رفتار نوسانی مدیران، پاشنه آشیل مدیریت بحران
گروه راه و شهرسازی| آزاده کاری|
درشهری مانند تهران وقتی صحبت از مدیریت بحران میشود بیدرنگ عنوان «زلزله» به ذهن متبادر میشود.دلیل آن هم واضح است .انتظار برای وقوع زلزلهای با بزرگای 7 ریشتر که به گفته برخی کارشناسان 35 سال از وقوع آن گذشته و وقوع آن حتمی است و نیز قرار گرفتن تهران روی مجموعهای از گسلها دلیل اصلی این امر است. هر چند غیر از زلزله، سیل، فرونشست، فروریزش و آلودگی هوا نیز تهران را تهدید میکنند اما با این وجود گمان میرود زلزله همچنان مهمترین تهدید برای کلانشهر تهران باشد.
به گزارش «تعادل» بلایا و سوانح طبیعی از جمله زمین لرزه، همواره به عنوان یکی از مخربترین عوامل آسیب رسان به جوامع و خصوصا شهرها، به حساب میآیند. زمین لرزه به خودی خود، قابلیت ایجاد بحران را ندارد. این پدیده در جوامعی که آمادگی مقابله با بلایا یا زلزله و کاهش آثار آن را ندارند به بحران تبدیل میشود، هر چه پیشگیری و آمادگی جهت مقابله با سوانح در جامعه بیشتر باشد میزان بحران کمتر خواهد بود و بالعکس. شهر تهران با توجه به ضوابط شهرسازی و تعاریف جغرافیایی، به عنوان یک ابر شهر شناخته میشود، اما رشد بیرویه و بدون استانداردهای علمی آن، سبب ایجاد بافتهای غیر همگن در سطح شهر شده و در نهایت آسیبپذیریهای گوناگون را با خود به شهر منتقل کرده و مدیریت بحران زمین لرزه در این شهر را دشوار کرده است. بنابراین مدیریت بحران زلزله مسالهای قابل تامل در این کلانشهر محسوب میشود.
مدیریت بحران، فرایند برنامهریزی، عملکرد مقامات، دستگاههای اجرایی دولتی و غیر دولتی، شهرداری و عموم مردم است که با مشاهده تجزیه و تحلیل بحرانها، به صورت یکپارچه و هماهنگ، با استفاده از ابزارهای موجود تلاش میکند از بحرانها پیشگیری و زمینه رفع آن را فراهم کند.
در واقع هدف مدیریت بحران هماهنگی و سازماندهی کلیه عناصر دولتی و غیر دولتی، عوامل ذیربط در محیط بحران به همراه برنامهریزی، اتخاذ سیاستهای لازم و ضروری است.بحرانها، نیازمند تصمیمگیری سریع و سنجیده و واکنشهای عظیم و پر دامنه هستند. چنین تصمیمات و واکنشهایی، آمادگی سازمانی و منابع گستردهای را میطلبند که سازمانهای مختلف دارندگان این منابع و آمادگی هستند. به همین دلیل، به هنگام بروز بحران وارد عرصه مدیریت بحران میشوند.مدیریت بحران را میتوان فرآیندی نامید که در آن برای رویارویی با وضعیتی دشوار باید همه برنامهریزیها، سازماندهیها و کنترلهای گروهی را بسیج کرده و با توجه به وضعیت موجود برای تصمیمگیری مناسب در اختیار مدیران قراردهند.
