ازسرگیری رابطه ایران و بریتانیا پس از کودتا
چهاردهم آذر 1332، بر پایه بیانیهای که در لندن و تهران انتشار یافت، روابط سیاسی ایران و انگلیس از سر گرفته شد. از همان روز ۲۹ اسفندماه ۱۳۲۹ که مجلس سنای ایران مصوبه نمایندگان مجلس شورای ملی مبنی بر ملی شدن صنعت نفت ایران را به تایید رساند، زلزله در روابط ایران و بریتانیا آغاز شد. زلزلهای که آنچنان امواج سهمگینی داشت که کمتر از دو سال بعد طومار حدود یک قرن روابط بیوقفه دو کشور را برای مدتی پیچید و به گنجه فراموشی سپرد. این واقعه اما نه دفعی و ناگهانی که در انتهای دوری از تعاملات و تلاشها برای حفظ روابط حسنه میان دو کشور صورت گرفت. تلاشهایی که بار اصلی آن بر دوش دولت ملیگرای دکتر مصدق بود که قرار بود ضمن حفظ احترام متقابل با کشورهای دیگر، احقاق حقوق از دست رفته ایرانیان را مدیریت کند.
هرچند دولت ایران بارها با حسن نیت تلاش کرده بود پیشنهاداتی را برای حل موضوع مطرح کند اما دولت بریتانیا در پاسخ به پیشنهادات دولت مصدق، آن را «نامعقول و غیرقابل قبول» خواند و حاضر به پذیرش خواستههای ایران نشد. اینچنین بود که دولت تصمیم گرفت آنچنان که در گزارش مصدق به مجلس آمده بود روابط سیاسی خود با بریتانیا را قطع کند. در دستگاه دیپلماسی ایران اما اختلافاتی در این باره وجود داشت. حسین نواب وزیر وقت امور خارجه با این تصمیم موافق نبود و به همین دلیل در پی تصمیم مصدق برای قطع روابط در روز ۱۷ مهرماه ۱۳۳۱ از سمت خود استعفا داد. بدینترتیب مصدق در روز ۱۹ مهر دکتر سیدحسین فاطمی نماینده مجلس شورای ملی و مدیر روزنامه باختر امروز را به عنوان وزیر امور خارجه تازه برگزید. بیست و چهارم مهرماه بود که دکتر مصدق طی نامهای به نمایندگان مجلس شورای ملی دلایل تصمیم دولتش مبنی بر قطع رابطه با دولت بریتانیا را به اطلاع ایشان رساند و رادیو متن این نامه را پخش کرد.
قطع رابطه با بریتانیا زمینه کودتایی را فراهم کرد که 28 مرداد سال بعد به وقوع پیوست و دوران سیاه تاریخ معاصر ایران را رقم زد. بلافاصله پس از کودتا، دولت زاهدی تلاش برای ازسرگیری روابط با بریتانیا را آغاز کرد و از چهاردهم آذر سال 32، رسما رابطه سیاسی ایران و انگلستان از سر گرفته شد.