چشم غول نفتی روسیه به‌دنبال نفت و گاز اقلیم

۱۳۹۷/۰۸/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۳۳۴۷۸

اویل‌پرایس|ترجمه:  علیرضا‌کیانی|

جایی که برخی فقط مشکلات و سختی‌ها را می‌بینند، برخی دیگر به دنبال فرصت‌ها می‌گردند. باارزش‌ترین محصول صادراتی روسیه نفت و گاز است و تولید‌کنندگان اصلی این محصولات نیز به ترتیب شرکت‌های روس‌نفت و گس‌پروم هستند. تسلط شرکت‌ گس‌پروم بر بازار گاز اروپا، باعث شده تا پس از بحران اوکراین و تجاوز این کشور به کریمه، این شرکت به عنصری اساسی در جعبه ابزار دیپلماتیک مسکو بدل شود. موقعیت روس‌نفت اما آنقدر خطیر نیست و از همین رو هم این شرکت در چندین کشور و در چند قاره جهان مشغول فعالیت است. تاثیر این قراردادها می‌تواند تاثیر زیادی روی بازار انرژی جهانی و سیاست‌ داخلی در روسیه داشته باشد.

یکی از مناطقی که به‌خصوص مورد توجه ایگور سچین، رییس روس‌نفت قرار دارد، شمال عراق و منطقه کردستان است. روس‌نفت چندین قرارداد مهم در این منطقه منعقد کرده است تا جایگاه خود را در کردستان عراق مستحکم کند. با شروع مقدمات برای استخراج نفت، بغداد از فعالیت‌های روس‌نفت در این قسمت از خاک عراق ابراز نارضایتی کرده است.

  روس‌نفت در مقام عامل توازن

روس‌نفت، به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت روسیه، شرکت بسیار با ارزشی است. سچین روابط بسیار نزدیکی با ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه دارد و دولت روسیه نیز صاحب اندکی بیش از 50 درصد سهام این شرکت است (سهام دولت روسیه در این شرکت دقیقا برابر با 50.00000001 درصد است) . از همین رو هم، کرملین فشار چندانی روی روس‌نفت نمی‌آورد. این بدان معنا نیست که روس‌نفت شرکتی تجاری نیست بلکه به این معناست که در روس‌نفت، سیاست‌ خارجی مسکو در نظر گرفته می‌شود. در کل، غول انرژی روسی روی خط باریکی میان منافع ملی روسیه و فرصت‌های تجاری خود گام بر می‌دارد.  برای یک شرکت معمولی، انجام این مهم کاری دشوار خواهد بود، اما، حمایت‌های دولت روسیه از روس‌نفت مزیتی است که این شرکت در برابر رقبا از آن بهره‌مند است. روس‌نفت 6 میلیارد دلار به ونزوئلا قرض داده است و در عوض آن ممکن است صاحب پالایشگاه‌های تگزاسی شود که هم‌اکنون در تملک شرکت‌ ملی نفت ونزوئلا، پی‌دی‌وی‌‌اس‌ای، قرار دارد. این پالایشگاه‌ها وثیقه‌ای است که بر اساس آنها ونزوئلا از غول روسی پول استقراض کرده است. در آن‌سوی دنیا و در هند، روس‌نفت 13 میلیارد دلار در پالایشگاهی‌ سرمایه‌گذاری کرد که آرامکو عربستان نیز به آن چشم داشت. در این پروژه، روس‌نفت برای تقویت روابط روسیه-هند، مجبور شد تا بیش از قیمت بازار هزینه کند تا رقیب خود در این پروژه را از سر راه کنار بزند.

 آشکار است که قرارداد روس‌نفت با اقلیم کردستان عراق بیشترین عایدی سیاسی و مالی بالقوه را برای مسکو به همراه دارد. رفراندوم استقلال کردستان در پاییز 2017 به یک رسوایی سیاسی بدل شد. در نتیجه بحران سیاسی که در پی رفراندوم ایجاد شد، بغداد کنترل بخش عمده‌ای از میدان نفتی کرکوک را به دست آورد و امید کردستان برای استقلال را کور کرد. در اوج بحران، زمان که وزیر خارجه ایالات‌متحده، رکس تیلرسون تلاش می‌کرد تا تنش‌ها را کاهش دهد، ایگور سچین مشغول مذاکره بر سر تصاحب خط لوله کرکوک-جیحان بود.