29 آذر سال گذشته بعد از وقوع زلزله ملارد که باعث لرزیدن تهران هم شد، شاهد حضور سراسیمه و آشفته شهروندان در سطح شهر بودیم که نمیدانستند باید چه کاری انجام دهند و به کجا بروند.سردرگمی شهروندان و عدم اطلاعرسانی به موقع مسوولان نشان داد که شهرتهران هنوز برای مقابله با وقوع زلزله آماده نیست.مسوولان و کارشناسان نیز نسبت به آماده نبودن تهران در برابر وقوع این رویداد طبیعی هشدار دادند و همزمان برنامهریزی برای مقابله با زلزله در شهر قوت گرفت. یکی از فعالیتها د راین زمینه پس گرفتن سولههای بحران از صدا و سیما بود و طبق آخرین خبرها اکنون تمام سولههای بحران در اختیار شهرداری قرار دارد. نصب دستگاههای لرزه نگار که چند ثانیه زودتر وقوع زلزله را ثبت میکنند، در برخی نقاط شهر از دیگر این اقدامها بود اما به نظرمی رسد اقدامهای عملی انجام شده در طول این یک سال آنقدر نبوده که رفع نگرانی کند و بیشتر در حد ارایه طرحهای گوناگون باقی ماند.برای مثال همان موقع مدیرآبفای تهران عنوان کرد که باید 374 مخزن آب اضطراری برای شهر تهران تعبیه شود تا در موقع بحران بتوان آب شهر را تامین کرد اما بعد از گذشت یک سال تنها سه مخزن آب در شهر تهیه شده و به گفته محمدرضا بختیاری مدیرعامل آبفای استان تهران چنانچه ۳۷۴مخزن آب اضطراری در تهران ساخته نشود، بعد از زلزله تهرانیها تا ۶روز آب نخواهند داشت.
به گفته وی از آنجا که شبکههای داخل شهر تهران در برابر زلزله 7.5ریشتر، مقاوم نیستند، هنگام وقوع زلزله آسیب جدی دیده و از کار میافتند. در این حالت تهرانیها تا حداقل 6روز و زمانی که شریانها تعمیر شوند آب نخواهند داشت.تهران باید 374مخزن آب اضطراری داشته باشد که تا الان فقط سه مخزن احداث شده است. اگر تمام این مخازن احداث شود تهرانیهای فاصله 3تا 10روز مشکل آبرسانی نخواهند داشت و میتوانند از آب شرب بهداشتی استفاده کنند، در این راستا قول دادهایم که تا آخر سال 30مخزن آب اضطراری دیگر احداث شود.هر چند مدیرعامل آبفا قول ساخت 30 مخزن دیگر را داده است اما باز هم تا 374 مخزن فاصله زیادی وجود دارد و این شرایط را نگرانکننده میکند.
اجتناب مدیران از رفتارهای نوسانی
دکتر بیتاللهی رییس بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی در گفتوگو با «تعادل» به بررسی عناصر تاثیرگذار بر تاب آوری شهر تهران پرداخت و گفت: تاکنون راهحلهای گوناگونی برای این منظور عنوان شده است، اما باید در نظرداشت راهحلهای ارایه شده جنبه اجرایی و عملیاتی شدن نیز داشته باشند و مسائل مالی امکانات و شرایط موجود در آن در نظر گرفته شده باشد، در غیر این صورت طرحهای فانتزی و غیرواقعی قطعا راهکار نخواهد بود.
وی با اشاره به زلزله سال گذشته ملارد درباره درسهایی که میتوان ازاین زلزله گرفت صحبت کرد و گفت: یکی از مهمترین کارهایی که باید ارتقای تاب آوری انجام داد، دوری گزیدن از رفتارهای ناگهانی و نوسانی است. وقتی جایی زلزله میآید توجه مدیران مسوولان و حتی مردم به این موضوع پر رنگ میشود اما بعد از یک مدت کوتاه همهچیز به دست فراموشی سپرده میشود . به همین دلیل در دراز مدت تاب آوری شهر تهران اتفاق نمیافتد.
وی با بیان اینکه تفاوت ما با شهرهای دیگر در این است که رفتار آنها در این زمینه پیوسته است و نوسانی نیست، تصریح کرد: زلزله سال گذشته ملارد که یک جمعیت 20 میلیونی را در حالت استرس و نگرانی برد، در روزهای اول رفتارهای مسوولان و مردم قابل توجه بود و همه درباره این موضوع صحبت میکردند و مسوولان از انجام کارهای کوچک و بزرگ دراین زمینه سخن میگفتند اما با گذشت زمان انگار اتفاق خاصی نیفتاده و باید یک رخداد دیگر روی دهد تا دوباره مسوولان به این مهم توجه کنند. متاسفانه خیلی از فکرها و ایدههای مسوولان در زمان حادثه با گذشت زمان فراموش میشود و به وقوع نمیپیوندد. به عنوان پژوهشگر طی حدود 20 سال گذشته با بیش از 35 گزارش زلزله در این حوزه درگیر بودهام و از همین رو، به خوبی لمس کردهام و نقطه ضعف اصلی ما در مقابله با زلزله رفتار نوسانی نسبت به این موضوع است. بنابراین طرحهایی که نیازمند زمان و حمایتهای پیوسته است، ابتر میمانند و به نتیجه نمیرسند.
