رونق اجاره داری در گروی ثبات اقتصادی
زمانی نه چندان دور در فرهنگ عامیانه کشور ما از اجاره نشینی به عنوان خوش نشینی یاد میشد، بدین معنا مستاجرکسی بود که به جای اینکه زحمت پس انداز و خرید خانه را به خود دهد، در یک واحد اجاره سالها سکونت میکرد و با خوش نشینی روزگار خود را میگذراند. اما میتوان گفت که این اصطلاح خیلی وقت است منسوخ شده است چرا که زندگی اجاره نشینی دیگر مصداق خوش نشینی نیست واجاره نشینی برای اقشار میانی و دهک های پایینی درآمدی آنچنان با مصایب بیشماری همراه است که دیگر کاربرد این اصطلاح موضوعیتی ندارد. به واقع اجاره نشینی درحال حاضر برای مستاجران به منزله خانه به دوشی است وکلمه مستاجربیانگر فردی است که هرساله باید بابت جهش ناگهانی قیمت ها، در نگرانی باشد و باید سال به سال ازاین بنگاه به آن بنگاه به دنبال واحدی معقول و آبرومند ومتناسب با بودجهاش باشد و همه درآمدش را جمع کند و مبلغی هم برروی آن اضافه کند تا بتواند هزینههای سرسام آور اجاره را تامین کند. با همه این احوال میتوان گفت که طی چهاردهه بعد ازانقلاب همه تلاشهای دولتهای مختلف برای حل مشکل اجاره نشینها محکوم به شکست بوده است و بی بنیهترین فرمول ارایه شده دراین زمینه هم مربوط به دولت احمدینژاد که با تعزیراتی کردن اجارهبها به زعم خود تلاش کرد که از راههای بگیر ببندی مشکل مستاجران را حل کند. اما با وجود این، اخیرا معاون شهری بنیاد مسکن از استارت اجرای طرح مسکن استیجاری در چهار نقطه کشورخبر داده است، موضوعی که نشان میدهد دولت دوباره قصد کرده به کمک اجاره نشینها بیاید.به گفته حق شناس درچهار نقطه کشور، اراضی دولتی دراختیار بخش خصوصی قرار داده می شود و سپس با مشارکت این بخش ساخت وساز مسکن استیجاری کلیدخواهد خورد.
اجرای طرح مسکن استیجاری در دنیا حدود یک قرن مسبوق به سابقه است، فرمول اجرایی این طرح بدین صورت است که شرکت های سرمایهگذاری مسکن، اقدام به ساخت شهرک های بزرگ با امکانات کامل میکنند و سپس طی سالهای طولانی با اجاره آنها به مستاجران و از محل بازگشت مال الاجاره سود خود را حاصل میکنند، حتی بسیاری ازاین نوع سرمایهگذاری به عنوان سرمایهگذاری نان وآبدار یاد میکنند، وعلی رغم اینکه بازگشت سرمایه دراین صنعت حتی تا سه دهه نیز زمان براست، اما به دلیل ثبات اقتصادی، برای آنها صرفه اقتصادی دارد.می توان گفت که اجاره نشینی دراین شهرک های استیجاری به واقع همان خوش نشینی است چرا که مستاجران سالیان سال میتوانند بدون دغدغه جهش قیمت ها و جابهجاییهای سالیانه دراین واحدها سکونت یابند.اما سوالی که دراین بین وجود دارد این است که چرا این صنعت درکشورما فعال نشده است و چرا باوجود اینکه قشرمستاجر درکشور ما تحت فشار شدید است، این الگوی موفق عملیاتی نشده است.واقعیت این است که سرمایهگذاری درصنعت اجاره داری ازجمله سرمایهگذاریهایی است که بازگشت سرمایه درآن بسیارزمان براست وحداقل 15 وحداکثر 30 سال زمان لازم است که سرمایهگذار بتواند سرمایهاش را از این محل وصول کند. درچنین شرایطی صرفا شرایط اقتصادی آرام وتورم کنترل شده وثبات نرخ ارزاست که انگیزهای میشود تا سرمایهگذاران حاضرمیشوند دراین صنعت دیربازده سرمایهگذاری کنند.بدین ترتیب درکشورهایی که ثبات اقتصادی حاکم است این صنعت با اقبال خوبی ازسوی سرمایهگذاران مواجه می شود. درکشورما هم البته یک دهه پیش چند شرکت بزرگ یونانی واسپانیایی، رایزنیهایی با مسوولان دولتی برای اجرای این صنعت داشتند اما با مشاهده تزلزل اقتصادی انگیزه خود را برای مشارکت دراین زمینه ازدست دادند.این درحالی است که درکشورهایی همسایه عربی با اولین فراخوان برای ساخت چنین پروژههایی فورا سرو کله بزرگترین کمپانیهای بزرگ دنیا ظاهر می شود چرا که امنیت اقتصادی باعث میشود که آنها با خیال راحت سرمایهگذاری کنند. درهمین حال نباید فراموش کرد که درکشورما به دلیل اینکه ما فاقد بخش خصوصی توانمند هستیم اساسا سرمایهگذاری در صنعت اجاره داری نیازمند مشارکت بخش خصوصی و شرکت های خارجی به صورت توامان است وبه هیچ وجه نباید انتظار داشته باشیم که بخش خصوصی ما به تنهایی بتواند بار این مساله را به دوش بکشد. اما همچنان که گفته شد به دلیل چشمانداز مبهم وتزلزل شرایط اقتصادی، شرکت های بزرگ مسکن به هیچ وجه رغبتی ندارند که دراین بخش درکشورما سرمایهگذاری کنند. ازدیگر سو حتی اگر قرار باشد که بخش خصوصی درکشورما درقوارههای کوچک نسبت به ساخت مسکن استیجاری اقدام کند، به دلیل دیربازده بودن این نوع سرمایهگذاری، علاقهای به مشارکت دراین زمینه وجود ندارد چرا که اساسا سرمایهگذاران وشرکت های داخلی، به دنبال پروژههای زوده بازده هستند، آنها میخواهند بسازند وسریع بفروشند و میخواهند خیلی زود شاهد بازگشت سرمایه خود باشند، درچنین شرایطی آنها اساسا علاقهای ندارند که خود را درگیراین نوع پروژهها کنند.دراین بین البته برخی خوش بینانه براین باورند که بافتهای فرسوده، شرایط مساعدی برای اجرای طرح مسکن استیجاری دارند، این درحالی است که به دلیل تعدد مالکیت دراین بافتها، اساسا سرمایهگذار باید برای تملک با تک تک مالکان وارد مذاکره شود وبا توجه به اینکه این کاربسیار پیچیدهای است، هیچ سرمایهگذاری علاقهای به مشارکت دراین زمینه ندارد واینگونه میشود که این صنعت تاکنون درکشورما هرگز فعال نشده است.