واگذاری فرماندهی «پلیس جنوب» به ایران
نوزدهم آذر 1297، دولت انگلیس فرماندهی پلیس جنوب را به ایران واگذار کرد.
پلیس جنوب یا تپانچهداران جنوب پارس نیرویی نظامی بود که بریتانیا در آخر جنگ جهانی اول در اسفند 1294 شمسی در مناطق جنوبی ایران، بهویژه در نیریز و کرمان تشکیل داد. تعداد نفرات این نیرو در حدود ۵۶۰۰ نفر بود که از سربازان مستعمرات آسیایی بریتانیا و عدهای سرباز ایرانی تامین شده بود. هدف از تشکیل پلیس جنوب کنترل جنوب ایران و ایجاد امنیت برای منافع انگلستان در منطقه بود. سرپرسی سایکس برای این منظور انتخاب شد. وی در مارس ۱۹۱۶ وارد بندرعباس شد. همراهان سایکس عبارت بودند از سه افسر انگلیسی و سه افسر هندی، بیست درجهدار هندی و ۲۵ سوارهنظام از بخش مرکزی نظام هند.
برای کسانی که در برابر پلیس جنوب ایستادگی کنند کیفر سخت تعیین شده بود با این حال بارها مردم در برابر آنان ایستادگی کردند؛ برای نمونه مردمان کازرون پلیس جنوب را بیرون راندند ولی سرانجام به طرز وحشتناکی به دست پلیس جنوب سرکوب شدند.
پس از تشکیل پلیس جنوب خروج نیروهای روسی از ایران در پی وقوع انقلاب اکتبر 1916، عامل دیگری بود که انگلیسیها را در تعقیب اهداف و نقشههای خود در ایران مصممتر ساخت.
یکی از اقدامات این نیروها ایجاد ناامنی و نابسامانی در ابعاد گوناگون، برای القاء این فکر بود که در آن شرایط، تنها نیروی توانا برای رفع مشکلات مردم، نیروی پلیس جنوب است. آنان در فارس به خریدن گندم، جو و سایر اجناس، به چند برابر قیمت معمول و ذخیره کردن یا سوزاندن آنها، برای ایجاد قحطی در شهر، اقدام کردند. در این شرایط، مردم حتی مجبور به خوردن آرد ذرت و خاکاره میشدند.
ناتوانی دولت ایران از پرداخت سهم خود در تأمین هزینه این نیرو، استمرار مبارزات ضد انگلیسی مردم ایران در شهرهای جنوب، اصرار آمریکا و روسیه و فرانسه به لزوم خروج نیروهای انگلیسی از ایران و اعتراض نمایندگان مجلس انگلستان به هزینههای گزاف نظامی و مشکلات مالی آن برای دولت انگلستان پس از پایان جنگ اول جهانی، عواملی بودند که باعث انحلال پلیس جنوب شدند. نیروهای پلیس جنوب برای تامین برخی هزینههایشان جلوی مردم و خودروهای عبوری را به بهانههای واهی میگرفتند و از آنها پول و مواد غذایی اخاذی میکردند.
سرپرسی کاکس که موسس و طراح «پلیس جنوب» بود نیز در آذر 1297 در پایان جنگ اول جهانی، پس از آنکه اداره پلیس جنوب را به دولت ایران واگذار کرد، از کشور خارج شد. او رهسپار لندن شد و به نوشتن کتاب راجع به ایران پرداخت.