آموزش، مهمترین راه افزایش تابآوری
رییس بخش زلزله مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی افزود: آموزش مهمترین راهی است که از طریق آن میتوان تابآوری شهر را افزایش داد به شرطی که همه مدیران در بالاترین سطح نیز به این ضرورت رسیده باشند. این ضرورت را باید در جلساتی که با پژوهشگران و محققان دارند به دست آورند. در این راه رسانهها نیز نقش مهمی دارند.آنها میتوانند به گونهای عمل کنند که همواره این موضوع مطرح شود و به دست فراموشی سپرده نشود و میتوانند این موضوع را یادآوری کند که شهر همواره با خطر زلزله مواجه است. این کار در واقع یک نوع فرهنگسازی است و نیازی به صرف هزینههای کلان ندارد بلکه یک عزم و همت جدی نیاز دارد و مدیریتی که یادآور این موضوع باشد.
بیتاللهی با تاکید بر اینکه رفتارهای نوسانی مدیران پاشنه آشیل ما در برخورد با زلزله است، عنوان کرد: بعد از وقوع زلزله در کرمانشاه اولین سوال این بود که در صورت وقوع زلزله درتهران چه باید کرد اما بعد از گذشت یک مدت این موضوع از اولویت خارج شد و هیچ بودجهای برای اینکار تخصیص داده نشد و به راحتی فراموش شد. این نکته بسیار مهم است و نباید مورد غفلت قرار گیرد.اگر واقعا احساس کنیم که این خطر کنار گوش شهر قرار دارد، فراموش نخواهد شد.
مشارکت اجتماعی
این پژوهشگر یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در تاب آوری شهری را مشارکت اجتماعی بر شمرد و گفت: یکی از نکات بسیار مهم در سطح کلان مشارکت مردم است. رفتار مردم و مشارکت آنها در زمان وقوع زلزله در میزان مقاومت در برابر زلزله بسیار تاثیرگذار است. به یاد دارید که در زلزله ملارد مردم به دلیل اینکه به ساختمانهای خودشان اعتمادنداشتند وارد خیابانها شدند و به نظرمن ترک خانهها اتفاق درستی بود چون برخی اوقات زلزلههای کوچک پیش زمینه زلزلههای بزرگتر است. برای مثال، در زلزله کرمانشاه قبل از زلزله اصلی زلزلهای با بزرگی 4.4 آمد و تعدادی از مردم از ترس زلزله بزرگتر خانههای خود را ترک کردند که این اتفاق هم افتاد. در زلزله بم نیزاین اتفاق افتاده بود و قبل از زلزله اصلی سه پیشلرزه آمده بود و برخی مردم خانههای خود را ترک کرده بودند.