سچین در فکر کاهش تنش‌ها نبود و حتی در نامه‌ای به بغداد اعلام کرد که در این منازعه از کرد‌های حمایت‌ می‌کند که این امر به عنوان نشانی از «بیشتر بودن منافع گسترش همکاری‌ها میان روسیه و کردستان» تعبیر شد. در تایید این نکته، همین بس که قرارداد تفویض کنترل روی خط‌لوله و چندین میدان نفتی در 20 اکتبر 2017 و در اوج آشوب‌های پس از انتخابات منعقد شدند.

  ضعف‌ها و فرصت‌های عراق

بغداد با هر توافقی که حکومت کردستان بدون رضایت پارلمان امضا کند مخالف است. روس‌نفت اما بر اساس قرارداد تقسیم قدرت میان اربیل و دولت مرکزی، حق خود می‌داند تا با کردها وارد معامله شود. دیدار میان وزیر نفت عراق، جبار اللعیبی و و دستیار ارشد سچین، دیدیه کاسیمیرو در بغداد در ماه آوریل هم نشانه‌ای از تساهل دولت مرکزی تعبیر شد.

بغداد با وجود اکراه در مورد گسترش روابط اربیل-مسکو، ترجیح داد تا روابط مثبت خود با روسیه را به چند دلیل حفظ کند. در وهله اول، مسکو در سال‌های اخیر موقعیت بسیار قدرتمندی در خاورمیانه پیدا کرده است و موفق شده تا به تمامی بازیگران قدرت در منطقه نزدیک شود. ایجاد مرکز اطلاعات و همکاری‌ها در سپتامبر 2015 توسط کشورهای روسیه، ایران، عراق و سوریه در بغداد برای هماهنگی اقدامات نظامی علیه داعش که به عنوان بستری برای همکاری نیز عمل می‌کند، نشانی از این امر است. علاوه‌بر‌این، عراق بعد از هند، دومین واردکننده بزرگ تسلیحات از روسیه است.

از نقطه‌نظر استراتژیک، روابط بغداد با مسکو، عنصری مهم و لازم در ایجاد توازن در موازنه قدرت میان 2 بازیگر مهم صحنه سیاسی عراق یعنی ایران و ایالات متحده است. در واقع، با اینکه مسکو نه مانند واشنگتن می‌تواند کمک‌ها و حمایت‌های مالی یا سیاسی را به سمت بغداد سرازیر کند و نه مانند همسایه این کشور یعنی تهران، از فرهنگ و دین مشترکی برخوردار است؛ اما می‌تواند در صورت لزوم توازن استراتژیک را برقرار سازد.

  چراغ سبز مسکو

در کنار نفت، گاز طبیعی نیز امکان این را دارد که موضوع بحث روس‌نفت و دولت کردستان عراق باشد. یک خط لوله جدید می‌تواند منابع جدید انرژی را به سوی ترکیه و اروپا گسیل کند. در روسیه، گس‌پروم از انحصار در زمینه انتقال گاز از طریق خط‌لوله برخوردار است. باز شدن بازار گاز عراق می‌تواند سهم بازار گاز گس‌پروم در ترکیه و اروپا را تهدید کند. مسکو در موارد بسیاری برای تحکیم موقعیت غول گازی روسی در برابر خط‌لوله‌های جایگزین وارد عمل شده است.  با وجود این، کرملین درباره بحث انتقال گاز کردستان سکوت پیشه کرده است. موضع مسکو در این موضوع ممکن است به منظور حداکثر ساختن عایدی مالی و افزایش یا حداقل حفظ نفوذ سیاسی در اروپا اتخاذ شده باشد. باز شدن «کریدور دوم گازی تحت کنترل روسیه» آن‌هم از عراق احتمالا به ضرر سهم گس‌پروم از بازار تمام شود. به‌علاوه، اقلیم کردستان نیز به احتمال زیاد ترجیح می‌دهد روس‌نفت در ساخت و بهره‌برداری از خط لوله چرا که این شرکت در گذشته نیز سابقه حمایت از استان شمالی عراق را داشته است؛ آن‌همزمانی که دیگر کشورها و شرکت‌ها از کرد‌ها فاصله می‌گرفتند. اما آنچه اهمیت دارد، منافع مسکو است و نه الزاما گس‌پروم.