفته تا آغاز تحریم‌های برجامی امریکا علیه ایران، رییس سازمان اطلاعات دانمارک مدعی می‌شود پلیس این کشور، شهروند نروژی- ایرانی را دستگیر کرده است. این مقام امنیتی در کنفرانسی خبری با متهم کردن ایران به دست داشتن در حمله به یک شخص دانمارکی ادعا کرد که این حمله علیه رهبر دانمارکی گروهک الاحوازیه انجام گرفته است.

این ادعا، واکنش‌های متفاوت داخلی و خارجی بسیاری در پی داشت اما محور بارز واکنش‌ها از سوی وزارت امورخارجه تاکید بر یک گزاره غیر قابل انکار بود: ایران بزرگ‌ترین قربانی تروریسم است و اتهام ترور به این سرزمین در حالی که ددمنشانه‌ترین ترورها از سوی برخی از کشورهای منطقه با سکوت مجامع جهانی روبروست؛ نشان تناقضی آشکار است و ایران تسلیم صحنه آرایی‌هایی از این جنس نخواهد شد.

     تروریسم و تناقضات مدعیان مبارزه با آن

اتهام ترور این روزها در حالی از سوی برخی به ایران وارد شده که هنوز رد خون جمال خاشقجی روزنامه‌نگار منتقد عربستانی در استانبول ترکیه بر زمین است و هنوز از سرنوشت پیکر او اطلاع دقیقی در دست نیست. این میان تنها پرونده خاشقجی نیست که سند تناقض آشکار در معیارهای حقوق بشری مدعیان است، حمایت از سرکردگان گروه الاحوازیه هم نشان دیگری درعیان‌سازی این معیارهای دوگانه است. دانمارک در حالی مدعی شده، ایران علیه یکی از مقامات این گروهک توطئه کرده که هنوز چهلم شهدای ترور اهواز که قربانی نفاق این گروه شدند، فرا نرسیده است.

تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی ایران، شامل فهرستی طولانی از ترورهای کوچک و بزرگی است که گاهی یک شخصیت مانند ترور آیت‌الله مرتضی مطهری یا یک حزب مانند انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و یک نهاد حاکمیتی مانند انفجار دفتر نخست‌وزیری و شهادت رجایی و باهنر یا قتل‌عام مردم غیرنظامی و بی‌گناه مانند عملیات تروریستی اهواز را هدف قرار داده و فاجعه آفریده است.

از عجایب روزگار جهان در قرن بیست و یکم هم شاید همین باشد که مدعیان حقوق بشر و مقابله با تروریسم، با وجود اسناد غیرقابل انکار، جان پناه تروریست‌های اشاره شده هستند و ایران را متهم به حمایت از ترور می‌کنند.

     رابطه معنادار آغاز تحریم‌ها و سناریوسازی‌ها

پایبندی اتحادیه اروپا بر تعهدات هسته‌ای خود پس از خروج غیرمتعهدانه امریکا از این توافق، به مذاق برخی‌ها در جهان خوش نیامد.

تندروهای امریکا و در راس آنها دونالد ترامپ تاجر کاخ سفید، تصور می‌کردند این‌بار هم به سیاق دهه‌های گذشته اتحادیه اروپا را در تحریم‌های ایران کنار خود دارند، تصوری که با اعلام پایبندی این اتحادیه به سند توافق هسته‌ای باطل و نقشه تحریم‌های همه‌جانبه با اتخاذ تدابیر دو‌طرفه ایران و اروپا، نقش بر آب شد.

روزهای آینده جهان شاهد رونمایی از مکانیزم جدید اروپا در تعامل بانکی با ایران خواهد بود و این به وضوح نشان‌دهنده شکست تحریم‌ها علیه ایران است. تحریم‌هایی که امریکا با دستاویز قراردادن آنها در تلاش بود تا ملتی را به زانو در آورد، اکنون که این تلاش‌ها نتیجه مطلوبی در پی نداشته و درعمل با شکست مواجه شده، واکنش طبیعی زیاده خواهان کاخ سفید و هم پیمانان آنان، خراب کردن بازی بزرگان است.

این میان امریکا از یک سو می‌کوشد تا جایگاه خالی اتحادیه اروپا در موازنه قدرت علیه ایران را با تکیه بر رژیم‌های ترورپرور منطقه پر کند و از سوی دیگر تلاش می‌کند با بهانه جویی‌ها و سناریوسازی‌ها، اتحاد استراتژیک ایران با اتحادیه اروپا را کمرنگ سازد. دلارهای عربی و رسانه‌های عبری هم میدان‌دار این تکاپوی کاخ سفید هستند.