وی ادامه داد: بیرون آمدن مردم از خانههایشان یک واکنش عادی است، اما اگر از قبل مدیریت شده بودکه مردم در این شرایط باید از چه راههایی به کجا بروند اینگونه شاهد ترافیک سنگین و قفل شدن راهها نبودیم.ما نه ریزش ساختمان و نه خرابی دیوارها را داشتیم اما با این حجم ترافیک اگر در جایی ریزش آوار داشتیم و نیاز به حضور ماشینهای امدادی بود چه فاجعهای به بار میآمد.حال این سوال مطرح است که با وجود داشتن این تجربه از سال گذشته تاکنون چه اقدامهایی برای عدم تکرار این وضعیت انجام شده است: چه آموزشهایی به مردم داده شده است.آیا به شکل سیستمی به این موضوع پرداختهایم ؟ این مهمترین آفت تاب آوری شهر است. اگر خدای ناکرده در سالگرد این زلزله، زلزله مشابهی رخ دهد مردم باز هم همان واکنشها را خواهند داشت. اگر خدای ناخواسته زلزله بزرگتر باشد با این حجم جمعیت و بار ترافیکی مگر راهی برای مدیران جهت انجام کمک به شهروندان میماند؟
وی با تاکید بر اینکه مشارکت مردم را به عنوان یک اصل باید در نظر بگیریم، تصریح کرد: اکنون این موضوع در رفتار مدیران دیده نمیشود. در تماسهایی که بعد از زلزله مردم عادی با من داشتند احساس کردم مردم بسیار هوشیارند وآمادگی این را دارند که رفتار درست را انجام دهند.اما بسیاری از آنها نمیدانستند باید چه کار کنند. تهرانیها در هنگام وقوع زلزله ممکن است بخواهند به شهرهای اطراف تهران فرارکنند اما مسیر بسیاری از این شهرها کوهستانی است و ممکن است بر اثر وقوع زلزله ریزش کوه مسیر را مسدودکرده باشد. بنابراین چنانچه مسائل ابتدایی و ساده از قبل به مردم اطلاع داده شود و بدانند رفتار صحیح پیش، حین و پس از زلزله چه باید باشد میزان تاب آوری شهر بسیار افزایش خواهد یافت.
آموزشهای مردمی
به گفته این پژوهشگر یکی از اصول تاب آوری شهری مسائل مربوط به آموزشهای مردمی است. او تاکید کرد: جامعهای تاب آور است که بتواند یاد بگیرد در برابر خطرات چگونه رفتار کنند. این فقط شامل زلزله نیست بلکه دیگر مخاطرات مانند تصادفات را نیز شامل میشود. عموم مردم نیازمند آموزشاند. در کشورهایی مانند ژاپن برای کوچکترین کارها نیز به مردم آموزش میدهند. افراد سالمند و مریض در محلههای مختلف شناسایی شدهاند. رفتار صحیح افراد و شهروندان در هنگام وقوع حادثه باعث کاهش تلفات میشود.آموزش نیاز به هزینه و مکان خاصی ندارد و میتوان آن را به راحتی انجام داد.
وی ادامه داد: علاوه بر این دو موضوع، مسائل مربوط به ساخت و ساز و نظارت برآن، بافت فرسوده، ترافیک و حمل و نقل مهمترین آیتمهایی هستند که در تهران هنگام زلزله تاثیرگذار هستند که هر کدام به تنهایی قابل بحث است.متاسفانه یک عزمی در نزد مراجع بالاتر برای چنین کارهایی وجود ندارد. پیشنهاداتی هم که مطرح میشود به دلیل اینکه نیاز به هزینه دارد در سبد بزرگ تصویب بودجه گیر میکند و به نتیجه نمیرسد.
نظارت در ساخت و سازها
یکی از کارهایی که مرکز تحقیقات زلزلهشناسی وزارت راه و شهرسازی به منظور تاب آوری شهری انجام داده است، تهیه و تدوین نقشه گسلهای شهر تهران بود و بعد از یک دوندگی دو ساله حریم گسلهای تهران مشخص شد به شهرداران مناطق اعلام شد از تشکیل هر نوع پرونده ساخت و ساز ساختمانهای بلندمرتبه روی این مناطق خودداری کنند که اتفاق بسیار بزرگی بود. این کار علاوه بر تهران در شهرهای تبریز، مشهد، کرج، زنجان وکرمان هم انجام شده است. بعد از زلزله کرمانشاه و ملارد آهنگ انجام این کار تسریع شد.
وی با اشاره به نظارت در ساخت و سازها گفت: بعد از زلزله ملارد و نیز اختلافهایی که بین وزارت راه و شهرسازی سازمان نظام مهندسی به وجود آمد، در گیر کارهای حاشیهای شدند و در نتیجه نظارت بر ساخت و سازها و رعایت ضوابط و مقررات در هاله از ابهام فرو رفت.
در بازسازی مناطق بافت فرسوده با توجه به تاکید ریاستجمهوری صحبتهایی انجام شده اما هنوز عملا اتفاق خاصی صورت نگرفته است اما قرار است کاری اساسی در این حوزه صورت گیرد.
وی در پاسخ به اینکه مهمترین اقدام برای نجات شهرتهران چیست؟ گفت: آموزش با حداقل هزینه بیشترین دستاوردها را خواهد داشت.البته توجه به ساخت و ساز و بافتهای فرسوده نیز بسیار مهم است. این چیزی نیست که در کوتاهمدت اتفاق بیفتد. ما در تهران بیش از یک میلیون 200 هزار پلاک مسکونی داریم که از این تعداد بیش از 250 هزار پلاک در بافت فرسوده قرار دارد. حجم عظیمی از ساختمانهای نامناسب، معابر تنگ و بیش از 16 درصد تهران در بافتهای ریز دانه زندگی میکنند. بنابراین کار ضربالاجلی زود بازده که میتواند در تاب آوری شهر نقش داشته باشد آموزشهای عمومی مستمر به مردم است.وقتی مردم یاد بگیرند استحکام ساختمان چقدر میتواند برای آنها در هنگام زلزله مفید باشد خود آنها نقش بزرگی در ارتقای کیفیت ساختمانها خواهند داشت. مانند همان مطالبهای که برای معماری نما و زیبایی ساختمان وجود دارد این را هم به یک مطالبه عمومی تبدیل کنیم، در نتیجه جامعه مهندسی و شرکتهای ساخت و ساز نیز به ارایه رویکردهایی سوق مییابند که بازارکسب و کارشان رونق بگیرد.
تهیه شناسنامه فنی برای ساختمانها
در عرصه ساختمان آنچه نیاز مردم است، تهیه شناسنامههای فنی برای ساختمانهاست. مردمی که ساختمان خرید و فروش میکنند، وقتی از یک مرجع معتبر این تاییدیه را دریافت کنند که ساختمان در برابر زلزله مقاوم است خیالشان راحت میشود. اگر این کار نهادینه شود از آنجا که ساختمانسازی در کشور ما به یک تجارت بزرگ تبدیل شده است، برای سازندگان و خریداران خوب است که این شناسنامه را داشته باشند. از سوی دیگر چنین ساختمانهایی را شرکتهای بیمه به راحتی بیمه میکنند و در نتیجه آسیبپذیری کمتر و تاب آوری افزیش خواهد یافت.
تابآوری 20 درصدی تهران
وی شرایط تهران را در برابر مخاطرات قابل قبول ندانست و افزود: به لحاظ آموزش و نیز شرایط فیزیکی تاب آوری تهران را مناسب نمیبینم. بیش از 50 درصدساختمانهای ما فاقد مقاومت در برابر زلزله هستند. معابر در مناطق پر جمعیت بسیار تنگ است و امکان جابهجایی و امداد رسانی وجود ندارد. این موضوع در شمال شهر تهران نیز وجود دارد و برجهای بلند مرتبه عامل اصلی خسارتهای بیشتر و افزایش خسارتها خواهد بود ومدیریت تهران را فلج میکنند. در تهران فقط 20 درصد امکان مقابله با خطرات وجود داردکه اگر به موقع به آنها پرداخته نشود و از بین رود، رفته رفته این مشکلات بیشتر و میزان خطرات هم افزایش مییابد.
او با بیان اینکه قصد من از این حرفها سیاه نمایی نیست، عنوان کرد: این حرفها را با هدف ارتقای هوشیاری جلب حمایت و توجه بیشتر به این امر مطرح میکنم و امیدواریم این حرفها جنبه عملی پیدا کند و به یک کار مفیدی منتج شود. در خصوص آموزش مردم مدیران و فرهنگسازی هیچ نظم و برنامه مشخصی وجود ندارد. درباره نحوه امداد رسانی نیز همین طور و باید بگویم با شرایط مطلوب بسیار فاصله داریم.