اتهامات بی‌اساس مقامات دانمارکی علیه ایران را هم در همین راستا می‌توان ارزیابی کرد. با کمرنگ شدن اثرات تحریم‌ها اکنون نوبت اجرای «پلنB » رسیده است که به شکست کشاندن این تعاملات در صدر فهرست این پلن و اهداف امریکا و هم پیمانان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای اوست. نقش آفرینی نقاب‌های ناشناس در عرصه سیاست جهانی هم سناریو دسیسه چینی و اتهام زنی علیه ایران را تکمیل می‌کند تا با بهانه‌های واهی، موفقیت‌های استراتژیک ایران و اتحادیه اروپا به شکست کشانده شود.

     آنان‌که سود می‌برند

از تزلزل در روابط ایران و اتحادیه اروپا و تشکیک در تعاملات این دو قطب به هر بهانه‌ای، جز امریکا و محور عبری- عربی اشاره شده در بالا، مُلک و ملت دیگری را منتفع و مسرور نخواهند شد. شاهد این مدعا هم خوشحالی آشکار و توییتری مایک پمپئو وزیر امورخارجه امریکا، ساعاتی پس از ادعای مقامات دانمارکی است.

پمپئو در توییت خود نوشته به دولت دانمارک بابت دستگیری یک عامل ترور رژیم ایران تبریک می‌گوییم و مدعی شده است تقریباً 40 سال است که اروپا هدف حملات تروریستی تحت حمایت ایران قرار گرفته است.

رژیم صهیونیستی آنگونه که اشاره شد در این گل‌آلودی اتهام زنی‌ها علیه ایران، به شکار شاه ماهی مشغول بوده و مدعی شد که سازمان اطلاعات این رژیم (موساد) به دولت دانمارک در دستگیری شهروند ایرانی که ادعا می‌شود تصمیم به ترور یکی از رهبران گروه الاحوازیه داشته، کمک کرده است.

عربستان سعودی هم این میان به هر آب و آتشی می‌زند و دلار و ریال خرج می‌کند تا رسوایی خود پس از قتل جمال خاشقجی روزنامه‌نگار منتقد و معترض سعودی در استانبول را برای ساعاتی از صدر خبرها و تحلیل‌های جهان پایین آورد و ایران هراسی را پس از سکوتی طولانی بار دیگر به صفحه نخست خبرها و گزارش‌ها دعوت کند.

میان هیاهوی رسانه‌ای و جنجال‌های اشاره شده آنچه نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که آسیب روابط نوپای ایران با اتحادیه اروپا (آنچه پس از برجام شکل گرفت) بیش و پیش از آنکه برای ایران آسیب زا و چالش آفرین باشد برای آینده سیاسی و حتی اقتصادی این اتحادیه مشکل ساز خواهد بود. این اصلی است که اتحادیه اروپا و دانمارک باید در معادلات دیپلماتیک خود آن را فراموش نکنند.

     ضرورت هوشیاری عقلای قوم

اصل بنیادین تمام دیپلماسی‌های جهان امروز منافع ملی است. اصلی که دیپلماسی ایران هم با تکیه بر آن و در نظر گرفتن اصول عزت، حکمت و مصلحت، با جهان ارتباط دارد.

اصولی که به کارگیری درست آنها، دستکم طی پنج سال گذشته و درعمر دولت تدبیر و امید توانسته است، بخش بزرگی از ایران هراسی‌ها را به ایران دوستی بدل کند و هزینه خروج ترامپ از کاخ سفید را تا از دست دادن شرکای اروپایی او بالا برد.

اکنون نیز با دام تازه تدارک دیده شده علیه ایران این اصول بیش از هر زمان دیگری باید به کار آیند و مردان دیپلماسی کشور، با تکیه بر تجارب خود در عرصه بین‌المللی به صیانت از حقوق ایران بپردازند.

اتحادیه اروپا هم باید با کنار نهادن برخی رویکردهای دوگانه خود در موضوعات حقوق بشر و ترور، رویه یکسانی در این حوزه‌ها اتخاذ کند.

لازم است بار دیگر استراتژیست‌های اروپایی و مدافعان حقوق بشر و مخالفان ترور، حوادث یک ماه و یک سال و 10 سال گذشته جهان را با دقت و بی‌طرفانه مرور کنند تا منشأ و مبدا ترور را نه در ایران بلکه در همسایه جنوب غربی ایران بیابند.

شاید یادآوری این نکته هم خالی از لطف نباشد که برای امریکای مدعی مدافع حقوق بشر و مخالف ترور، قراردادهای فروش اسلحه به قاتلان خاشقجی، بسیار بیشتر از آنچه جهان تصور می‌کرد ارزشمند است، بنابراین دنباله روی برخی از کشورهای اروپا از چنین شیوه‌ای، تنها نامی از ننگ را برای ایشان در کتاب تاریخ به یادگار خواهد گذاشت.